دلایل مختلفی وجود دارد که یک فوتبالیست جوان و با استعداد در فوتبال ایران بسوزد و انگار که فوتبالیستی با چنین استعداد و مهارتی به وجود نیامده است. نام های زیادی هم در این زمینه وجود دارد که برای همه آشنا هستند. با این حال در برهه ای تصور غالب این بود که اگر فوتبالیست ها در سال های نخست فوتبالشان به اروپا بروند پیشرفت خواهند کرد.
علیرضا جهانبخش و سردار آزمون دو بازیکنی هستند که قبل از دهه سوم زندگی خود راهی اروپا شدند و گام به گام پیشرفت کردند تا فوتبال ایران به واسطه این فوتبالیستها دیده شود. سیر پیشرفت این دو بازیکنی الگویی برای سایر جوانان و همنسلان آنها شد که قید دستمزدهای میلیاردی را بزنند و با مبالغ کمتر وارد چالش دشواری شوند.
دلایل مختلف دیگری هم وجود دارد که یک بازیکن حضور در اروپا را تجربه کند؛ افزایش ارزش ارز در برابر پول ملی، رفاه و زندگی بهتر در کشورهای اروپایی، آزادی بیشتر و همینطور رویای دیده شدن توسط استعدادیابهای اروپایی که شاید برای رفتن از لیگ ایران و بازی در لیگهای سطح دو و سه اروپایی هم کافی باشد.
با این وجود این مسیر هم بیعیب و نقص نیست و بعد از چندین سال، نیمی از فوتبالیستهای ایرانی در این راه به بنبست خورده و ناکام ماندهاند و میرود که استعدادشان سوخت شود و یک بازیکن باکیفیت به واسطه انتخاب اشتباه آینده خودش و همینطور فوتبال ایران را تباه کند.
در این گزارش کاری به بازیکنانی که راهی ایسلند، اوکراین و جمهوری آذربایجان شدهاند نداریم، چرا که قبل از ترانسفر شدن به این کشورها، در ایران هم بازیکن درجه یک و ملیپوشی نبودند.
* تب تند لژیونر شدن
مشخصا صحبت درباره بازیکنانی مانند اللهیار صیادمنش، صادق محرمی، یونس دلفی، محمدمهدی مهدیخانی و همینطور بازیکنانی مانند محمد نادری، امید نورافکن و ... است که این دو نفر آخر زودتر به اشتباه خود پی بردند.
همه ان بازیکنان در سودای پیشرفت و انتقال به تیمهای بهتری بودند اما موضوع به این سادگیها نیست و ممکن است یک تصمیم اشتباه و قرار گرفتن در تیمی که فرصت بازی کردن در آن وجود نداشته باشد، مساوی با سقوط آزاد باشد.
به وضعیت بازیکنانی که نام برده شد قبل از ترک فوتبال ایران نگاه کنید. اکثرا در برههای جزو برترین فوتبالیستها و همینطور ملیپوش بودند و این فرصت را داشتند تا یکی، دو فصل دیگر تبدیل به بهترین بازیکنان شاغل در لیگ برتر ایران شوند اما نادرست نیست اگر بگوییم از "هول حلیم توی دیگ افتادند" و حالا در پنجره نقل و انتقالات به دنبال راهی هستند تا در جای دیگری فوتبال بازی کنند.
به امید نورافکن و محمد نادری توجه کنید؛ هر دو به بلژیک رفتند تا مانند کاوه رضایی در این کشور اروپایی دیده شوند اما نه تنها اینطور نشد که مجبور شدند برای نجات فوتبالشان به ایران برگردند. حداقل انتخاب دومشان بهتر بود و الان جزو بهترین نفرات در پستهای تخصصی خود هستند. به جز این بازیکنان باید به علی کریمی، هافبک استقلال هم اشاره کرد که یک فصل در کرواسی ماند و بیش از این وقتش را تلف نکرد یا فرشاد احمدزاده که فقط یک فصل در لهستان توانست بازی کند.
درباره سایرین چطور؟ صیادمنش دنبال خروج از فنرباغچه است و با بازیکنی که ماهها قبل سراغ داشتیم فرسنگها فاصله دارد. یونس دلفی که در ۱۷ سالگی پدیده شده بود، ماهها قبل در زمین فوتبال دیده شد و او هم دنبال جدایی است. صادق محرمی در دینامو زاگرب نیمکت نشین است و معلوم نیست تا چه زمانی در این تیم میماند و آیا راهی تیم بهتری خواهد شد یا نه. مهدیخانی هم به تیمی مانند واراژدین رفته که در کرواسی هم جزو تیمهای قعرنشین است. اگر چه بعد از مدتهای مدیدی گل زده اما خبری از این بازیکن هم نیست.
* جای خالی حرفهایگری
مطلقا هدف این نیست که بازیکنان جوان و با استعداد فوتبال ایران را با بیان خطر لژیونر شدن به واهمه بیندازیم اما انتقال به فوتبال اروپا تجربهای است متفاوت از فوتبال ایران و سطح بالایی از رقابت را میطلبد. از طرفی باید راهی تیمی شد که حداقل در وضعیت بهتری نسبت به تیمهای ایرانی باشد و همینطور فرصت بازی کردن در آن وجود داشته باشد.
بازیکنان جوانی که نام برده شد همگی در اوایل دهه سوم زندگی قرار دارند و هنوز هم برای انتخاب بهتر فرصت هست و باید با قرار گرفتن در موقعیت بهتر، راه پیشرفت و رسیدن به سطح بالای فوتبال اروپا را انتخاب کنند.
بررسی این چند عامل و گرفتن پاسخ مثبت میشود راهی که فوتبالیستهایی مانند آزمون، جهانبخش، رضایی، قلیزاده، عابدزاده، طارمی و ... رفتهاند و نامشان در حد لیگ کشوری که بازی میکنند، بر زبانها افتاده است و این فرصت را دارند که در شرایط و موقعیت بهتری بازی کنند و حتی دستمزد بیشتری هم کسب کنند.
با این شرایط، نخستین عاملی که موجب پیشرفت فوتبالیستهای داخلی در اروپا میشود، تفکر حرفهای است که هنوز در فوتبالیستهای ایرانی نهادینه نشده و نیازمند مشاوری هستند که راه درست را از بیراهه تشخیص دهد.