دو هفته از بازگشایی پس بحث مدارس ایران در سال کرونا میگذرد و پس از انتقادات فراوان به بازگشایی ناگهانی مدارس بدون توجه به وضعیت شیوع کرونا، کم کم مشخص میشود خانوادههای بسیاری به نهاد اصلی آموزش عمومی در ایران، بی اعتماد بودهاند؛ طبق آمارهای سخنگوی وزارت بهداشت تنها ۱۵ درصد از دانشاموزان در تهران به مدرسه رفتهاند.
ایندرحالی است که دیروز حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش در واکنش تلویحی به این آمار گفت: مدارس باید تحت هر شرایطی فعال باشند، وقتی اساس کار را بر آموزش حضوری قرار میدهیم پس باید معلمان در مدارس حضور پیدا کنند و ضمن تدریس به صورت مجازی، به دانشآموزان حاضر در مدرسه نیز آموزش دهند. مدرسه باید زنده و فعال باشد تا انجام کارها و برقراری ارتباطات راحتتر شود. حتی اگر تنها یک دانش آموز هم به مدرسه بیاید یا همه دانش آموزان بخواهند به صورت غیرحضوری درس بخوانند باز هم باید مدارس کشور فعال باشند.
از سوی دیگر در همین مدت کوتاه، والدین، به اندازه بسیاری از مردم و حتی بیشتر، اخبار زیادی درباره ابتلای تعدادی از دانشآموزان لرستانی به کرونا، فوت یک دانشآموز خوزستانی بر اثر ابتلا به این بیماری و رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی در بسیاری از مدارس شنیدهاند و بسیار نگران شدهاند. در میان اخبارِ گوناگونِ ابتلای دانشآموزان به کرونا که مسئولان، آن را رد میکنند، شماری از مدارس اعلام تعطیلی کردهاند و گفتهاند که اجباری به حضور دانشآموزان در مدارس نیست.
بازگشایی مدارس که در ابتدا در برخی مواقع با استقبال شماری از والدین هم مواجه شده بود، حالا به انتقاد آنها از آموزش و پرورش تغییر شکل داده است. استدلال والدینِ موافق بازگشایی مدارس این بود که بچهها در خانه هم از آموزش درست و اصولی بازمیمانند و هم در معرض آسیبهای روانی، انزوا، افسردگی و چاقی قرار میگیرند.
استدلال دیگر این والدین این بود که آموزش مجازی و شبکه «شاد» ضعفهای قابلتوجهی دارد که آموزش بچهها را دچار اختلال کرده است و نمیتوان روی آن حساب باز کرد. اما حالا این خانوادهها هم به صف والدینِ مخالف بازگشایی مدارس پیوستهاند و از آموزش و پرورش و وزارت بهداشت میخواهند که تصمیم بهتری درباره مدارس بگیرند.
نگرانیها از بازگشایی عجولانه مدارس تا حدی بود که رئیس انجمن پزشکان کودکان ایران نیز در نامهای به وزیر بهداشت، درخصوص بازگشایی مدارس در شرایط پاندمی کرونا به نمایندگی از اعضای این انجمن ابراز نگرانی کرد و خواست که از حضور دانشآموزان در مدارس جلوگیری شود. بسیاری از پزشکان نیز قبل از بازگشایی مدارس هشدار داده بودند که بازگشایی حضوری مدارس باید متوقف شود. چراکه این موضوع، شرایط را در پاییز نگرانکننده میکند.
دو روز مانده به ۱۵ شهریور (آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰) ناگهان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که همه دانشآموزان کشور حتی دانشآموزان مناطق قرمز باید از زمان آغاز سال تحصیلی، ساعتهایی را به صورت حضوری در کلاسهای درس حاضر شوند. موضوعی که موج بزرگی از اعتراض و انتقاد خانوادهها، کاربران شبکههای اجتماعی و حتی نمایندگان مجلس را به دنبال داشت.
بسیاری از والدین همان زمان در شبکههای اجتماعی اعلام کردند که هرگز اجازه نخواهند داد فرزندانشان به مدرسه بروند و ترجیح میدهند یک سال از تحصیل عقب بمانند اما جان خود را به خاطر ابتلا به کرونا از دست ندهند. مخالفتها تا حدی جدی بود که دیروز در آماری ازسوی سخنگوی وزارت بهداشت اعلام شد که فقط ۱۵ درصد از تهرانیها فرزندان خود را به مدرسه فرستادهاند.
سیما لاری، سخنگوی وزارت بهداشت گفته است: «در بحث بازگشایی مدارس بحث حضوری یا غیرحضوری مطرح شد که الان تقریباً به صورت اختیاری برگزار میشود. در تهران از این موضوع استقبال زیادی نشد و تقریباً ۱۵ درصد دانشآموزان در مدارس حضور پیدا کردند. البته ما یک سری مشکلاتی داریم علیرغم اینکه ماسک و ضدعفونی در مدارس هست اما تهویه مسئله مهمی است. در فضای سربسته که تهویه خوبی ندارد و اگر یک نفر مبتلا باشد قطعاً زمینه این است تا دیگران هم مبتلا شوند. الان در این شرایط آب و هوایی که میشود پنجره را باز کرد و تا حدودی مؤثر است اما کمکم که هوا سرد میشود کنترل این مسئله مشکل میشود. و همه این موارد دو هفته بعد در تعداد بستریها و سه چهار هفته بعد در تعداد فوتیهای ما اثر خودش را نشان میدهد.»
چند روز پس از مواجهه با مخالفتها در خصوص بازگشایی مدارس، وزیر آموزش و پرورش روند تصمیمگیری قطعی خود را تغییر داد و اعلام کرد «اجباری به حضور دانشآموزان در مدارس نیست و و اگر بخواهند غیرحضوری آموزش ببینند، اشکالی ندارد. ولی آموزش حضوری در مدارس برقرار است.»
محسن حاجیمیرزایی کمی بعد که اخباری درباره ابتلای چند دانشآموز به کرونا و درگذشت یک معلم به دلیل ابتلا کرونا در رسانهها منتشر شد، اعلام کرد: «به خانوادهها اطلاع دادیم اگر کسی در میان اعضای خانوادهاش مبتلا به کووید۱۹ شده، تا وقتی که از صحت و سلامت او اطمینان پیدا نکرده، نباید به مدرسه بروند.»
در این میان بسیاری از خانوادهها، معلمان کارشناسان آموزشی، کاربران شبکههای اجتماعی و مخاطبان همشهریآنلاین علاوه بر انتقاد از برگزاری حضوری کلاسها، تناقضگویی وزیر آموزش و پرورش و تصمیمهای دچار نوسان و شتابناک وی را نیز مورد انتقاد قرار دادهاند و معتقدند اگر تصمیم عجولانه آموزش و پرورش نبود، حالا خبری از ابتلای دانشآموزان به کرونا هم نبود و در میان این همه مشکلات اقتصادی و پیک بیماری و ... که ذهن و زندگی خانوادهها را درگیر کرده، این بحران به جمع بحرانها اضافه نمیشد.
علیآبادی، کارشناس آموزش که خود معلم است، در این زمینه به همشهریآنلاین میگوید: با توجه به این که رعایت پروتکلها در مدارس کافی نیست و تعداد زیادی از دانشآموزان نیز سن کمی دارند و درک درستی از بیماری و رعایت پروتکلها ندارند، برگزاری حضوری کلاسها در مدارس اصلا لزومی ندارد. حتی در دبیرستانها هم که بچهها آگاهی بیشتری دارند، اصول بهداشتی کاملا رعایت نمیشود. به این ترتیب بعید نیست دانشآموز مبتلا بشود یا ویروس را به اعضای خانواده خود منتقل کند.
او میگوید: شما هرچقدر هم که پروتکلها را رعایت کنید، وقتی سیستم تهویه کلاس مناسب نباشد، دانشآموزان و معلم نمیتوانند به مدت طولانی ماسک را روی صورت خود تحمل کنند و آن را برمیدارند و همین آمار ابتلا را افزایش میدهد. نمونههای زیادی میبینیم که معلم موقع تدریس، ماسک را دور گردن انداخته یا زیر بینی خود گذاشته است. چون حین تدریس نفسش میگیرد و نمیتواند کمبود هوای پشت ماسک را تحمل کند. دانشآموزان هم همینطور.
این کارشناس ادامه میدهد: من به عنوان یک معلم اصلا مثل مسئولان بالایی معتقد نیستم که علم تعطیلبردار نیست. درست است که به قول وزارت بهداشت ممکن است این ویروس تا سالها با ما باشد، اما میشود مدارس را یک سال تعطیل و در این مدت تجهیزات و امکانات لازم را برای حضور بچهها آماده کرد. مثل زمان جنگ. زمان جنگ مدارس کلا تعطیل شدند و بچهها فقط برای رفع اشکال مدرسه میرفتند. الان شرایط از آن زمان هم بدتر است. چون با ویروس خطرناک و باهوشی سر و کار داریم که خبر نمیکند کی شما را درگیر میکند. البته این را هم بگویم که آموزش و پرورش تمام تابستان را وقت داشت تا یک سری از پروتکلها را پیاده و مثلا دستگاههای تهویه را بهروز کند اما این کار را نکرد و حالا همه کاسه چه کنم دستشان گرفتهاند.
شبکه شاد فقط یک شوخی است
این کارشناس درباره ضعف آموزش آنلاین و کاستیهای شبکه شاد نیز همشهریآنلاین میگوید: با اینترنت ضعیفی که ما داریم، شبکه شاد فعلا برای آموزش جواب نمیدهد. اتفاقا شیوه بسیار خوبی است اما تقریبا دو سال دیگر جواب میدهد. الان در مرحله آزمون و خطاست و همه را پوشش نمیدهد. عصر همین امروز (۲۶ شهریور) وزیر آموزش و پرورش جلسه تصویری زنده با مدیران مدارس سراسر کشور از طریق شبکه شاد داشت اما هیچکس حتی خود وزیر نتوانست وصل بشود و وقتی هم وصل شد، قطعی زیاد داشت. جالب است که مدیران مدارس با اینترنت ۲۰ گیگِ هدیه وزیر ارتباطات از اینترنت استفاده میکنند و این قطعیهای مکرر، اینترنت وزیر جوان را هم زیر سوال میبرد.
علیآبادی میگوید: نکته دیگر این است که خیلی از دانشآموزان کشورمان تبلت و گوشی تلفن همراه ندارند و بسیاری از والدین از عهده خرید آن برای فرزندان برنمیآیند. اصلا گوشیای که تا هفته بعد ۳ میلیون تومان میرود روی قیمتش، چه کسی توانش را دارد که برای فرزندش بخرد؟ گوشی و تبلت رایگان هم که وزیر آموزش و پرورش وعدهاش را داده بود، شعار و وعدهای بیشتر نبود. همین محرومیت از گوشی باعث ترک تحصیل خیلی از دانشآموزان خواهد شد و این خیلی سنگینتر و غمانگیزتر است تا تعطیلی یکساله مدارس.
این معلم میگوید: موضوع مهم دیگر این است که بسیاری از معلمان از فضای مجازی آگاهی و اطلاعات زیادی ندارند و نمیتوانند محتوای آموزشی تولید کنند. شما که میدانستید قرار است کلاسها را آنلاین برگزار کنید، باید وقت میگذاشتید و با برگزاری دورههایی، سواد و آگاهی معلمان را در خصوص آموزش آنلاین ارتقا میدادید. با این اوصاف شبکه شاد، یک شوخی بیشتر نیست و اگر مدارس تعطیل شوند، چیزی را از دست ندادهایم. فقط یک لیسانسیه بیکار، یک سال دیرتر به جامعه تحویل داده میشود. همین. البته شاد را به طور مطلق رد نمیکنیم. جای کار و پیشرفت دارد. ولی برای امسال نمیتوان روی آن حساب کرد.
تبلت ۱۵ میلیونی را چه کسی میتواند بخرد؟
مرادی، معلم یکی از دبیرستانهای تهران هم درباره وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس میگوید: پروتکلهای بهداشتی توسط خیلی از مدارس در حد بالایی رعایت میشود اما مساله این است که دانشآموزان خیلی از موارد را رعایت نمیکنند؛ ماسک نمیزنند، با هم روبوسی و همدیگر را بغل میکنند، حتی ما معلمان را در آغوش میگیرند تا اظهار محبت کنند. متاسفانه سطح رعایت پروتکلها بین دانشآموزان دبیرستانی پایینتر و ضعیفتر از دبستانیها است.
او درباره آموزش مجازی هم میگوید: موضوع بعدی، مشکل پوشش اینترنت و دسترسی سخت به شبکه شاد است. شاد به خصوص صبحها که حجم ورودی به آن بالا است، اصلا باز نمیشود و پاسخگو نیست. شما فکر کنید حدود ۱۴ میلیون دانشآموز می خواهند وارد شبکه بشوند و درسهای روز خود را بگیرند اما هم به دلیل ضعیف بودن اینترنت و هم به علت حجم بالای ورودی به شبکه، این امر ممکن نمیشود. کاش شبکه شاد را دستهبندی میکردند تا حجم ترافیک کمتر میشد. مثلا دانشآموزان دبیرستانی یک شبکه ویژه داشتند، دانشآموزان هنرستانی شبکه مخصوص خود و ... . به این ترتیب مشکلات تا حد زیادی کم میشد.
این معلم میگوید: مساله بعدی این است که تبلت خیلی بهتر از موبایل و کامپیوتر شما را به شبکه شاد وصل میکند. من هر سه را امتحان کردهام اما همه که تبلت ندارند. یک تبلت معمولی الان در بازار حدود ۱۵ میلیون تومان قیمت دارد. حالا من معلم تا حدودی دستم به دهانم میرسد و شاید بتوانم یک جوری تبلت برای خود تهیه کنم اما تکلیف دانشآموزان چیست؟ دانشآموزان بیبضاعت چه کنند؟ متاسفانه برای هیچیک از اینها هیچ فکری نشده است.
دکتر شریعتی
مدرسه هم خطر داره