با توجه به اینکه چند ماهی بیشتر تا آغاز رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی نمانده بیشتر جریانها و جناحهای سیاسی در تلاش هستند تا به نحوی نامزد مورد نظر خود را راهی پاستور کنند.
جریان اصولگرایی هم یکی از جناحهایی است که هم شخصیتهای مطرح بسیاری درون خود دارد و هم جبهههای بسیاری در آن فعالیت میکنند و هر یک بر طبل حمایت از یکی از کاندیداها میکوبند.
داستان پایداریِ همیشگی پایداری بر سر ملاکهایش
جبههٔ پایداری انقلاب اسلامی معروف به جبههٔ پایداری، وابسته به جناح اصولگرایی است که پس از وقایع انتخابات ریاستجمهوری ایران و خانهنشینی یازده روزه محمود احمدینژاد و مطرح شدن جریان انحرافی در مردادماه سال ۱۳۹۰ با برگزاری همایشی در حسینیه الزهرا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رسماً اعلام موجودیت کرد.
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ که اصولگرایان در حال چانه زنی بر سر انتخاب یک فرد بین محمدباقر قالیباف، غلامعلی حداد عادل و علیاکبر ولایتی بودند، جبهه پایداری کاندیدای خود را سعید جلیلی معرفی کرد و تا لحظه آخر هم دست از حمایت خود بر نداشت؛ هر چند در آن مقطع عمده انتقادات متوجه ولایتی شد که چرا زمین را به نفع قالیباف ترک نکرد، اما پایداریها هم از ترکش این انتقادات بینصیب نماندند و حمایت از جلیلی یکی از دلایل شکست اصلیترین گزینه جناح راست یعنی محمدباقر قالیباف معرفی شد.
و ماجرایی که تَکرار شد
چهار سال بعد هم وقتی نوبت به دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری رسید پایداریها در گردهمایی ۳۰۰۰ نفره اصولگرایان شرکت نکردند و در حال راه اندازی ساز و کاری جدا برای خود بودند. برخی معتقد بودند که در این انتخابات هم از سعید جلیلی حمایت خواهند کرد، اما جلیلی ترجیح داد وارد این کارزار نشود و آنها هم به سراغ گزینه دیگرشان یعنی پرویز فتاح رفتند، اما فتاح نیز انتخابات ۹۶ را میدانی مناسب برای رهسپاری به سوی پاستور ندید و قدم به میدان رقابت نگذاشت؛ همین مسئله باعث شد تا همه اصولگرایان گِرد سید ابراهیم رئیسی جمع شوند. حالا این سوال که مطرح است که در انتخابات آتی ریاست جمهوری جبهه پایداری چه کسی را به عنوان کاندیدای خود در نظر خواهد گرفت؟
گزینهای به نام جلیلی و دیدار با آیت الله مصباح
چندی پیش در محافل خبری این صحبت دهان به دهان چرخید که اعضای جبهه پایداری با آیت الله مصباح یزدی دیدار داشتهاند و حمایت احتمالی خود را از سعید جلیلی با او درمیان گذاشتهاند؛ صحبتی که البته مجید متقیفر سخنگوی جبهه پایداری در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره آن این گونه واکنش نشان داد: جبهه پایداری هر زمان که نشست و یا جلسهای با آیت الله مصباح داشته باشد، از طریق سخنگو آن را به طور رسمی اعلام خواهد کرد؛ بنابراین نمیتوان به این اخبار استناد کرد.
وی در ادامه گفته است که جبهه پایداری فعلا وارد موضوع تعیین مصداقها برای ریاست جمهوری نشده و صرفا بر روی شاخصهای لازم تمرکز کرده؛ تلاش ما بر این است که در سال ۱۴۰۰ حاکمیت قوه مجریه در دست گفتمان انقلابی باشد؛ زیرا تنها راه نجات کشور از بحرانهای فعلی را پایبندی به اصول انقلاب و تبعیت از رهبری میدانیم و معتقدیم که غیر از این، تمام راهها به بن بست خواهد رسید؛ تا الان هم تلاشهای ما در این زمینه نتیجه بخش بوده و امیدواریم که در این انتخابات ریاست جمهوری آینده هم در نهایت به قواعد درستی دست پیدا کرده و به انتخاب فرد اصلح نزدیک شویم.
متقیفر در پاسخ به این سوال که آیا در این انتخابات هم شاهد وحدت اصولگرایی و جبهه پایداری خواهیم بود؟ گفت: وحدت اگر مبنای دینی و ارزشی داشته باشد حتما ارتقاء دهنده است، اما مبانی آن بسیار مهم بوده و باید حداکثر تلاش خود را انجام دهیم تا این وحدت آسیب زا نباشد.
آیا جریان پایداری وحدت شکن خواهد شد؟
این صحبتهای متقیفر اگرچه دیدار اعضای این جبهه با آیت الله مصباح رو کلا تکذیب کرد، اما در ادامه صحبتهایش درباره وحدت شاید این سوال را باقی گذارد که آیا ممکن است جبهه پایداری با اصولگرایان به وحدت در انتخاب کاندیدا دست نیافته و مانند سالهای قبل هر یک کاندیدای جداگانهای را معرفی کنند؟
فاطمه آلیا عضو جبهه پایداری در ابن باره گفت: احزاب باید معیارها، گفتمان و برنامههای خود را مطرح کنند و نزدیک انتخابات هم که می شود، بر اساس آن با هم ائتلاف کنند. در نهایت ممکن است جبهه پایداری با توجه به معیارهای خودش به طور مستقل لیست بدهد؛ تصمیمی که به گفته بسیاری اگر عملی شود در نهایت دودش به چشم تمام جریان اصولگرایی خواهد رفت.
موضوعی که جبار کوچکینژاد نایب رئیس دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم بر آن صحه گذاشته و گفته است: معتقدم در معادلات آینده باید به رفتار رقیب نگاه کنیم و از آن تحلیل درستی را به دست آوریم؛ از سوی دیگر رفتار اصولگرایان با خودشان هم باید هماهنگ باشد. آنچه که مشکل ماست، عدم وحدت اصولگرایان است و در انتخابات گذشته، وحدتی بین جریان های مختلف اصولگرایی نبود؛ جبهه پایداری به یک سمت می رفت، حزب مؤتلفه یا جبهه متحد اصولگرایان هر کدام به یک سمتی می رفتند و اگر اختلافات به همین شکل ادامه داشته باشد، کار سخت خواهد شد.
عدم وحدتی که کوچکی نژاد در صحبتهایش به آن اشاره کرد و گفت شاید ما را به یاد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بیاندازد؛ انتخاباتی که در نهایت منجر به پیروزی حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی از جریان اصلاحات شد و اردوگاه اصولگرایی را ناکام گذاشت؛ شکستی که بسیاری آن را مرهون عدم وحدت در درون خود این جریان دانسته و میدانند.
در پایان باید گفت که جریان اصولگرایی با وجود شخصیتها و جناحهای بسیاری که در درون خود دارد، اگر پیروزی را حق خود دانسته و آن را به صلاح کشور میداند، شاید باید از بسیاری از معیارهای خود که آنها را منجر به شکست وحدت میداند کوتاه آمده و همانند انتخابات مجلس یازدهم در نهایت با اصولگرایان بر سر یک سفره بنشیند؛ در غیر این صورت، انتخابات آینده هم قطعا نتیجهای جز شکست برای آنها در پی نخواهد داشت.