زمان پذیرش واقعیت
آفتاب‌‌نیوز : 
ارائه یک طرحی راهبردی جدید برای هدایت برنامه های ارتش احتمالا به یک بازنگری اساسی در کل سیاستهای دفاعی ایالات متحده ـ از نحوه بکار گیری و آموزش پرسنل تا سفارش و خرید تسلیحات جدید ـ منجر خواهد شد.
به باور مقامات پنتاگون ایالات متحده برای پیروزی در جنگ علیه تروریسم چاره ای جز اعمال تغییر در عملکرد واحد های مختلف ارتش ندارد.
طی چندین دهه برنامه ریزی سیاستهای راهبردی ارتش بر مبنای توانایی جنگیدن دو جبهه بود. اتخاذ این رویکرد بر مبنای این تحلیل بود که آرایش نظامی ارتش ایالات متحده و کشورهای متحدش نقاط مختلف جهان به گونه ای است که سربازان این کشور هیچگاه بطور همزمان در 2 جبهه بزرگ برای مدت طولانی درگیر نخواهند شد.
اما تغییر نقشه سیاسی جهان پس از جنگ سرد و سلسله عواملی که منجر به حضور نظامی گسترده ارتش در عراق و افغانستان شده است ادامه آن سیاست را به چالش می کشد.
اگر قرار باشد ارتش امریکا بنا به ضرورت در یک جبهه بزرگ دیگر وارد جنگ شود آیا به اندازه کافی سرباز خواهد داشت.
در حالیکه در هنگام آغاز جنگ عراق فرماندهان ارتش پیش بینی می کردند که تعداد نیروهای شرکت کننده درحمله را کوتاه زمانی پس از فروپاشی رژیم عراق را به یک سوم کاهش دهند امروز شمار این نیروها تنها 000/13 هزار نفر با روز سقوط بغداد فاصله دارد.
گورن تامپسون تحلیلگر موسسه lexington می گوید: با توجه به واقعیتهای جنگ عراق حضور نیروهای زمینی برای مدت طولانی در این کشور اجتناب ناپذیر است و عملا امکان بکار گیری آنها در جای دیگری وجود ندارد.
در چنین شرایطی اگر ما بخواهیم با ایران یا کره شمالی وارد جنگ شویم باید نیروی دریایی و هوایی مان بسیار قدرتمندتر از آنچه که امروز هستند باشند.
تامپسون و بسیاری دیگر از کارشناسان امور دفاعی بر این باور هستند که سازماندهی مجدد ارتش امریکا باید بر مبنای کوچک سازی و حرفه ای تر شدن باشد. با اتخاذ این رویکرد باید انتظار داشت تعداد و پراکندگی واحدهای موسوم به عملیات ویژه(special ops) افزایش یافته و از استخدام انبوه افراد برای واحدهای گارد ملی و تفنگداران خودداری شود.
« رایان هنری» از مشاوران سیاسی پنتاگون نیز در این باره می گوید: در دوران جدید احتمال روبرو شدن ما با جنگهای نامنظم دامنه دار مانند آنچه در عراق شاهد آن هستیم بسیار زیاد خواهد بود. همچنین ما باید توانایی رهگیری سریع جابجایی سلاحهای کشتار جمعی در هر نقطه ای از کره زمین را پیدا کنیم.
«جنگ عراق ثابت کرد که سرعت دگرگونی دشمنان بسیار بیشتر از ما بوده است. شاید ما در آینده توان جنگیدن در همان یک جبهه را هم نداشته باشیم.»
هنری با بیان این نکته اضافه می کند: اکنون زمان پذیرش واقعیت است تا در جنگهای آینده بتوانیم پیروز شویم.
ارائه یک طرحی راهبردی جدید برای هدایت برنامه های ارتش احتمالا به یک بازنگری اساسی در کل سیاستهای دفاعی ایالات متحده ـ از نحوه بکار گیری و آموزش پرسنل تا سفارش و خرید تسلیحات جدید ـ منجر خواهد شد. به باور مقامات پنتاگون ایالات متحده برای پیروزی در جنگ علیه تروریسم چاره ای جز اعمال تغییر در عملکرد واحد های مختلف ارتش ندارد.
طی چندین دهه برنامه ریزی سیاستهای راهبردی ارتش بر مبنای توانایی جنگیدن دو جبهه بود. اتخاذ این رویکرد بر مبنای این تحلیل بود که آرایش نظامی ارتش ایالات متحده و کشورهای متحدش نقاط مختلف جهان به گونه ای است که سربازان این کشور هیچگاه بطور همزمان در 2 جبهه بزرگ برای مدت طولانی درگیر نخواهند شد.
اما تغییر نقشه سیاسی جهان پس از جنگ سرد و سلسله عواملی که منجر به حضور نظامی گسترده ارتش در عراق و افغانستان شده است ادامه آن سیاست را به چالش می کشد.
اگر قرار باشد ارتش امریکا بنا به ضرورت در یک جبهه بزرگ دیگر وارد جنگ شود آیا به اندازه کافی سرباز خواهد داشت.
در حالیکه در هنگام آغاز جنگ عراق فرماندهان ارتش پیش بینی می کردند که تعداد نیروهای شرکت کننده درحمله را کوتاه زمانی پس از فروپاشی رژیم عراق را به یک سوم کاهش دهند امروز شمار این نیروها تنها 000/13 هزار نفر با روز سقوط بغداد فاصله دارد.
گورن تامپسون تحلیلگر موسسه lexington می گوید: با توجه به واقعیتهای جنگ عراق حضور نیروهای زمینی برای مدت طولانی در این کشور اجتناب ناپذیر است و عملا امکان بکار گیری آنها در جای دیگری وجود ندارد.
در چنین شرایطی اگر ما بخواهیم با ایران یا کره شمالی وارد جنگ شویم باید نیروی دریایی و هوایی مان بسیار قدرتمندتر از آنچه که امروز هستند باشند.
تامپسون و بسیاری دیگر از کارشناسان امور دفاعی بر این باور هستند که سازماندهی مجدد ارتش امریکا باید بر مبنای کوچک سازی و حرفه ای تر شدن باشد. با اتخاذ این رویکرد باید انتظار داشت تعداد و پراکندگی واحدهای موسوم به عملیات ویژه(special ops) افزایش یافته و از استخدام انبوه افراد برای واحدهای گارد ملی و تفنگداران خودداری شود.
« رایان هنری» از مشاوران سیاسی پنتاگون نیز در این باره می گوید: در دوران جدید احتمال روبرو شدن ما با جنگهای نامنظم دامنه دار مانند آنچه در عراق شاهد آن هستیم بسیار زیاد خواهد بود. همچنین ما باید توانایی رهگیری سریع جابجایی سلاحهای کشتار جمعی در هر نقطه ای از کره زمین را پیدا کنیم.
«جنگ عراق ثابت کرد که سرعت دگرگونی دشمنان بسیار بیشتر از ما بوده است. شاید ما در آینده توان جنگیدن در همان یک جبهه را هم نداشته باشیم.»
هنری با بیان این نکته اضافه می کند: اکنون زمان پذیرش واقعیت است تا در جنگهای آینده بتوانیم پیروز شویم.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید