اگر در اروپا یا همین کنار گوشمان در برخی کشورهای آسیایی استعفای رییس یک دولت پس از سخت شدن شرایط و ممانعت نهادها و اشخاص از دستیابی به اهداف تعیین شدهاش امری پذیرفته شده از سوی افکار عمومی و جریانهای سیاسی و رسانهها محسوب میشود، در ایران، اما شرایط به کلی متفاوت است. بسیاری از اصول قانون اساسی پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از آخرین اصلاح این قانون، همچنان اجرا نشدهاند و بسیاری از امور نیز تابو به حساب میآید.
استعفای رییسجمهوری که عالیترین مقام انتخابی در ایران محسوب میشود، ازجمله این موارد است ولی حداقل در دوره ریاست حسن روحانی در قوه مجریه، بسیاری از فعالان سیاسی تلاش کردند با سخن گفتن از این مهم، به نوعی تابوشکنی کنند. عباس عبدی یکی از جمله این افراد است. او نخستینبار آذر ماه سال گذشته، پس از اتفاقات تلخ رخ داده در آبان ماه ۹۸ و نوع برخوردهای صورت گرفته با معترضان به افزایش قیمت بنزین، از استعفای رییسجمهوری سخن گفت و مطابق انتظار با انتقادات بسیاری مواجه شد ولی از ایده خود عقب نکشید. او اخیرا نیز در یادداشتی پیشنهاد کنارهگیری رییسجمهوری را مطرح و تاکید کرد که «کنار رفتن نه به معنای اعتراض، بلکه به معنای گشودن راه برای حل ماجرا» است.
این پیشنهاد نیز با واکنشهای متعددی در شبکههای اجتماعی و رسانههای ارتباط جمعی مواجه شد. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی از اصلاحطلبان گرفته تا اصولگرایان، با اشاره به هزار و یک معضل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی ایران و ناکارآمدیهای متعدد کارگزاران دولت دوازدهم، کنارهگیری رییسجمهوری و برگزاری انتخابات زودهنگام را امری مثبت تلقی کردند با این تفاوت که اصولگرایان سازوکار فعلی برای برگزاری انتخابات را کافی میدانستند ولی اصلاحطلبان خواستار دخالت حداقلی شورای نگهبان و واگذاری تصمیمگیری به عموم جامعه شدند.
در این میان، اما برخی فعالان سیاسی، چون محمدعلی ابطحی که سابقه حضور در قوه مجریه و ریاست دفتر سیدمحمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات را در کارنامه دارد، نگاهشان به ماجرای استعفای رییسجمهوری متفاوت از سایرین بود. او در کانال تلگرامی خود در واکنش به یادداشت عبدی نوشت که «استعفای رییسجمهوری دست خودش نیست. آقای خاتمی، میخواست و نتوانست. آقای روحانی که خودش هم نمیخواهد.» او همچنین با اشاره به اهداف احتمالی طرح موضوع استعفای رییسجمهوری نوشت که «شعار استعفای روحانی بیشتر ایذایی است برای جناح مقابل.»
عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات نیز در واکنش به یادداشت عبدی و توصیه او به روحانی برای کنارهگیری از قدرت در توییتر خود نوشت که «به نظرم پیشنهاد خوبی است برای رهایی از سردرگمی و مشخص شدن مسوولیتها!»
نکته قابل تامل آنکه جلیل محبی، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر که ازجمله منتقدان رییسجمهوری محسوب میشود، بدون اظهارنظر شخصی، پیشنهاد عبدی را به نظرسنجی میان توییتریها گذاشت. مطابق انتظار بسیاری از شرکتکنندگان در نظرسنجی او را اصولگرایان تشکیل میدهند ولی باز هم حدود ۵۵ درصد مخالفت خود با استعفای روحانی را اعلام کرده و فقط ۴۵ درصد موافق آن بودند.
هشتگ روز #استعفای روحانی
شاید راهی گشوده شود
در توییتر فارسی هم هشتگ «استعفای روحانی» داغ شد. آنچه میخوانید منتخبی از این توییتهاست.
«استعفای رییسجمهور دست خودش نیست، آقای خاتمی، میخواست و نکرد، آقای روحانی که خودش هم نمیخواهد، استعفای روحانی بیشتر ایذایی است برای جناح مقابل»، «واکنش عبدی به استعفای احتمالی روحانی؛ این استعفاها اعتراضی نیست، بلکه راهگشاست. از گذشته هیچ مشکلی حل نشده که بر مشکلات اضافه هم شده است»، «پروژه روحانی برای تحریمزدایی شکست خورده. او باید استعفا دهد. نه به اعتراض، بلکه از آن جهت که شاید راهی گشوده شود. به نظر میاد همه منتظر استعفای حسن روحانی هستند»، «عباس عبدی حرف درستی زده و اون همین درخواستش از روحانی برای استعفاست. ظاهرا مرگ یکبار و شیون یکبار بهتره»، «با پیشنهاد عباس عبدی مبنی بر استعفای روحانی به شدت مخالفم و این استعفا را راهگشا نمیدانم»، «بورس ریزشی! دلار، مسکن، خودرو و خلاصه تورم به شدت صعودی! به نظر میاد همه منتظر استعفای روحانی هستند!»، «یک با اضافه در متن اضافه است، با عذرخواهی»، «ضمن اقرار به اینکه چیزی از سیاست سردرنمیارم، دو سوال برام پیش اومد: آیا نرخ بنزین توسط دولت تعیین شد؟ من فکر میکنم استعفای دولت روحانی هم مشکل رو حل نکنه»، «سوال این است که بود یا نبود روحانی در چند ماه باقیمانده تا پایان ریاستجمهوری چه تغییری ایجاد میکند»، «پیشنهاد استعفای روحانی واقعا معقوله»، «کلیت نظام موافق استعفای روحانی نیست»، «باهنر، نماینده سابق مجلس: اصلا موافق استعفای حسن روحانی نیستیم و کلیت نظام هم موافق این کار نیست. بالاخره رییسجمهور آمده و تا پایان دوره باید کار را جلو ببرد» و «این شایعه استعفای حسن روحانی چیه افتاده کف تایملاین؟».
استعفای ممتنع
علی صارمیان نیز در یادداشتی نوشت: گرچه معمول نیست که در یک روزنامه دو دیدگاه از یک آبشخور مطرح شود ولی با اجازه استاد عزیزم جناب مهندس عبدی، درخصوص استعفای مطروحه رییسجمهور از سوی ایشان، نقدی را وارد میدانم. مادری را درنظر بگیرید که همه عمر منتظر فرزندانش است و وقتی به کما میرود فرزندان دورش جمع میشوند. آزادی و عدالت حکومت هم مثل عمل این فرزندان است؛ اگر بهموقع باشد با ارزش است وگرنه حمل بر ضعف و ناتوانی میشود. یک امر معطل شده کل نظام دارد که من به آن میگویم تاخیر در فهم و اتکا به مردم. ما مردم با مردم خود خوب رفتار نکردیم. سالها فساد بود و جرات نکردیم به فساد نفوذ کنیم. الان هم درمورد آزادیهای مشروع جوانان هزاران سختگیری کردیم. رفع حصر را واگذار کردیم به مرگ محصورین. ملاطفت با مردم و ساخت داخلی و آشتی ملی را معطوف کردیم به روزگاری که جنگ پشت دروازه ایران باشد. ما بد موقعایم و روحانی شاید بدموقعترین فرد ما. گذاشت تا مردم نا امید شوند. هزاران امتیاز به پیران سیاستباز داد که به ده جوان خوشفکر میداد کشور جان میگرفت. جناح اصلاحطلب هم همینطور بود. آنقدر در پیگیری مطالبات مردم رایدهنده تاخیر داشت و به گلهای درشت لیستها پرداخت که عملا نفوذ کلام خود را از دست داد. نظام هم همینطور. نمیخواهم طعنه بزنم. طعنه مال افراد کینهجوست، ولی جان کلام این است که عدالت و آزادی وقتی که موجب فهم و شکرگزاری مردم از کارگزاران میشود؛ خست به خرج داده میشود و وقتی اعتراضها به خیابان کشیده میشود؛ گشادهدستی یا برخورد شدید که هر دو موجب سقوط است. در شرایط فعلی سوای خطرات استعفای رییسجمهور برای فروپاشی ساختاری که جایگزین ندارد یا آلترناتیوی با حمایت مردم ندارد، استعفای ایشان ممتنع است. چرا؟ چون همان شرایط برونرفت از وضعیت فعلی را هیچ آلترناتیوی به شکل ساختاری حل نمیکند. جناب مهندس عبدی بهتر میدانند که ساختارها از دل فضای گفتمانی بیرون میآیند.
فضای گفتمانی فعلی فعلا نتایجش مجلسی است که درگیر دنا پلاس و واکسیناسیون یا مساله قیر است. باید فضا عوض شود که ساختاری جدید امکان کشورداری یابد.
چه فرقی میکند که رییسجمهور چه کسی باشد. در سال ۷۵ هم ما تقریبا این بنبست گفتمانی را داشتیم که با تصمیم نظام؛ از رهبری تا مرحوم هاشمی تا تمام نهادها یا تشویق به تغییر گفتمان کردند یا تمکین حالتی جدید شدند که خرداد ۷۶، پیام تغییر ساختار حکمرانی را ارایه کرد.
ما دوم خردادی لازم داریم که تهدیدهای خارجی و دنباله داخلیاش را بشوید و ببرد، ولی با کدام سرمایه؟ اصلا کدام جریان یا شخصیت این ظرفیت ملی را دارد؟ جریان راست که مرده است. اصلاحطلبان که از چشم افتادند به خاطر مواهب قدرت. احمدینژاد هم کارنامه روشن دارد. نظامیان هم که دور اول احمدینژاد کشور را قبضه کردند و آن پول نفت نتوانست بسازد. میرحسین که خاطره مدیریت سالم داشت خاطرهای گشت.
ما ساخت داخلمان اینچنین شد که دشمن خارجی این همه طمع برداشت. همهاش هم به واسطه تاخیر و خست و عدم شجاعت تصمیم برای آشتی داخلی بود. انگار یکی شمر است و دیگری اهل بیت (ع) و آشتی ممکن نیست. این یک پیشفرض مندرس و مورد علاقه دشمن خارجی است.
آنچه موجب شرایط فعلی است، تاخیر در تغییر گفتمان ساختارساز و لجبازی و غرور و نخوت بود. فاسدهای ظاهرالصلاح بسیاری از مناصب را پر کردند و کشور به اینجا رسید که میبینید. حالا اگر تصور میکنیم فردی تواناتر، از وسط ماجرا میتواند سرمایه اجتماعی تولید کند معرفی کنیم.
جایگزین روحانی چه خطری را دفع میکند؟ هیچ. مام میهن به کما رفته است. مردم هم بیتفاوت. این از نتایج وسواسها و بیمبالاتیهای دورانی است که ما پیشران اصلاح نبودیم و اصولا اصلاح را ته ذهنمان غیرممکن دانستیم.
بهترین راهکار در شرایط فعلی اصلاح گفتمان و اجازه ساختارریزی تا انتخابات آینده و امکان بروز یک همگرایی ملی شبیه دوم خرداد است.
گیرم پیشران آن اصلاحطلبان فعلی نباشند و حتی جناح مقابل آنها به شکلگیری آن برای امکان تغییر گفتمان و ساختار استقبال کنند.
آقای روحانی باید درخواست بروز گفتمانی تازه و باز کردن شرایط را مهیا کند و مناسب این کار است. هر چند در بهنگام بودن و عزم او تردیدهای جدی باشد که راس مسوولیت در کشور میتواند این برنامه را با باز کردن فضا و امکان مانور او و سایر قوا باز کند. استیفای این نقش از استعفا امکان بیشتری نیز دارد.
وقتی قدرت سخت است و نفوذ ناپذیر. از جامعه به جامعه خدمت کنید
روحانی فردی است که سال 92 در جماران گفت : هرکس امروز پای صندوق آرا نرود نتیجه را به حریف واگذار کرده است!
او بهاری است که پشت زمستان و در بند او مانده است
اینستاگرام و استوری و مناظره هم موجود است. صداوسیما نمی خواهد
یاد صدام حسین می افتم!
ما می دانیم چقدر خسته شدی از بد اخلاقی ها
تحریم ارزی هم نیست و قطعا ارزان تر است ..
نهادهای مردم نهاد و مردم و بقالی و میوه فروشی و.. هم با آن مبادله کنند
مردم هم از این ارزانی استقبال میکنند