ظهر سهشنبه به قاضی ساسان غلامی کشیک جنایی تهران خبر رسید که مردی جوان در یکی از بیمارستانهای تهران فوت شده است. متوفی از روز چهارم مهرماه بهدلیل ضربه چاقویی که به پایش وارد شده بود در بیمارستان بستری بوده و ظهر سهشنبه هشتم مهرماه با وجود تلاش پزشکان جانش را از دست داد. با دستور قاضی تحقیقات در این خصوص آغاز و مشخص شد که قربانی در جدال با سارقان به قتل رسیده است. این موضوع را برادر قربانی عنوان کرد و گفت ۲ سارق با چاقو ضربهای به برادرش زدند و بعد فرار کردند.
وی دیروز در دادسرای جنایی تهران حاضر شد و درخصوص جزئیات قتل برادرش اینطور گفت: ساعت ۷:۵۰صبح چهارم مهرماه بود که من در خانه خواب بودم. ناگهان با صدای مادرم از خواب پریدم که میگفت دزد وارد ساختمان شده است.
وی ادامه داد:پیش از این بارها پیش آمده بود که دزدان به آپارتمانها دستبرد زده بودند و یا کفشهایی راکه مقابل واحدها چیده شده بود دزدیده بودند. آن روز هم چون همسایه طبقه چهارم ما سفر بود و آسانسور درآن طبقه متوقف شده و چشمک میزد مادرم مطمئن شد که سارق وارد ساختمان شده است. چون میگفت چندین بار همسایه را صدا زده اما کسی جواب نداده است. این درحالی بود که صدای پچ پچ از طبقه چهارم شنیده بود و از من خواست تا سروگوشی آب بدهم و ببینم ماجرا از چه قرار است. من هم از خانه خارج شدم و چون ساکن طبقه اول هستیم و آسانسور در طبقه اول توقف ندارد به پارکینگ رفتم تا از آنجا به طبقه چهارم بروم. اما به محض اینکه دکمه آسانسور را زدم ناگهان ۲ جوان از آسانسور بیرون آمدند. آنها ماسک بهصورت داشتند و یک کیف در دست. مطمئن شدم که سارق هستند و قصد خالی کردن آپارتمان طبقه چهارم را داشتند اما با شنیدن صدای مادرم تصمیم به فرار گرفته بودند و نقشهشان نافرجام ماند. همزمان برادرم هم به پارکینگ آمد که با دزدان درگیر شدیم.
وی ادامه داد: من یک قمه دست ساز دارم که آن را همراه خود بردم تا دزدان را تهدید کنم. آنها با گازاشک آور به سمت ما حمله ور شدند و من قمه را به سمتشان پرتاب کردم. اما قمه به کسی نخورد و روی زمین افتاد.
وی گفت: جدال من و برادرم با سارقان تمامی نداشت و با وجود اینکه آنها گاز اشکآور به سمت ما میزدند، موفق شدیم یکی از دزدان را گیر بیندازیم. او از همدستش میخواست که نجاتش بدهد و دزد دیگر همچنان به سمت ما گاز اشکآور میزد. من به سمت دزد دیگر رفتم تا او را هم گیر بیندازیم اما او به چشمانم گاز اشکآور زد. من حتی تا سر کوچه بهدنبالشان دویدم اما موفق نشدم گیرشان بیندازم. وقتی برگشتم ناگهان دیدم برادرم خونآلود روی زمین افتاده است. او از ناحیه پا چاقو خورده بود که فورا او را به بیمارستان رساندم. یک کیف از متهمان جا مانده بود که داخل آن پر بود از دسته کلید. حدس زدم شاه کلید است که تحویل پلیس دادم.
بعد از تحقیق از برادر مقتول، قاضی جنایی دستور داد تا گروهی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران جست و جوی خود را برای شناسایی دزدان خشن آغاز کنند.