رئیسی از پیوستگی میان «مبارزه با فساد» و «جهش تولید» سخن گفت و گفت که گاهی میبینیم یا میشنویم به نام یک پیرمرد یا پیرزن روستایی یا یک کودک واردات انجام میشود که نه از این مسأله خبر دارند و نه اصلاً به تجارت و بازرگانی اشتغال دارند؛ این مسأله هم عجیب است و هم غیرقابل قبول.
این سخن عالیترین مقام قضایی گواه آن است که آنچه سال ۹۱ درباره واردات ۷۰۰ دستگاه از یکی از گرانقیمتترین اتومبیلهای جهان (پورشه) با سجل یک پیرزن هرمزگانی به رسانهها کشیده شد کماکان در صور مختلف ادامه دارد.
خبرگزاری تسنیم، روزچهارشنبه ۲ مهر به نقل از مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین درباره ماجرای واردات ۷۰۰ پورشه توسط یک پیرزن روستایی چنین آورد: «از سال ۹۱ مدام این داستان را تعریف میکنند؛ مشخص است که چه کسی این خودروها را به نام پیرزن وارد کرده است. طرف از فلان وزیر و وکیل نامه گرفته و پورشهها را وارد کرده؛ مگر نخود و لوبیا است که مشخص نشود چه کسی ۷۰۰ پورشه داخل کشور فروخته است؟
به جای فرد با نفوذی که پشت ماجراست، پیرزن را معرفی میکنند؛ تنها چیزی که میشود گفت این است که خودتانید. به رئیسجمهور رأی میدهیم که در حسابها سرک بکشد تا متوجه شود چه کسی حق مردم را میخورد. وقتی سالی ۱۲ میلیارد قاچاق وارد کشور میشود، این قاچاق جایی تبدیل میشود به پول و به سیستم بانکی وارد میشود؛ با شفافیت این قابل ردیابی است.»
آنچه درباره فساد، طی سالیان گذشته از تریبونهای مختلف دولت، مجلس، قوه قضائیه، ائمه جمعه و دستگاههای نظارتی گفته شده، ضمن اینکه سخنان نوعاً درستی بوده، اما به نظر میرسد به دلایلی نه چندان آشکار نتوانسته باعث کنترل یا پیشگیری از فساد شود. اینک دیگر، هر کدام از مسئولان دولتی و حاکمیتی خود به واقع کارشناس موضوع فساد شدهاند.
آقای علی ربیعی وزیر پیشین کار و سخنگوی فعلی دولت، تحقیقات ارزشمندی درباره فساد کرده که سالها پیش در کتابی با عنوان «زنده باد فساد» منتشر شده است. اخبار روزانه فساد، روشها و شگردهای به کار گرفته شده توسط کسانی که مرتکب فساد میشوند نیز به گسترش اطلاعات آدمها در ردهها و قشرهای مختلف کمک شایانی کرده است. انتشار و پخش محاکمات فاسدان حرفهای توسط روزنامهها و صداوسیما نیز باعث شده آحاد مختلف مردم و حتی زنان خانهدار نیز از تکنیکهای مربوطه مطلع شوند. انتشار وسیع و روزانه اخبار مربوط به معاهدات بینالمللی برای پیشگیری از فساد، نظیر اف ای تی اف و پالرمو، توسط رسانهها و بحثهای متعدد کارشناسی و تشریح دقیق چگونگی عملکرد پیشگیرانه این معاهدات، اطلاعات وسیعی هم به مسئولان، هم به کارشناسان و هم به عموم مردم داده است که به نظر میرسد از نظر نوع، تنوع و حجم دادهها، برای شناخت و پیشگیری از فساد، به نقطه اشباع رسیدهایم.
با این همه، رفتار و سخنان مسئولان نشان میدهد هنوز فساد به شکل سازمان یافته و تنومند وجود دارد و تزریق عمیق و وسیع اطلاعات درباره فساد نتوانسته به طرز مؤثری مانع تداوم و تکثیر فساد شود.
به نظر میرسد پمپاژ اطلاعات درباره فساد و انواع فساد و شیوههای انجام فساد و حتی روشهای مقابله با فساد، به تنهایی نمیتواند مانع از تداوم فساد شود. تا اینجا یعنی این راهها، نتیجه نداده و باید مسیر دیگری برگزید. اتفاقاً زمان یافتن راه دیگر، همین الان است و برخلاف نظر آنان که میگویند در این وانفسای تحریم و مسائل متعدد کشور، این کارها را به زمان دیگری واگذاریم. چه بسا اگر پیشتر راههای عملی و مؤثر مقابله با فساد را برگزیده بودیم، اینک این طور نبود که از چند میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات، فقط چند میلیون دلار برگشته باشد یا از چندین میلیارد دلار ارز تخصیص یافته برای واردات، به اذعان مسئولان، سرنوشت مقدار معتنابهی از آن نامعلوم باشد.
این هنگام، همان هنگام یافتن راهکار عملی و مؤثر برای مقابله با فساد است. مجلس باید، به جای یافتن راههایی برای تقابل با دولت یا گرفتن امتیازاتی برای نمایندگان، واقعاً به میدان آید. دولت باید به جای ترسیدن از وارسی حساب خیلیها، واقعاً از خیلیها حسابرسی و حسابکشی کند.
این چه حرف عجیبی است که دولت نباید به حسابهای آدمها سرک بکشد! مگر در همه دنیا، برای دریافت مالیات برحسابهای آدمها و شرکتها، نظارت و نظاره نمیشود؟ مثلاً اگر معلوم میشد آن پیرزن روستایی که ۷۰۰ پورشه وارد کرده نه تنها نمیداند پورشه چه جانوری است بلکه اصلاً حساب بانکی ندارد، جلوی فساد گرفته نمیشد؟
آنان که میگویند حسابهای مردم را نباید دید، آنها مردم نیستند. مردم همانهایی هستند که دغدغه نان دارند و با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند. دولت باید ببیند و باید بداند که پولهای کلان از کجا میآیند و به کجا میروند. این وظیفه دولت است که خیلیها با جنجال و هوچیگری دولت را از انجام آن ترساندهاند.
در شرایط فعلی، نخستین راه و تحققپذیرترین راه، شفافیت است. دولت و نهادهای نظارتی باید مسیر حرکت صاحبان ثروت و تجارب را، شفاف و زیر نورافکن ببینند و ببینند که چه نسبتی بین فعالیت اقتصادی آنها با میزان درآمدشان برقرار است… مردم عادی، کارمند و کارگر و طبقات متوسط و حتی آنها که پسانداز کم و زیادی دارند، هرگز نگران شفافیت نیستند. آنها که با رندی و مغالطه، معنای «شفافیت» را با «حریم خصوصی» خلط میکنند، مردم نیستند. بلکه کسانی هستند که ریگی به کفش دارند. وگرنه، مردم، همان مردمی هستند که از گلستان فرهنگی برخاستهاند که هشتصدسال پیش، یکی از بزرگترین نابغههای تاریخ را به دنیا عرضه کرد. سعدی علیهالرحمه، که در گلستانش گفت:
چهارکس از چهارکس به جان برنجند: حرامی از سلطان و دزد از پاسبان و… آن که را حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟