کد خبر: ۶۷۴۵۴۹
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۲

ماجرای رئیس بانک ایرانی و خودروی ۶ درب در دبی

آقای طیب‌نیا {وزیر اقتصاد در دولت اول روحانی} که آدم ساده‌زیستی هم هست، تعریف می‌کرد یک روز برای یک سمیناری به دوبی دعوت می‌شود، آنجا رئیس یکی از بانک‌های جمهوری اسلامی را می‌بیند که با ماشین آخرین مدل ۶درب به محل سمینار آمد و پیاده شد. از رئیس بانک پرسیده بودند که شما که سوار این ماشین می‌شوید هزینه اجاره این را از کجا پرداخت می‌کنید؟ رئیس بانک مذکور توجیه کرده بود بالاخره ما باید در اینجا طوری مانور بدهیم که احساس کنند جمهوری اسلامی مشکلی ندارد! آقای طیب‌نیا پاسخ داده بودند الان روسای بانک‌های بزرگ دنیا که با ماشین ساده می‌آیند، یعنی مشکل دارند؟
آفتاب‌‌نیوز :

عزت‌الله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیما و عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در گفت‌وگویی با برنامه «رو در رو» گفته است: پرونده طاهره قیومی که از او به {غلط} به‌عنوان خواهرزاده رئیس‌جمهور یاد می‌شد، یکی دیگر از اشتباهات در پرونده‌های جاسوسی بود.

پیش از این، اثبات بی‌گناهی مازیار ابراهیمی که به اتهام ترور دانشمندان هسته‌ای دستگیر و مجبور به اعتراف شده بود، جنجال‌های زیادی را برانگیخته بود. به‌طوری‌که علی ربیعی، سخنگوی دولت گفته بود: اگرچه این ماجرا در دولت روحانی اتفاق نیفتاده، اما در دولت روحانی از مازیار ابراهیمی و دیگر بازداشت‌شدگان این پرونده عذرخواهی و دلجویی شده‌ است.

ماجرای رئیس بانک ایرانی و خودروی ۶ درب در دبی

بخش‌هایی از اظهارات ضرغامی در این گفت‌وگوی اینترنتی را بخوانید:

* {درباره اتهام جاسوسی به امیرعباس انتظام}: در آن زمان افراد درشت دستگاه قضایی عمدتا از نیروهای چپ بودند و مسئله جاسوسی امیرانتظام قطعی شد و حکم دادند.

* بعد از پست اینستاگرامی من، وزیر اطلاعات درباره پرونده طاهره قیومی عذرخواهی کرد. گفت همه باید زیر یک وجب خاک ‌بخوابیم.

* در همه بولتن‌ها نوشته بودند طاهره قیومی خواهرزاده آقای روحانی است، در یک جلسه مهم یکی از مسئولان بالارتبه {با اشاره به مسائل جاسوسی} گفت همین خانم قیومی که خواهرزاده آقای روحانی است... گفتم خواهرزاده آقای روحانی نیست، هیچ نسبتی هم با او ندارد، جاسوس هم نیست. ایشان ۱۴ روز انفرادی هم رفت و خیلی هم اذیت شد، همه هم از او عذرخواهی کردند اما هیچ‌کس حاضر نشد یک برگه دست ایشان بدهد که اشتباه رخ داده است.

* حزب‌اللهی‌ها باید پرچمدار حقوق بشر شوند، در حقوق بشر هم فرق ندارد که کسی خطش با من باشد یا نه.

* آقای طیب‌نیا {وزیر اقتصاد در دولت اول روحانی} که آدم ساده‌زیستی هم هست، تعریف می‌کرد یک روز برای یک سمیناری به دوبی دعوت می‌شود، آنجا رئیس یکی از بانک‌های جمهوری اسلامی را می‌بیند که با ماشین آخرین مدل ۶درب به محل سمینار آمد و پیاده شد. از رئیس بانک پرسیده بودند که شما که سوار این ماشین می‌شوید هزینه اجاره این را از کجا پرداخت می‌کنید؟ رئیس بانک مذکور توجیه کرده بود بالاخره ما باید در اینجا طوری مانور بدهیم که احساس کنند جمهوری اسلامی مشکلی ندارد! آقای طیب‌نیا پاسخ داده بودند الان روسای بانک‌های بزرگ دنیا که با ماشین ساده می‌آیند، یعنی مشکل دارند؟

* آقای ابراهیم اصغرزاده که ایده و طراحی تسخیر سفارت با ایشان بود، در برنامه صبحانه‌ای که من با ایشان داشتم، محکم و با صراحت گفتند که هیچ وقت از تسخیر سفارت پشیمان نیست.

* آقای عباس عبدی جایی گفته بود که آقای ضرغامی که در ماجرای تسخیر سفارت علیه آمریکا مدام مصاحبه می‌کرد، سال‌اولی بود! طوری این حرف را گفته بودند که خواننده برداشت به تحقیر می‌کرد. می‌خواهم به آقای عبدی بگویم که ما سال‌اولی بودیم و به اندازه شما نقش نداشتیم، ولی شما که رئیس بودید، نگذارید فقط ضرغامی علیه آمریکا صحبت کند، شما که سردمدار مبارزه با آمریکا بودید، کمی هم شما صحبت کنید.

* آقای{محمدرضا} عارف تعریف می‌کرد که به‌شدت ضد بنی‌صدر بود و در انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال پیش خیلی‌ها رفته و گفته بود که به بنی‌صدر رأی ندهید. می‌گوید از جمله با آقای {حبیب‌الله} بیطرف صحبت کردم که مراقب باشید در لانه {جاسوسی} به بنی‌صدر رأی ندهند. البته صندوق لانه جاسوسی را که شمردند، اکثرا به بنی‌صدر رأی داده بودند.

* یکی از اشتباهات من مربوط به انتخابات {۷۶} است. ما در انتخابات به دلیل توقعی که آقای ناطق پیدا کرده بودیم و بعضی از دوستان، به ما اصرار کردند که شما در سینما {معاونت سینمایی} هستید و اکثرا هنرمندان سمت آقای خاتمی می روند؛ شما نمی خواهید کاری بکنید؟ یک سری کارها کردیم که یک عده آمدند از آقای ناطق حمایت کردند، من این را به عنوان یکی از اشتباهاتم نقل کردم؛ نباید در آن موقع سینما را دو قطبی می‌کردم.

* به محمد حسین لطیفی {کارگردان} گفتم تو بیا فیلم {انتخاباتی} آقای ناطق را بساز، قبول کرد و باهم رفتیم منزل آقای ناطق؛ در آن زمان آقای درمنش که بعدا کارگردان شد، در آن جا کار نورپردازی می‌کرد، همه به اعتبار من آمدند، بعد هم که فیلم آماده شد ۵-۶ میلیون تومان پول اجاره دوربین‌ها شد، من به آقای باهنر که رئیس ستاد انتخاباتی آقای ناطق بود گفتم که خرج این دوربین ها را بدهید؛ ایشان بعد از چند روز یک چک ۷ میلیون تومانی {از کمک‌های شخصی به ستاد ناطق} به من دادند، دوم خرداد انتخابات برگزار شد، چهارم خرداد طلب‌کارها آمدند، من این چک را وقتی خواستم نقد کنم متوجه شدم که صاحب چک تاریخ چک را برای ۴ خرداد زده و وقتی متوجه شده است ایشان رای نیاورده، حساب را کلا بسته و پول را از حساب خارج کرده است!

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین