این تراژدی وحشتناک نیمه شب بیست و چهارم بهمن سال ۹۵ هنگامی شکل فاجعه بار به خود گرفت که «راضیه» (زن ۳۳ ساله) هنوز با افکار شیطانی دست به گریبان بود. سرگذشت تلخ، فشارها و آسیبهای اجتماعی او را به سوی تصمیمی هولناک سوق داد. او بعد از جدایی از همسر دومش در تنگنای مشکلات اقتصادی و اجتماعی دست و پا میزد و نمیتوانست دو فرزند خردسالش را به تنهایی سروسامان بدهد. به همین دلیل نقشه قتل دو کودک بی گناه را در حالی از ذهن گذراند که «طاهره» (دختر ۸ ساله) از مدرسه به خانه بازگشت و از برادرش مراقبت میکرد تا مادر امور خانه داری را به سرانجام برساند، ولی آن شب دو کودک خردسال زودتر از همیشه به خواب عمیقی فرو رفتند.
مادر سنگدل چشم به صورت معصوم فرزندانش دوخت و یک بار دیگر نقشه ترسناک خود را مرور کرد. عقربههای ساعت از نیمه شب گذشته بود که زن جوان گوشی تلفن را برداشت و در پیامی برای خواهرش چنین نوشت: «من برای تو خواهر خوبی نبودم مرا ببخش...» او پیامک را برای خواهرش ارسال کرد، ولی پاسخی از سوی او دریافت نکرد. «راضیه» نگاه دلهره آور دیگری به چهره کودکانش انداخت و در حالی که آنها در خواب ناز بودند، دومین پیامک را برای خواهرش این گونه نوشت: «به پدر بگویید جنازههای ما روی زمین نماند!»، اما باز هم پاسخی نیامد و پیامی بین دو خواهر رد و بدل نشد.
زن جوان که دیگر قصد داشت تصمیم هولناکش را عملی کند، ابتدا بالای سر دختر ۸ ساله اش نشست که کنار کیف مدرسه اش به خواب رفته بود! زن بی رحم ناگهان راه تنفسی دخترک را مسدود کرد به طوری که دست و پازدنهای ملتمسانه او ثمری نداشت و دقایقی بعد در حالی که چشم به مادر دوخته بود، جان خود را از دست داد و بی حرکت شد. این جنایت دردناک چنان بی سروصدا انجام شد که هنوز پسر ۴ ساله در کنار خواهرش باچهرهای معصومانه به آرامی نفس میکشید. زن سنگدل نگاهی به دستانش انداخت و این بار راه تنفسی علیرضا (کودک ۴ ساله) را بست، اما او نتوانست بیشتر دست و پا بزند و تنها با چشمانی نیمه باز نگاهی به مادرش انداخت و به آرامی جان داد. دیگر همه چیز به پایان رسید و تراژدی جنایت دردناک در انتهای کوچه و درون منزلی نقلی رقم خورد.
زن ۳۳ ساله بعد از ارتکاب این جنایت، ادامه نقشه اش را به اجرا گذاشت. او که تلاش میکرد خود را از عذاب روحی آینده رها کند، درون حمام رفت و با تیغ دست چپ خودش را زخمی کرد تا خودکشی کند، اما جرئت نداشت رگ دستش را بزند! به همین دلیل به همان مقدار اندک خون که از ساعدش چکید بسنده کرد و داخل اتاق کنار اجساد فرزندانش نشست.
صبح روز بعد، وقتی خواهر راضیه بیدار شد و پیامکهای شبانه او را دید، هراسان و وحشت زده به طرف خیابان امام هادی (ع) حرکت کرد. او احتمال میداد، حادثه هولناکی رخ داده باشد. وقتی به انتهای کوچه امام هادی یک رسید پی در پی در منزل را به صدا درآورد به گونهای که همسایگان نیز متوجه ماجرایی تلخ شدند.
لحظاتی بعد راضیه به زحمت خود را به در حیاط رساند و آن را گشود. خواهر او با دیدن لباسهای خون آلودو ظاهر آشفته «راضیه» بی درنگ با اورژانس تماس گرفت و قدم درون منزل نقلی اجارهای گذاشت، اما تراژدی «جنایت دردناک» او را نیز در جا میخکوب کرد.
گزارش ما حاکی است: دقایقی بعد نیروهای انتظامی، در حالی ماجرای این جنایت وحشتناک را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند که امدادگران اورژانس مرگ دو کودک بی گناه را تایید کردند.
ساعت ۸ صبح کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم محل وقوع جنایت شدند و بدین ترتیب تحقیقات قضایی در حالی آغاز شد که زن جوان با اشاره به دستانش گفت: آنها را با دستانم خفه کردم!
او در تشریح سرگذشت خود که به این تراژدی وحشتناک رسید به قاضی ویژه قتل عمد گفت: بیشتر از یک سال از عمر دخترم «طاهره» گذشته بود که از همسرم طلاق گرفتم. او به مواد مخدر اعتیاد داشت و روزگارم را تلخ کرده بود. نمیتوانستم این وضعیت را تحمل کنم! به همین دلیل حضانت دخترم را پذیرفتم تا روزگار خوبی را تجربه کنم، اما این ماجرا سرنوشت مرا در مسیر دیگری قرار داد چرا که بعد از طلاق مشکلاتم بسیار شد. یک سال از طلاقم گذشته بود که به خواستگاری مرد ۶۲ سالهای پاسخ مثبت دادم تا شاید سر پناهی داشته باشم. اما در حالی که پسرم «علیرضا» یک سال بعد از ازدواجم به دنیا آمد باز هم روزگار روی خوش به من نشان نداد، زیرا همسرم حاضر نبود از دخترم سرپرستی کند و این موضوع سرآغاز اختلافات خانوادگی بین ما شد. از طرف دیگر هم فرزندان همسرم موافق ازدواج مجدد او نبودند و به این اختلافات دامن میزدند تا این که مهریه ام را کف دستم گذاشت و مرا طلاق داد. من هم با آن پول خانهای اجاره کردم، ولی درآمدی برای امرار معاش نداشتم. میخواستم با چرخ خیاطی کهنه ام کار کنم، اما باز هم کسی حاضر نبود سرمایهای در اختیارم بگذارد تا این که تصمیم به قتل فرزندانم گرفتم....
گزارش ها حاکی است، با تکمیل تحقیقات در دادسرای مشهد، این پرونده در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی بندهای و مستشاری قاضی شجاع پور فدکی مورد رسیدگی قرار گرفت و در نهایت قضات با تجربه دادگاه پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه، رای به قصاص نفس زن ۳۳ ساله دادند و بدین ترتیب با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این زن جوان که دیگر ۳۷ ساله بود سپیده دم روز گذشته با حضور قضات اجرای احکام در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.