ماجرای انتقال آب از سرچشمه رودخانه «خرسان» در استان کهگیلویه و بویراحمد به استان یزد ماجرای تازهای نیست، اما انتشار تازه چند فیلم کوتاه از جلسه گزارش خط دوم انتقال آب از سرچشمههای زایندهرود که در تاریخ ۲۶ تیرماه سال جاری در سالن کوثر استانداری یزد برگزار شده بود، طی چند روز گذشته اعتراض شدید فعالان حوزه محیطزیست و آب را به همراه داشته است.
مهمترین اعتراض، تلاش مسوولان در این نشست برای پنهان نگاه داشتن روند تصمیم گیری از رسانههاست، رسانههایی که صدای مردم هستند و مردمی که ظاهرا انتقال آب به نام آنها صورت میگیرد. طبق این ویدیو که حدود یک ماه پیش در صفحه آپارات «یزد تیوی» با عنوان «گزارش جلسه پیگیری خط دوم انتقال آب به استان یزد» منتشر شده است و حالا در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، مرادی، مدیرعامل شرکت آبنیرو خطاب به مسوولان استان یزد پیشنهاد میدهد که «خط دوم انتقال آب یزد را رسانهای نکنید تا مثل اصفهان نشوید.»
نگرانی از آشکار شدن ابعاد تصمیمگیری برای انتقال صدها کیلومتر آب از استان کهگیلویه و بویراحمد به استان یزد و «شبیه استان اصفهان» شدن، چندین بار در سخنان نماینده مدیرعامل شرکت آبنیرو به چشم میخورد: «ما باید این فعالیتها را به دور از هیاهو و جنجال رسانهای دنبال کنیم. به هر حال همان طور که سردار محمد اشاره کردند، خوزستانیها روی این طرح حساس هستند، فضای مجازی روی این موضوعات حساس است باید به دور از هیاهو و غوغاسالاری که معمولا جلوی چنین کارهایی را میگیرد، کار را پیش ببریم.»
ورود رسانهها و فضای مجازی به موضوع انتقال آب از خرسان به یزد به زعم این مسوول معادل برهم خوردن معادلاتی است که پیروزی آن وابسته به مخفی بودن آن است. همان طور که نماینده مدیرعامل شرکت آبنیرو به درستی اشاره میکند، فضای مجازی و رسانهها به هر موضوعی که در ارتباط با پروژههای ابرمقیاس انتقال آب باشد، حساس است و واکنش نشان میدهد، اما این مسوول به جای اینکه تلاش کند تا دلیل این حجم از حساسیت کارشناسان و رسانهها را نسبت به این مساله درک کند، یا آنها را در یک کارگروه به مشارکت و تبادلنظر بخواند، ترجیح میدهد راه سادهتر را انتخاب کند و به تمام مسوولان ارشد استان یزد تاکید میکند اگر نمیخواهند سرنوشتی مثل سرنوشت اصفهان داشته باشند، در خفا کار را پیش ببرند و صرفا روبان افتتاح را در مقابل خبرنگاران و دوربینها ببرند. این نگرانیها، نگرانیهای نماینده مردم یزد در مجلس یازدهم نیز هست. محمدصالح جوکار، نماینده مردم یزد در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به مدیرعامل شرکت آبنیرو میگوید: «نگران نباشید، در کشور روی اصفهانیها حساسیت زیاد است. خوزستان با اصفهان درگیر است، چهارمحال با اصفهان درگیر است ولی با ما درگیر نیستند. چهارمحالیها حتی گفتهاند که به ما کمک میکنند، اما به اصفهان نه. مشکلات و مجوزها را در سطح مجلس حل میکنیم.»
همان طور که نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی اشاره میکند، طرح خط دوم انتقال آب از خرسان به استان یزد هنوز مطالعات محیطزیستی مصوب ندارد و همان طور که این نماینده وعده میدهد، مجوز آن «در کوتاهترین زمان ممکن اخذ میشود.» مدیرعامل شرکت آبنیرو نیز پیش از او اشاره کرده بود که «هنوز مطالعات این طرح تکمیل نشده است.» تلاش برای پنهان داشتن این موضوع از دید رسانهها دقیقا به این دلیل میتواند باشد که در قبال چنین گفتهای، پرسش یک خبرنگار این است: «چرا پیش از آنکه مطالعات یک طرح، ضرورتسنجی، مطالعات زیستمحیطی، بررسیهای اجتماعی آن تکمیل شود، پروژهای با چنین مقیاس عظیم که معادلات و روابط میاناستانی را به هم بزند، آغاز به کار میکند؟» «چرا مجوز محیطزیست به این سادگی و با سرعت میتواند اخذ شود؟» «چرا تامین مالی پروژه به مطالعه علمی ارجح است؟» غیاب این پرسشها در جلسه یک ساعته، عملا عمده صحبتها را معطوف بر پنهان نگاه داشتن طرح از افکار عمومی، تشویق مسوولان به اجرای سریع طرح، تامین منابع مالی و اخذ سریع تمام مجوزها کرده است، جلسهای که بیتوجه به آثار این طرح بر زندگی مردمی میگذرد که در جوار این منابع آبی خود تشنهلب هستند و محروم از آب. مهتا بذرافکن، پژوهشگر اجتماعی آب در انتقاد از این ویدیوی منتشر شده در حساب کاربری خود در توییتر نوشته است: «باورتان میشود که در جوار همین طرح ۴۴ روستای بیآب خوزستان وجود دارد که نزدیکترین آنها تنها ۲۰۰ متر با مخزن ۵ میلیارد مکعبی سد کارون ۳ فاصله دارد؟ اجرای پروژه خط دوم انتقال آب به یزد تا شهر یزد بیش از ۷۰۰ کیلومتر یعنی ۷۰ برابر مسیر تامین آب منطقه دهدز فاصله دارد. روستاهای خوزستان در منطقه دهدز در میان سدهای بزرگ کارون ۳ و ۴ با بیش از ۲۰ هزار نفر جمعیت در حالیکه در محاصره آبند، تشنهاند و قربانی نابرابری در توزیع منابع هستند.»
تلاش برای پنهان کردن یک طرح مبهم
ویدیوی منتشر شده که حالا پس از چهار ماه جهتگیری متولیان استان یزد را نسبت به منابع آبی در استان کهگیلویه و بویراحمد و البته رسانهها آشکار میکند، به نام «موسسه کوثر» گره خورده است. موسسهای که از سال ۱۳۷۲ ثبت شده است خود را موسسه غیرانتفاعی میخواند و مسوولیت تامین منابع مالی این طرحهای آبرسانی در استان یزد را به عهده دارد. این موسسه که به گفته خود در همین ویدیو، مسوولیت اجرای مطالعات طرح انتقال آب از دریای عمان و اقیانوس هند را به یزد به عهده گرفته و این مطالعات را در ۱۴ نسخه تحویل وزارت نیرو داده است، هیچ منبع مشخصی برای اطلاعرسانی به افکار عمومی ندارد. جستوجوی «اعتماد» نشان میدهد که وبسایت این موسسه از دسترس خارج است (ساسپند) و دسترسی به این شرکت، تنها از طریق کانال تلگرام آن میسر است. نگاهی به کانال تلگرام این شرکت نیز نتیجهای در ارتباط با پروژههای مرتبط با آب ندارد و در ۱۰ پست آخر این کانال تلگرام (Ksr-ir)، اخبار همگی در ارتباط با «مجتمع کاریزلند کوثر» مطرح شدهاند. این موسسه که به گفته خودش درحال تملک ۳۰۸ هکتار زمین جهت استقرار دستگاههای آبشیرین کن و سایر تاسیسات در حاشیه دریای عمان است و فاز دوم آبرسانی به استان یزد را نیز قرار است تامین مالی کند، کمترین سند یا گزارشی را در اثبات نیازسنجی صنعت و کشاورزی این استان به چنین پروژههای کلان و پرهزینه نشان نمیدهد و به سیاق همان جلسهای که در سالن کوثر استانداری رخ داده است، شفافیت و اطلاعرسانی درست و دقیق، آخرین بند اجرانشدنی دستورالعملهای این شرکت است. بهرغم اینکه رضا اردکانیان، وزیر نیرو خود در سخنرانیهایش بارها و بارها به ضرورت تدوین سند آمایش سرزمین و اجرای پروژهها بر اساس ضرورتسنجی و نیازسنجی و تطبیق آنها با ساحت سرزمینی اشاره کرده است، حالا در غیاب این سند، طرح انتقال آب خطرناک دیگری در شرف کلید خوردن است. پیش از این در سال ۱۳۹۷، هدایتالله خادمی، نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس طرح انتقال آب رودخانه خرسان در استان کهگیلویه و بویراحمد را یک «طرح خطرناک» خوانده و گفته بود که در صورت اجرای این طرح، رودخانه کارون کاملا خشک و خوزستان کاملا بیچاره میشود. به گفته او، این طرح یکسوم آورد رودخانه خرسان، که یکی از بزرگترین ریزآبههای رودخانه کارون است را به یکی از استانهای فلات مرکزی کشور منتقل میکند. به گفته کارشناسان، تاکنون ۱۰ طرح انتقال آب از سرشاخههای کارون بزرگ به فلات مرکزی با حجم بیش از ۲ میلیارد مترمکعب اجرا شده و یا در حال اجراست. طرحهایی که هر بار به نوبه خود با مخالفت سازمان حفاظتمحیطزیست، سازمان بازرسی کل کشور، مرکز پژوهشهای مجلس، نمایندگان استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد و مخالفت قاطع کارشناسان حوزه و مردم محلی روبرو شده است. با وجود این، راهکار جدید برای مقابله تمامقد با تمام این مخالفتها، تصمیمگیری در پشت درهای بسته است، به امید اینکه تا پیش از شروع خشکسالی، آب منتقل شود و به امید اینکه رسانهها، دیرتر از آن زمانی متوجه امر شوند که بتوانند کاری از پیش ببرند.
سرچشمه رودخانه خرسان در استان اصفهان است. اگر قرار به انتقال باشد چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
اگر روستاهایی در هر جا اب شرب ندارندکم کاری دولت هست
ولی شما در نظر بگیرید که سه سد بزرگ روی کارون که خیلی هم از هم دور نیستند با حجم مخزن حدود10میلیارد متر مکعب قرار داره واز اون طرف هم سد دز با حجم مخزن سه میلیارد مترمکعب و طرف دیگه سد کرخه با حجم هفت میلیارد متر مکعب
در نظر بگیرید سدهای تامین کننده اب تهران و شهرهای اطرافش مجموعا زیر 2میلیارد حجم داره تازه با این جمعیت
بعد من واقعا نمیدونم چرا میگن خوزستان اب نداره وبا این طرح ها مخالفت میشه
اگر جایی در خوزستان اب با کیفیت نیست دلیلش کمبود اب نیست
در ضمن حجم اون اب رو با سد زاینده رود مقایسه کنید که از اون مقدار اب موجود در پشت سد به استان یزد هم سهمیه ی اب اختصاص داده
اگر خوزستانیها هموطن ما هستند یزدی ها هم هموطن ما هستند پس بیایم بهم کمک کنیم و تعصبات نابجا رو کنار بگذاریم
البته من بازم بگم اگر بخواد اکوسیستم طبیعت بطور اساسی دست بخوره بهتره اینکار نشه ولی با این حجم اب کارون این ارقام اصلا عددی نیست
اما حتما ،برای تو و امثال تو نه اکوسیستم و نه رنج مردم خوزستان ،هیچ اهمیتی نداره
و حق مبدا و منشا را در خاطر داشته باشند.