آفتابنیوز : دوست عزيز،
برايت از کابل مينويسم. کابل، نماد کشوری که با سفری به آن مهرش را برای هميشه به دل خواهی گرفت.
راههای بسياری به کابل منتهی ميشوند و من ازبيست و پنج سال پيش در افغانستان پای برهمان راهی گذاشته ام که مردم اين سرزمين گرفتار در ميان توفان ظلمت و جنگ طی کرده اند. دلبستگی به اين سرزمين و مردمش مرا به راهی رهنمون شده که قدم به قدم شاهد مبارزه اين مردم برعليه ظلم و استبداد باشم. بواسطه اين دلبستگيست که هماکنون در کابل هستم درحاليکه جامعه بين الملل از افغانستان روی گردانده.
تجربه ساليان دراز به عنوان گزارشگر و عکاس در جنگهای نقاط مختلف دنيا، مرا به ديدن زخمهای ناگفتنه و پنهان روح رهنمون شده. ديده ام که چگونه جنگ هويت فرهنگی انسان را خرد ميکند و زخمهايی در اعماق روح باقی ميگذارد که درمان آن بسادگی درمان جسم آدمی نيست.
دوست عزيز، به من بگو چه کسی مرهم بر روح زخم خورده ملت افغان خواهد گذاشت؟ اگر زخم های روح به حال خود گذاشته شوند، خانه های ترميم شده ، مدارس و بيمارستانهای بازسازی شده چه کسانی را در خود جای خواهند داد؟ جاده های آسفالت شده چه کسی را به مقصد خواهد رساند؟ جامعه مدنی کجا و چطور امکان رشد خواهد يافت؟
من شاهد سرکوب آزادی بيان توسط استبداد بوده ام وازين روی بدنبال رهايی کابل از بند طالبان در سال 2001 بنیاد فرهنگی آینه را پايه گذاشتم تا مرهمی باشد برای روح زخم خورده دختران و پسران افغان.
تاسيس بنياد فرهنگی آينه تلاشيست برای پيشبرد آزادی بيان توسط مطبوعات مستقل غير دولتی، آزادی بيان که بنيان هر جامعه مدنی نوپا و مردم سالار است.
در طی چهار سال گذشته در مراکز فرهنگی-مطبوعاتی آينه در کابل و هفت شهر ديگر کلاسهای فيلمسازی، عکاسی خبری، روزنامه نگاری و تهيه برنامه های راديویی بر پا بوده و تا چندی پيش بيش از سيصد زن و مرد جوان که در اين مراکز آموزش ديده بودند، به انتشار روزنامه و مجلات، گزارشهای خبری، توليد فيلم های مستند و برنامه های راديویی ميپرداختند.اما امروز شش مرکز آينه به دليل نبود بودجه به حالت تعليق درآمده و جوانانی که درين مراکز فعاليت ميکردند کار خود را از دست داده اند.
و درين ميان کودکان، همانان که با فروش روزانه مطبوعات منتشر شده در آينه، روزی رسان خانواده شده و در عين حال به کلاس درس ميرفتند، کودکانی که بالاخره توانسته بودند ازروزهای خيابانگردی و گدايی به عنوان خاطره ای تلخ ياد کنند، از امروز بسياری از آنان چاره ای بجز بازگشت به تجربه های تلخ کودکيشان، به خيابانگردی، گدايی و جمع آوری و فروش زباله ندارند. چرا که مطبوعاتی که با فروش آن روزگار ميگذراندند ديگر چاپ نميشوند.
از مجله پرواز، گوهر مطبوعات افغان برايت ميگويم. تنها مجله کودکان که توسط آينه منتشرشده و بطور رايگان در تمامی نقاط افغانستان و حتی در دور افتاده ترين دهات پخش ميشود. پرواز، مجله ایست آموزشی و تفريحی که برای کودک افغان به پنجره ای رو به جهان ميماند. پروازکه بناست او را با آزاد انديشی و تفکر و تأمل آشنا و برای ساختن آينده افغانستان آماده کند، در صورت متوقف شدن فعاليتهای آينه از انتشارباز خواهد ماند.
ما به عنوان شهروند جهانی آزاد، نسبت به ملت افغان تعهد داريم و ازينروست که من مينويسم تا تو را ازين روزهای سخت آينه باخبر کنم تا با یاریت آينه ازين روزهای سخت گذر کند و فعاليتهايش را ادامه دهد . هم اکنون تمامی دست اندکاران آينه در تلاش هستند تا اين نسيم آزادی را بر پا نگاه دارندو آینه به تو نياز دارد چرا که فعاليتهايش مرهم روح شکنجه ديده يک ملت در راه رسيدن به صلح و آرامش است.
رضا دقتی عکاس مجله نشنال جيوگرافيک و بنيانگذار بنياد فرهنگی آينه است. اين بنياد فرهنگی در سال ١٣٨٠ به قصد حمايت از مطبوعات نوپا و مستقل افغانستان فعاليت خود را آغاز کردو تا به حال هشت مرکز فرهنگی در ولايات مختلف افغانستان داير کرده است و درين مراکز صدها تن از دختران و پسران افغان در رشته های روزنامه نگاری، عکاسی، فيلم برداری، طراحی وکامپیوتر تحت نظررضا دقتی در بالاترين سطح حرفه ای آموزش يافته و جذب دنيای کارحرفه ای در سطح بين المللی شده اند.