آفتابنیوز : آفتاب: در حالیکه در هفتههای اخیر «اکبر اعلمی» نماینده تبریز و عضو فراکسیون اقلیت مجلس با حملات زیادی درباره یک سخنرانی خود مواجه شده، وی در نطق پیش از دستور جلسه علنی روز سهشنبه مجلس به این حملات و اتهامات پاسخ گفت.به گزارش خبرنگار پارلمانی آفتاب، متن کامل نطق اعلمی بدین شرح است: اکبراعلمی و انتقاد از امام حسین (ع)؟![کلیک کنید]بدون شک پایبندی به مفاد سوگندنامه مندرج در اصل 67 قانون اساسی و نیز عدم خیانت به اعتماد ملت و سماجت در پیگیری مطالبات مردم و استیفاء حقوق آنان و سهیم شدن در غمها و شادیهایشان بدون هزینه نیست و در این مسیر اگر لازم باشد چه بسیار تاوانهای سنگینی را باید پرداخت.
به همین سبب از مدتها پیش، عدهای که روش و منش حقیر خواب آنها را آشفته ساخته و منافع نامشروعشان را به مخاطره افکنده است، به شیوههای گوناگون در اندیشه تخریب و حذف اینجانب برآمدهاند. اما هرگز نمی پنداشتم که عدهای از تئوریسینها و توجیه کنندگان قتلهای زنجیرهای که در برخی از نشریات خیمه زده و با قلم زهرآگین خود به ترور شخصیت خادمان ملت اشتغال دارند، به کمک آندسته از رسانههایی که از بیتالمال ارتزاق میکنند و کوس «اناالحق» سر میدهند این چنین ناجوانمردانه با آگاهی از تعطیلات مجلس و اینکه فاقد تریبون لازم برای دفاع از خود میباشم، فرصت را مغتنم شمرده و سوار بر مرکب عوامفریبی و استفاده ابزاری از مقدسات، وقاحت را به آنجا برسانند که همچون «کعب الاحبار» اکاذیب و خوسداختههایشان را دستاویز قرار داده و به نام نامی سالار شهیدان و به کام خود انواع تویهنها و اکاذیب را که در خور شخصیت ناچیز خودشان میباشد، نثار سرباز کوچکی از سربازان ولایت اهل بیت عصمت و طهارت کنند که بزرگترین آرزویش پیروی از آموزگار بزرگ شهادت و آزادگی امام حسین(ع) از سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ سه ساعتهام و «انتم سکاری» را پنهان کرده و «لاتقربوا بالصلوه نفی» را جار میزنند، «کلوا واشربوا» را گرفته و «ولاتسرفوا» را مخفی میکنند. لذا برای رفع هرگونه سوءتفاهم احتمالی لازم است توضیحاتی ارائه شود. در واقع مثل خبرنگاران و خبرگزاران اخیر تداعی کننده حکایت خبرچینان «نادرشاه» است. میگویند در زمان نادرشاه آخوندی در بالای منبر گفته بود که اگر کسی یک درهم ربا بخورد، مانند این است که در کنار کعبه مرتکب فلان عمل حرام شده است و این کار، نادر است.
به نادر خبر میدهند که قلانی گفته نادر در خانه خدا چنین کرد. نادرشاه برآشفته شده و گوینده را احضار و از او سوال میکند. آن خطیب میگوید قربان اجازه بدهید که منبرم را دوباره تکرار کنم. پس از کسب مجوز، سخنان خود را دوباره تکرار میکند لذا مشخص میشود که منظور از کلمه «نادر» کمیاب بوده است.
قبل از این که بنده نیز منبرم را تکرار نمایم به یک مقدمه اشاره میکنم در میان محبان امام حسین(ع) یک گروه خود را کلب حسین معرفی میکنند و به زعم خد و با پارس کردن کمال ارادت و سرسپردگی خویش را به ایشان ثابت میکنند.
گروه دیگر شامل طف گستردهای از محبان امام حسین(ع) است که خود را خلیفه خدا و شیعه و پیرو راه حسین بی علی میپندارند و با مبنا قرار دادن این کلام امام علی(ع) که میفرماید «المتعبد بغیر علم کحمار ا لطاحونه یدور ولا یبرح من مکانه» آگاهانه و مسئولانه به تبعیت از مع صوم مبادرت میورنزد. سعی بنده این است که خود را به گروه دوم نزدیک نمایم و به قول مرحوم شریعتی بر این باورم که اما شخصیتی است که در وجود خود «الگو شدن» و در عمل خود «رهبری امت» را تحقق میبخشد. لازمه چنین شخصیتی برای پرستش نیست، زیرا او نیز بنده خداست خود بهترین نمونه بندگی خداست و اساسا آمده است تا انسان را از پرستش غیر او باز دارد. بنابراین امام پیشواست و همیشه زنده و همیشه سرمشق مردم است.
در مکتبی که امام حسین آموزگار آن است، من آموختهام که امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد و حتی تخطئه قدرت حاکم به منظور اصلاح امور، نه تنها ضد ارزش نیست بلکه یک هدیه الهی و حق امام بر امت خود محسوب میشود و از این منظر محبوبترین برادران چنین امامی به تعبیر امام صادق(ع) کسی است که «اهدی الی عیوبی» از اینرو در چنین مکتبی به تعبیر امام راحل «هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و او باید جواب قانع کننده دهد و در غیر اینصورت اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است. باز به همین سبب امام حسین(ع) یکی از انگیزههای قیام خویش را احیای امر به معروف و نهی از منکر بیان میفرمایند.
بنده نیز به تاسی از ا ئمه معصومین علیهمالسلام در جمع محدودی از خواص که برخلاف کوته فکران برخی از رسانههای فتنهگر، درک انحرافی از مطالب عنوان شده نداشتند، در تبیین ارزش والا و جایگاه واژههایی نظیر مجلس به عنوان خانه ملت، وکیل مردم، سوال و انتقاد در ساختار نظام سیاسی اسلام، در مقام تمثیل و بیان اوج اردتم به یکی از عزیزترین شخصیتها، کابینه امام حسین را مبنا قرار داده و گفتم چنانچه امروز کابینه فرضی امام حسین(ع) تشکیل شود و در دولت کریمه ایشان به نمایندگی از ملت افتخار حضور در مجلسی را داشته باشم که در دولت ایشان تشکیل شده است. چنانچه مطابق با مفاد کنونی اصل 67 قانون اساسی سوگند یاد کرده باشم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب و مبانی جمهوری اسلامی و حافظ حقوق ملت و پایبند به خدمت به مردم و دفاع از قانون اساسی مبتنی بر موازین اسلامی باشم، از آنجا که کابینه معصوم، معصوم نیست، چنانچه تخلفی در میان اعضای کابینه ببینم لازمه عمل به سوگندی که ایراد کردهام این است که اعضای غ یرمعصوم آن کابینه را نیز مورد نقد و سوال قرار دهم، چنانکه حضرت امیر (ع) با استناد به شکایت سوده بنت عماره حکم عزل یکی از کارگزاران خود را صادر و جهت ابلاغ به او میدهد.
با این که نظر فوق به قول آیتالله یزدی عضو فقهای محترم شورای نگهبان و رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از بدیهیات دینی است، لیکن گروه اندکی که ظاهرا هرگونه نقد و انتقاد و سوال را برخلاف آموزههای دینی از کفر ابلیس بدتر پنداشته و مجلس را به عنوان خانه ملت و محل اجتماع عصارههای فضایل ملت در حد یک محفل بیخا صیت تنزل میدهند، قسمیت از سخنانم را به صورت گزینشی و تحریف شده و جهتدار نقل کرده و با توسیع دایره مصادیق عصمت به کابینه معصوم ، و با دستاویز قرار دادن آن ا نواع اکاذیب و اتهامات و ناسزاها را نثار ا ینجانب کردند و حتی به دروغ از قول بنده مدعی شدند که اما حسین را به مجلس فراخوانده و مورد انتقاد و استیضاح قرار خواهم داد!
بدون این که جرم من ثابت شود، به اصطلاح مدافعان سینه چاک ا مام حسین به نام این امام اتهامات و ناسزاهایی نظیر لجن پراکن، منافق، مجنون و لجام گسیخته، معلوم الحال، سفیه و دیوانه، بیعقل، سطحینگر، بیشخصیت، شهرت طلب، تحمیل شده به مجلس، پلید و ملوث، جرثومه عناد و جهل و غرور، خودخواه، عاشق خودنمایی، حراج کننده عقل نمانده در بازار مال فروشان و «کالانعام بل هم اضل» را که در خور شخصیت حقیرگویندگان و نویسندگان و مدیرمسئول آن است نثار اینجانب کرده و در پایان حکم صادر کردند که فاقد کمترین صلاحیت برای حضور در مجلس هستم و آنگاه مردم را به اغتشاش و قیام ترغیب و خواهان محاکمه انقلابی و مجازات و قتل بنده و آتش زدن دفتر و منزلم و نیز اخراجم از مجلس شدند. البته به این هم بسنده نکرده و علت وقوع زلزلههای اخیر تبریز را هم به من نسبت دادند.
با این وصف به محض آگاهی از این سناریوی از پیش طراحی شده، در 12 آذرماه به منظور تنویر هرچه بیشتر افکار عمومی، جوابیهای خطاب به هتاکان تنظیم و نسخهای از آن به همه خبرگزاریها و رسانهها از جمله صدا و سیما و نشریات هتاک که قانونا ملزم به انتشار آن بودند، ارسال شد، اما دریغ که هیچیک از آنها این پاسخ و تکذیبیه را منتشر نکردند تا بلکه بتوانند از طریق جریحهدار ساختن احساسات پاک مردم در روز جمعه و پس از پایان نماز، نمازگزاران را علیه حقیر بشورانند.
متاسفانه ایفای نقش در این بازی خطرناک و توطئهآمیز که مهمترین و زشتترین اثر آن شکستن قبح جسارت به سیدالشهدا بوده است علاوه بر نشریات و سیاست پیشگان معلوم الحال، به امام جمعه تبریز نیز واگذار شد که ظاهرا پیگیری مطالبات برحق مردم آذربایجان از جمله پیگیری ماجرای تخریب ارگ علیشاه و سرکوب مردم این خطه و خصوصا مخالفتم با ممنوعیت ا ستفاده از زبان مادریع باعث رنجش خاطر وی شده بود. از این رو به گمان اینکه پس از هفت سال انتظار کشیدن بهترین فرصت برای ترور شخصیت یکی از محبان امام حسین(ع) فراهم آمده است، ناشیانه به این بازی پیوسته و با غفلت از آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» در همان روز صدور تکذیبیه، در جمع طلاب در خط مقدم این افراد قرار گرفت و فرصتطلبان، دروغها و تهمتهای خود علیه اینجانب را از زبان وی و از طریق رسانه ملی منتشر و بدین وسیله فریاد وا اماما و وا اسلاما سر داد. غافل از اینکه مردم میدانند که اعلمی بیش از این و در زمانی که بسیاری از تازه به دوران رسیدهها در دکان سه نبش راحتطلبی، طریق عافیت و عوامفریبی را پیشه خود ساخته بودند، بارها با جانفشانی و نثار جان خویش در راه امام حسین و در مبارزه با قدرتهای استبدادی و متجاوز، در عمل، عشق و ارادات واقعی خود به مقتدایش حسین بن علی را به اثبات رسانده است.
بهر روی به دستور این امام جمعه مقرر گردید که افاضات و اتهامات ناروا و غیرمسئولانه وی علیه اینجانب از صدا و سیما منعکس گردد.
متاسفانه برخلاف وعده قطعی آقای ضرغامی مبنی بر عدم انعکاس تهمتهای امام جمعه تبریز از صدا و سیمای شبکه استانی آذربایجانشرقی و قرائت دو صفحه از بیانیه مورد توافق بنده و معاون پارلمانی سازمان صدا و سیما در این رسانه، با اصرار امام جمعه، بدون اینکه تکذیبیه اینجانب قرائت شود، اکاذیب و اتهامات وی ع لیه اینجانب از صدا و سیما منتشر شد و فردای آن روزمدیرکل صدا و سیمای مرکز استان با من تماس گرفته و اظهار داشت که از تهران دستور رسیده است که یک متن بسیار کوتاه ارسالی از سازمان به نام شما در بخش خبری منعکس شود! به شدت با قرائت آن متن مخالفت کردم و او نیز قول داد که آنرا پخش نکند، اما در کمال تعجب در بخش خبری ساعت 22 متن کوتاه خود نوشته را بنام ا ینجانب اعلام کردند تا وانمود نمایند که در پی اظهارات تهدیدگونه روحانی مورد اشاره بنده از یک گناه ناکرده توبه نمودهام! لاجرم در 14 آذر طی نامهای خطاب به رییس سازمان صدا و سیما ضمن تکذیب اتهامات منتسبه و تشریح سناریویی که علیه اینجانب تهیه شده بود، به عملکرد آن سازمان اعتراض و تقاضا کردم که پس از هفت سال برای اولین بار اجازه دهند که یک ربع مستقیما با مردم سخن گفته و حقایق را با آنان در میان بگذارم که تا به امروز این درخواست اجابت نشده است.
در ادامه سناریو و در پی انتشار نظرات آیتالله محمد صادقی تهرانی و آیتالله محمد یزدی رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از فقهای شورای نگهبان در گفتوگو با مدیرمسئول هفته نامه بهار زنجان و تاکید آنان بر امکان وقوع خطا در عملکرد کارگزاران معصوم(ع) و واجب موکد و ضروری بودن تذکر و انتقاد و جلوگیری از وقوع خطا در میان کابینه فرضی معصوم(ع) طراحان سناریوی مورد اشاره که طرحشان باری صدور حکم تکفیر و ارتداد اینجانب با شکست مواجه شده بود، برای بیاثر کردن نظرات فقهای فوق، در 13 آذر دست به دامان یکی از اعضای جامعه مدرسین شده و با دستپاچگی از طریق خبرگزاری فارس در مقام تکذیب اظهارات آیتالله یزدی برآمدند. مدیرمسئول هفته نامه بهار زنجان و اینجانب طی تماس با آیتالله یزدی نظر وی را در مورد صحت و سقم تکذیبیه، منسوب به ایشان پرسیدیم. آیتالله یزدی ضمن اظهار بیاطلاعی از تکذیبیه مذکور همچنان بر نظر خود تاکید و اصرار ورزیده و اظهار داشتند که حرف نادرستی نزدهام که تکذیب کنم. لذا از خبرگزاری فارس که یکی از مجریان سناریوی مورد بحث میباشد، خواست که هر چه سریعتر تکذیبیه را از خروجی خبرگزاری حدف نماید. خبری که در ساعت 20:15 بر روی سایت این خبرگزاری قرار گرفته بود در ساعت 22:20 از فهرست خبرهایش حذف شد با این وصف روزنامه و رسانههایی که همواره از مصونیت آهنین برخوردارند در اقدامی غیراخلاقی همان تکذیبیه کذایی را منتشر کردند.(نوار مصاحبههای آیتالله یزدی با بهار زنجان موجود است)
علیرغم انتشار متن کامل سخنرانی و جوابیه و تکذیبیه اینجانب در برخی از رسانهها، امام جمعه تبریز فراتر از جایگاهی که دارد در اقدامی غیرمسئولانه و در ادامه همان سناریوی ا ز پیش طراحی شده این بار در نماز جمعه تبریز، میتینگ اعتراضی و انتخاباتی 100 نفره هواداران دولت و یکی از نمایندگان یکی از شهرهای کشور را راهپیمایی مردم آن شهر علیه بنده عنوان کرده و مدعی شد که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز اظهارات اعلمی را محکوم کرده است و در خاتمه به صورتی تحریکآمیز خواهان توبه و استغفار اینجانب شد پس از پایان نماز جمعه، عناصر 100 نفرهای که نوعا از عاملان اصلی سرکوب اخیر مردم آذربایجان بودهاند طبق یک برنامه و به صورت پراکنده به میان جمعیت نمازگزاری که عازم منزل خود بودند رفته و شروع به شعار دادن علیه بنده نمودند و دوربینهای صدا و سیما هم که از قبل در آنجا مستقر بودند به نوعی آن را فیلمبرداری و «میکس» و پخش کردند که گویی یک جمعیت 2000 نفره به صورت خودجوش علیه اعلمی دست به راهپیمایی زدهاند! این فیلم و اظهارات امام جمعه چندین بار از بخشهای مختلف خبری شبکه استانی صدا و سیما به نمایش درآمد و در همین راستا در سطح شهر نیز پلاکاردها و پارچه نوشتههایی در محکومیت و اعلام انزجار نسبت به گناه ناکرده من نصب گردید و حتی برخی مدیران فرصت طلب نظیر رییس شرکت پخش و پالایش فرآوردههای نفتی آذربایجان نیز با دعوت از یک روحانی به گمان اینکه مرگ سیاسی بنده فرارسیده است، مسئولیت ادامه جوسازیها علیه اینجانب را برعهده گرفتند.
براستی اگر درد امام جمعه و معرکه گردانان دیگری که مرا به دلیل بیان نظراتی مشابه با آنچه که آیتالله محمد صادقی تهرانی و آیتالله یزدی عنوان کردهاند، تا آستانه کفر و ارتداد برده و قصد ملت داشتند که ملت را علیه اینجانب بسیج نمایند، درد دین است چرا پیش از این در برابر کسانی که رییس جمهور کنونی را در حد معصوم بالا برده و پیامبر خواندند و یا در آزمون فرهنگیان بدترین اهانتها و جسارتها را نسبت به پیامبر عظیم الشان اسلام روا داشتند و نیز در قبال اظهارات مشاور رییس جمهور مبنی بر زدن گردن مراجع تقلید، به توجیه پرداختند و یا سکوت اختیار کردهاند؟!
از طرفی در قانون اساسی، جایگاه قانونی هر یک از اشخاص حقوقی مشخص شده است. اصل 84 همین قانون نماینده را در اظهارنظر آزاد بیان کرده است. این امام جمعه پاسخ دهد که جایگاه قانونی وی برای اظهارات غیرمسئولانه و تحریک عوامل چشم و گوش بسته علیه یک نماینده و نیز تهدید وی برای استغفار از گناهی که مرتکب نشده از کدام جایگاه قانونی ایراد و در صدا و سیما انعکاس مییابد؟
و اساسا آقای امام جمعه تبریز پاسخ دهند در شرایطی که اعلمی شیعه بودن خود را نسبت به ائمه اطهار و امام حسین با اهدا بخشی از جسم و سلامتی خود در راه امام حسین(ع) عملا به اثبات رسانده وی در طول عمر خود کدام قدم مثبت و حسین گونه را در راه این امام همام برداشته است که این چنین فریاد وا اماما سرداده و بیپروا بر من میتازد.
مضافا بر این در شرایطی که بنا به فرمایش امام جعفر صادق(ع) «هر کس به زیان مومنی سخن بگوید و از آن رسوایی او و از بین بردن مروت و جوانمردیاش را بخواهد، تا از چشم مردمان بیفتد، خداوند او را از ولایت خویش به ولایت شیطان میاندازد، ولی شیطان هم او را نمیپذیرد» و نیز بنا به فرموده همین امام به نقل از پیامبر (ص) هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است.
کسانی که با پنهان شدن در پشت امام حسین(ع) انواع اهانتها و هتاکیها و تهمتها و ناسزاها را نثار یک مسلمان کردهاند، باید پاسخ دهند که این قبیل اراجیف چه سنخیتی با موازین اسلام و ویژگیهای پیروان راستین سیدالشهدا دارد؟
و بالاخره به فرض محال میگیریم که همه این هیاهوها و جار و جنجالهای کاذب معاذالله برای گناه کبیرهای است که اعلمی انجام داده است، به قول آن هموطن یهودی که در خبرگزاری انتخاب نوشته است، غوغاسالاران و هتاکان قلم به دست و صاحب تریبون چگونه پایان کار که به خانه باز میگردند قادرند به چشمان فرزندان خود که شهامت یک حسین و عقل یک حسن و آینده بینی یک علی را تجربه میکنند، بنگرند و به آنان بگویند که چگونه با نوشتن این تحریفات و واشریعتا، وامسلمانا فریاد زدن، فردی را که عقیدهاش را در چارچوب شرع و قانون بیان کرده تهدید به انتقام عموم از وی میکنند و یک مشت کوردل متعصب را تحریک به مثله کردن پدر و نانآور یک خانوار مینمایند! به راستی خانواده اعلمی چه گناهی کرده که باید بیش از ده روز پریشان خاطر شده و با آبرویشان بازی شود؟
هیهات من الذله