بازار سرمایه در پنجمین دهه از فعالیت خود همچنان به کودکی میماند که از بدیهیترین پیششرطهای بلوغ بیبهره مانده است. همین امر سبب شده است تا در تمام سالهای گذشته بیش از آنکه شاهد توسعه این بازار باشیم، تنها شاهد افزایش رقمهای شاخص کل و رشد تعداد فعالان بازار سهام بودهایم. فقر سازوکارهای مسنجم و همزمان با آن محدودیتهای خودساختهای چون دامنه نوسان سبب شده است تا زمینه شکلگیری ابرنوسانها چه در مسیر صعودی و چه نزولی فراهم شود. محدودیتی که در همان ثانیههای ابتدایی پیشگشایش، صفهای خرید و فروش را سنگین کرده و نقدشوندگی بازار سهام را به شدت کاهش داده است. در این میان نظرسنجی کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران از مدیران این نهاد، حکایت از اجماع دستهجمعی به آثار نامبارک این محدودیت قدیمی و تمایل به باز شدن دامنه نوسان سهام دارد. با این حال سیاستگذار بورسی همچنان بر حفظ این محدودیت خودساخته اصرار میورزد.
اجماع علیه سرعتگیر بورس
بازار سرمایه از جمله بازارهایی است که همواره حساسیت بالایی نسبت به تغییر قوانین و در مجموع ریسک قانونگذاری از خود به نمایش میگذارد. این بازار که در طول سالهای گذشته خود را با تغییرات بسیاری وفق داده و هرچند محدود به سمت توسعه پیش رفته، همواره از جانب برخی قوانین دست و پاگیر مانند دامنه نوسان و حجم مبنا تهدید میشود. نظرسنجی کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران در حال حاضر حکایت از آن دارد که بیشتر مدیران عضو این نهاد با توجه به آثار نامبارک این محدودیت قدیمی، افزایش دامنه نوسان و تسهیل موانعی که در مسیر معاملات ایجاد کرده را برای بهبود وضعیت عرضه و تقاضا در بازار سرمایه، کاهش نوسانات، افزایش نقدشوندگی و جمع شدن صفهای خرید و فروش موثر میدانند. بدیهی است که وقوع چنین امری میتواند به کلی چهره بازار سرمایه را دگرگون کند و بازار سهام را از یک بازار صفنشین به بازاری تحلیلی و عمیقتر تبدیل کند.
امروزه در بازارهای مالی قوانین از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. بازارها همواره بر اساس احتیاج جوامع شکل میگیرند و همین امر سبب میشود تا به مرور با پیچیدهتر شدن شبکه معاملات و ارتباطات میان ذینفعان بازار نظمدهی به فرآیندهای معاملات نیازمند پیچیدگی بیشتری باشد. دقیقا به همین دلیل است که تمامی بازارها در بطن خود دارای عرفها و قوانینی هستند که همسو با این پیچیدگیها افزایش مییابند و سعی در آن دارند تا پاسخگوی نیازهای معمول در زمینه وجودی خود باشند. با این حال در این میان بسیاری از قوانین نیز هستند که یا از بدو شکلگیری با دیدی اشتباه تدوین شدهاند یا به مرور زمان با تغییر چارچوبهای رفتاری و نیازهای تازه کارکرد خود را از دست میدهند.
در چنین حالی تغییر قوانین به محض بازشناسی آنها در شرایط جدید مسالهای است که در هر ساختار تصمیمگیری به سرعت در دستور کار قرار میگیرد تا با حذف یا تعدیل آن با نیازهای موجود راه برای رسیدن بازار به کارآیی هرچه تمامتر فراهم شود و بهبود کارکردهای بازار در جهت تقویت جایگاه دارایی و بازار مربوطه عمل کند. بدون شک پیگیری چنین وضعیتی نه تنها به نفع ذینفعان محدود به یک بازار است بلکه راه را برای استفاده بهتر از ظرفیتهای موجود در اقتصاد کلان هموار میکند.
در ایران نیز اگرچه در ورطه سخن سعی بر آن است تا با رصد دائمی قوانین راه برای افزایش کارآیی بازار فراهم شود و جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد ملی ارتقا یابد، با این حال در مقام عمل شاهد آن هستیم که محدود ماندن به ذهنیتهای کهنه و اصرار بر اشتباهات پیشین در برخی زمینهها ادامه دارد و هر چقدر هم که کارشناسان و فعالان بازار به انتقاد از این قوانین میپردازند، راه به جایی نمیبرند. یکی از این قوانین که طی سالهای اخیر از عقلانیت بازار کاسته و راه را برای ویژهخواری (به اصطلاح پروژه کردن سهم) در بازار سهام فراهم کرده وجود حجم مبنا و محدودیت دامنه نوسان است که راه را بر افزایش کارایی در بازار یاد شده بسته است.
زیر پوست میش
اگر بخواهیم دیدی دقیقتر از وضعیت بازار سهام در طول سالیان اخیر ارائه دهیم، ذکر این نکته ضروری است که در طول دهههای قبل روند آهسته اما پیوسته بازارهای مالی در کشور بر مشکلات زیادی فائق آمده است. این بازار در طول تمامی این سالها از یک بازار پیش پا افتاده به بازاری بزرگ مبدل شده که بیش از ۵۰ میلیون ذینفع دارد و ضمن داشتن ابزارهای متعدد در شاخههای سهام، اوراق بدهی و کالایی تغییرات عمدهای را شاهد بوده است.
با این حال وجود برخی ساختارهای معیوب و نبود اهتمام به مدیریت علمی سبب شده در تمامی این سالها شاهد بروز حواشی باشیم که نه در شأن بازار سرمایه است و نه در حد ماهیت آن. یکی از این مشکلات هیجانهای کاذب خرید و فروش است که در زمان داغ شدن معاملات در یک نماد و ورود حجم قابل توجه به آن شکل میگیرد. این مشکل اگرچه در طول سه سال اخیر به دلیل بروز رونق دور از انتظار و سپس ریزش یکباره قیمت در چهارماه اخیر بیشتر به چشم آمد با این حال مشکلی است که در طول تمامی این سالها وجود داشته و حتی در زمان رکود بازار نیز گریبانگیر مردم به خصوص سهامداران عادی بوده است.
در این میان اگرچه نگاه تیممآبانه دولتها و دستگاههای تصمیمساز همواره از مهمترین مشکلات فعالان اقتصادی است و محدود به بازار سرمایه نمیشود اما به نظر میرسد بعد از گذشت دو دهه از وجود سازو کارهای حجم مبنا و دامنه نوسان وجود این قوانین مشکلساز که تنها در ایران وجود دارد به امری آزاردهنده بدل شده است. اینکه بازارها به خصوص بازار سهام تا چه زمانی باید چوب کنترل و نگاه حمایتی را بخورند مشخص نیست اما چیزی که مشخص است این قوانین هرچه که باشند کارکرد حمایتی ندارند و از عمق تحلیلی بازار میکاهند.
مدیریت در پناه لجاجت
فارغ از آنچه در این نوشتار به آنها اشاره شد، مسائلی که درخصوص ماهیت قانون و سازو کارهای حاکم بر بازار سهام به میان آمده تنها دغدغه یا نظرات شخصی نگارنده نیست. بر اساس نتایج کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران، بیشتر فعالان بازار که در نظرسنجی انجام شده توسط این نهاد شرکت کردهاند، حذف سازو کارهای توجیهکننده وجود دامنه نوسان را برای بهبود وضعیت بازار امری مثمر ثمر میدانند. در حالی که لزوم بازبینی قوانینی مانند دامنه نوسان بارها در رسانهها به بحث گذاشته شده است، با این حال مسوولان سازمان بورس و شرکتهای تابعه تا به حال توجهی عملی به خروجی این بحثها نداشتهاند و در نظر دارند همچنان زیر سایه لجاجت راه هزاران بار رفته را دوباره بپیمایند.
مدیران چه میگویند؟
براساس آنچه در نظرسنجی از مدیران عامل نهادهای مالی عضو کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران درخصوص دامنهنوسان به عمل آمده است، اکثریت قاطع، با افزایش دامنه نوسان موافق بوده و آن را عامل افزایش نقدشوندگی، حذف صفهای خرید و فروش (هیجانی در بازار) و حتی کاهش نوسانات بازار میدانستند. نتایج این نظرسنجی از آن جهت قابل تامل است که میتواند به راحتی برخی از تصورات موجود در میان فعالان بازار را به چالش بکشد و اجماعی کارشناسی را علیه مخالفان حذف دامنه نوسان پدید آورد.
بر اساس آنچه در این نظرسنجی آمده ۹۳درصد از شرکتکنندگان اعتقاد داشتند که باز شدن دامنه نوسان سبب حذف صفهای خرید و فروش و سرعت در تعادل قیمت سهام خواهد شد. به گفته این افراد در صورتی که دامنه نوسان بازتر شود (افزایش یابد) شاهد کاهش نوسانات مخرب بازار خواهیم بود. این مساله میتواند راه را برای سرمایهگذاری اشخاص عادی باز کند و بر امنیت حضور کدهای حقیقی در بازار سهام بیفزاید. بدیهی است که در صورت وقوع چنین امری حضور در بازار سرمایه و بهره جستن از این وضعیت نیازمند داشتن دیدی علمیتر به بازار سهام خواهد بود.
همچنین حدود ۹۰درصد از افراد حاضر در این نظرسنجی اعتقاد داشتند که کاهش دامنه نوسان، سبب ترس بیشتر سهامداران و افزایش طول صفهای فروش خواهد شد. علاوه بر این اکثریت شرکتکنندگان اعتقاد داشتند که کاهش دامنه نوسان سبب کاهش حجم معاملات، افزایش ریسک بازار و کاهش جذابیت سهام نیز خواهد شد.
اگرچه در طول ماههای اخیر زمزمههایی مبنی بر حمایت از دیدگاه کاهش دامنه نوسان در بازار سرمایه مطرح شده است اما میتوان اینطور قلمداد کرد که افت دامنه نوسان در میان مسوولان بازار سهام چندان طرفدار ندارد چراکه مطابق با دیدگاه مدیران حاضر در نظرسنجی آنها نیز میدانند دمیدن بر محدودیتهای موجود مسیری به جز کاهش اعتماد عمومی به بازار سهام و رویگردانی سرمایههای خرد از این بازار نخواهد داشت. به گفته این مدیران باز شدن دامنه نوسان به اندازه مورد نظر بازارگردان در هر نماد، بهترین راهکار برای افزایش نقدشوندگی و حذف صفهای خرید و فروش در شرایط فعلی بازار است.