باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا در مصاحبهای عنوان کرد: این معنا به ذهن میرسد که اگر شما بتوانید طرف مقابل را ببینید، پس شما به نحوی فلج شدهاید و اینکه گیر کردهاید چون نمیدانید به کدام سمت حرکت کنید.
او در مصاحبهای با واشنگتن پست درباره کتاب خاطرات جدیدش، توضیح داد که به عنوان یک رئیس جمهور هیچ انتخابی بجز تلاش برای همکاری با مخالفانش در صورتی که به دنبال به سرانجام رساندن امور باشد، نداشته است.
اما او در عین حال همچنان که معاونش در زمان ریاست جمهوری برای شروع ریاست جمهوری آماده میشود اظهار کرد، اختلافات میان احزاب آمریکا آنقدر دارد زیاد میشود که برای آنکه کنگره بتواند قوانین ضروری را تصویب کند نیاز به یک "راه اندازی مجدد سازمانی" است.
اوباما همانطور که در کتابش هم اینطور نوشت، جمهوریخواهان را مقصر مانع ایجاد کردن برای سیاستهایش دانسته و عنوان کرد، با مقاومتهایی از جانب اعضای حزب خودش – از لیبرالها که او را به اندازه کافی دور از چپها نمیدانستند تا میانهرو هایی که او را بیش از حد چپگرا میدانستند – مواجه شد. او گفت زمانی که تلاشهایش برای سازش شکست خوردند، برخی در حزبش به این فکر میکردند چه بر سر بلاغتی که دو بار او را به ریاست جمهوری رساند، آمده است.
اوباما در کتابش نوشت، در حالی که برخی افراد ممکن است او را یک چهره انقلابی دیده باشند، او خود را یک "اصلاحگر" در نظر میگرفت که خواستار دگرگون ساختن نظم اجتماعی نیست. او در این مصاحبه بیان کرد، دومین سخنرانی افتتاحیه ریاست جمهوری آبراهام لینکلن الهام بخش او بوده است؛ سخنرانی که در آن این رئیس جمهور زمان جنگهای داخلی آمریکا گفت "در صحبت کردن به دنبال بدخواهی برای هیچکس نیست بلکه خواستار خیر و صلاح همه است".
اوباما خاطرنشان کرد: من فکر میکنم این گویای هر چیزی است که من انجام دادم. اما در محیط سیاسی فعلی، ما نسبت به این توانایی که بتوانیم طرف مقابل را ببینیم بی تحملی زیادی داریم.
در حالی که بسیاری معتقد بودند این تفاهم اوباما نشان دهنده فلج شدن او است، این رئیس جمهور سابق گفت: اتفاقا قضیه برعکس بود. دقیقا چون میتوانستم هر دو طرف یا همه طرفهای یک مساله یا مشکل را ببینم، بعدا احساس می کردم که دارم تصمیمی خوب میگیرم.
او گفت که درک میکند چرا برخی خواستار آن بودند که به همان شیوه حزبی دونالد ترامپ و به شکلی تغییرناپذیر دستورکارش را به پیش ببرد اما بیان داشت: این یک اشتباه است، چون نتیجه کار به لحاظ سیاسی واقعا بد خواهد بود.
اوباما متذکر شد که در خاتمه کتابش، کنتراستی میان تصمیم دسته جمعی دولتش برای کشتن اسامه بن لادن و "سیرک تردید افکنی در محل تولدش" که طی آن ترامپ در ادعایی غلط اوباما را یک شهروند زاده آمریکا ندانست، ارائه کرد.
اوباما گفت: ابدا روشن نیست که در سیاست آمریکا جریان غالب کدام است. آیا این شکل پرداختن به توطئه، نمایشهای با بار نژادپرستانه غالب است یا فرآیندی سنجیده، متفکرانه، حرفهای و دارای تحلیل قوی برای حل مشکلات و انجام امور؟ و در پایان کتاب ما هنوز این را نمیدانیم.
اوباما خاطرنشان کرد: مجموعه فراگیری از کارها هست که اکثریت آمریکاییها خواستار انجام آنها در ارتباط با مسائلی همچون پایه دستمزد و اصلاحات مهاجرتی هستند اما شما نمیتوانید کنگره را وادار به انجام کاری در قبال آنها کنید.
او گفت: لازم است تمامی انواع شروع مجددهای سازمانی صورت بگیرند که این نیازمند "نوعی مهندسی مجدد" است. او همچنین بیان داشت، در کتاب او "شخصیت شرور"، اطاله بررسی است که طی آن ۶۰ رای برای جلوگیری از کشتن یک لایحه لازم است.
کنترل کنگره برای قابلیت جو بایدن به منظور به تصویب رساندن قوانین کلیدی خواهد بود و این رئیس جمهور سابق آمریکا خاطرنشان کرد، او "کاری که من خواستارش باشم را انجام خواهد داد" تا به انتخاب شدن دموکراتها در دو کرسی ایالت جورجیا در مجلس سنا کمک کند. اگر دموکراتها در این دو کرسی برنده شوند هر حزب در سنا پنجاه کرسی خواهد داشت و این نتیجه مساوی توسط کامالا هریس، معاون رئیس جمهور شکسته خواهد شد.
اوباما اظهار خوشبینی کرد که بایدن میتواند پیشرفتی چشمگیر در خنثی کردن سیاستهای ترامپ در عرصه جهانی حاصل کند؛ سیاستهایی که در آن برخی ابتکارها متکی به موافقت کنگره و مهارتهای دیپلماتیک نبودند.
او متذکر شد، برخی از مقامهای دولت بعدی که از سوی جو بایدن انتخاب شدهاند نظیر آنتونی بلینکن، گزینه وزارت خارجه و جک سالیوان، گزینه مشاور امنیت ملی، در دولت خود او خدمت کردهاند.
او گفت: این مهم است که تصدیق کنیم اعتمادی که همپیمانان ما دارند و همچنین جهان به رهبری آمریکا دارد قرار نیست یک شبه بازیابی شود. آنها قرار است از دیدن افرادی همچون "تونی" در کنفرانسهای مختلف در سراسر جهان و بازگشت به نقش رهبری سنتی که آمریکا ایفا کرده، بسیار آسوده خاطر و خرسند شوند.