رسیدگی به این پرونده از اما بررسیها و تحقیقات پلیس مشخص کرد که اکبر به قتل رسیده و موضوع خودکشی فقط برای انحراف مسیر تحقیق مطرح شده است.
پس از آن همسر او بازداشت شد و در بازجوییها به قتل شوهرش اعتراف کرد. بدین ترتیب فخری - همسرمقتول- به اتهام قتل عمد بازداشت شد و پس از تحقیقات تکمیلی کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه، دو دختر کوچک مقتول نسبت به مادرشان اعلام گذشت کردند ولی دختر بزرگ اکبر که از همسر اولش بود، درخواست قصاص کرد.
در ادامه متهم ردیف اول به جایگاه رفت و گفت:شوهرم از همسر اولش جدا شده بود که به خواستگاری من آمد. او 18 سال از من بزرگتر بود، اما بهدلیل اینکه من شرایط خوبی نداشتم، پذیرفتم با او ازدواج کنم.ما در سالهایی که با هم زندگی کردیم صاحب 2 دختر شدیم.در زمان حادثه دختر کوچکم 8ساله و دختر بزرگم 14ساله بودند.اکبر مرد بدخلقی بود و مدام ما را اذیت میکرد و با هر بهانهای کتکمان میزد. من در تمام طول این سالها سعی کردم صبوری کنم اما تحمل کتک خوردن دخترانم را نداشتم. همسر اولش هم بهخاطر همین بد رفتاریهایش از او جدا شده بود.
وی درباره جزئیات روز حادثه گفت: روز حادثه اکبر در حال درس پرسیدن از دختر کوچکم بود که به یکباره عصبانی شد و دخترم را کتک زد و بعد هم به او فحش داد. خیلی از رفتارش ناراحت شدم، به او اعتراض کردم که عصبانی شد و به سمت من هم حمله کرد. بعد دوباره به سراغ دخترم رفت و او را کتک زد. آنقدر عصبانی شدم که اصلاً نفهمیدم چه کاری انجام میدهم. با او درگیر شدم. وقتی روی زمین افتاد، او را به قتل رساندم، البته قصدم کشتن شوهرم نبود وقتی اشکها و نالههای دخترم را دیدم دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم.
پس از پایان اظهارات متهم قضات شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و همسر مقتول را به اتهام قتل عمدی و با توجه به درخواست یکی از اولیای دم به قصاص محکوم کردند.