کاترین اشتون، مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا و چاک هیگل، وزیر دفاع پیشین آمریکا روز پنجشنبه در یادداشتی با تیتر "چگونه توافق هستهای ایران را احیا کنیم" که در پایگاه خبری "هیل" منتشر شده است آوردهاند: تصور میشد که توافق هستهای با ایران یکی از بزرگترین تهدیدها علیه امنیت جهانی را رفع کند؛ یعنی با برداشتن تحریمهای فلجکننده و رهایی از انزوای جهانی تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران از دسترسی به سلاح هستهای باز بماند. این توافق همچنین آغازی بر تعامل سازنده ایران با پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان و پایه و اساسی برای گفت وگو و مذاکره بر سر مشکلات حیاتی امنیتی منطقهای و جهانی بود.
در ادامه آمده است: خروج دولت ترامپ از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ و سیاست فشار حداکثری این هدف را تضعیف کردهاند و باعث شدت گرفتن برنامه هستهای ایران، جسورتر کردن تندروهای ایرانی، افزایش تنشهای منطقهای و ایجاد رنجشهای غیرقابل وصف برای عامه ایرانیان شد. دولت بایدن از زمان روی کار آمدن با سوالی حیاتی روبرو میشود؛ اینکه چگونه مسیر تشدید تنشها را معکوس کند و این منطقه شکننده و مهم جهانی را باثبات سازد؟ قطعا بازگشت به توافق هستهای ایران نقطه آغاز ضروری خواهد بود.
این دو مقام پیشین در یادداشت خود نوشتهاند: حسن روحانی، رئیسجمهور و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران بر تمایل خود نسبت به بازگشت کامل به توافف هستهای ایران تاکید داشتهاند. بایدن نیز شفاف ساخته که میخواهد به طور کامل به توافق بازگردد. دیگر کشورهایی که بر سر برجام مذاکره کردهاند نیز به توافق پایبند ماندهاند. با این حال هم اختلافات درونی و هم اختلافاتی میان طرفین درخصوص چگونگی پیشبرد مسائل وجود دارد. اردوگاه آمریکایی موسوم به "همین حالا بیشتر بگیرد" میگوید که دنیا تغییر کرده است؛ بنابراین بازگشت ساده به توافق عملی نیست. از این استدلال برمیآید که آمریکا باید از فشار حداکثری به عنوان اهرم فشاری برای به دست آوردن امتیازهای بیشتر از ایران بر سر موشک، رفتار منطقهای و بند غروب استفاده کند. چنین استدلالی معیوب است. ایران پس از چشیدن "پیروزی" در برابر اقدامات ترامپ، حال دیگر تسلیم فشار حداکثری بیشتر نخواهد شد. مذاکره برای توافق جدید نیازمند زمان و اعتماد است که حال هر دوی آنها غایب میباشند. بزرگترین مسئله برای فائق آمدن به این مهم در آمریکا این است که هرگونه توافق جدیدی باید به تایید کنگره برسد.
در ادامه آمده است: هرگونه الزام برای مذاکرات و یا تعیین شرایط با موانع مشابهی مواجه خواهند شد؛ خصوصا در غیاب کنونی گفتوگو میان ایران و ایالات متحده. تنها گزینه عملی که باید فوری انجام گیرد بازگشت کامل آمریکا به برجام و تعهد یکجانبه هر دو طرف برای پایبندی کامل در پی اجرای کامل تعهدات است.
اشتون و هیگل با اشاره به اینکه طرفین باید از تعیین پیششرط خودداری کنند، افزودند: تحت این شرایط ایران و آمریکا همزمان پایبندی مجدد به تعهداتشان ذیل توافق هستهای و ازسرگیری تمامی اقداماتی که از زمان خروج آمریکا تضعیف شده بود را اعلام میکنند. آمریکا برای این کار باید که تمامی تحریمهای جدید و بازاعمال شده را بردارد و از گرفتاریهای روانی و حقوقی پیشآمده برای شرکتها و بانکها گرهگشایی کند. این از طریق اقدامات قوه مجریه امکانپذیر است و پروسه چالشبرانگیز بازسازی بخش خصوصی میتواند با دریافت اطمینان خاطر از وزارت خزانهداری آمریکا آغاز شود. ایران نیز باید به محدودیتهای کمی و کیفی توافق هستهای و همچنین دیگر محدودیتهای این پیمان بازگردد. دیگر کشورهای دخیل نیز باید تعامل کامل را با این توافق داشته باشند و در کنار بقیه محیط حمایتی لازم برای اجرای کامل توافق را ایجاد و گامهای متعاقب را ابردارند.
ان مسله دست چندم برای امریکا است اما اروپا وابستگی شدید به بازار انرژی خاورمیانه دارد و خیلی خود را به اب و اتش میزند تا امریکا را برای دخالت در مسایل خاورمیانه همراه خود کند چون خودش توان این کار را ندارد .به نظر من حتی مسله اتمی و هسته ای ایران نیز دیگه برای آمریکا مهم نیست و چندان عجله ای برای ورود به ان ندارد .الان مسله اصلی آمریکا مشکلات داخلی و شکاف های طبقاتی و اجتماعی داخلی هست