«مگر میشود به آن ساختمانها، طراحی مدرن، درختان سرسبز و سر حال که دور ساختمان حلقه زدهاند، آن آسمان آبی که میشود زیر چترهای آفتابگیر و روی صندلیهایی از جنس بامبو به پیچکهای سرزنده در حال صعود خیره شد و از آبمیوهای که چند لحظه پیش، تمیز و خنک با احترام تعارف کردهاند، دید و محو نشد. آن سالنهای ورزشی مدرن، استخرهای آبی رنگ المپیکی، سونا، جکوزی، سالن بیلیارد، کافیشاپ، اتاق بازیهای رایانهای و اتاقهای مستر با تختخوابهای مرتب و منظم و مبلمان مخصوصِ همراه اغفالگرند. این تصاویر به کتکخوردن، تهدیدشدن با سگ پاچهگیر، سیاه و کبودشدن زیر ضربههای زنجیر، چوبخوردن و عربدهکشیدن و غذایی بخور و نمیر گرفتن و نقشه فرار کشیدن دخلی ندارد. همچون آن چه این اواخر در مرکز ترک اعتیاد شیراز، این شکنجهگاه، رخ داد که معتادان بینوا را در استخر آب یخ فرو میبردند و با شیلنگ به جانشان میافتادند و فحشهای آبدار نثارشان میکردند و ترکهای مستضعفانهای را به نمایش میگذاشتند. اینها هیچ ربطی به ترک اعتیادهای لوکس و مراکز ویآیپی ندارند.
کسانی که در این دو تصویر نفس میکشند و داستان شاه و گدا را تداعی میکنند. همه دردی مشترک دارند ولی روشی که با آن تیمارمی شوند مثل روش پروردن بچه زنبورهای کارگر و تفاوتش با ناز پرورده کردن ملکه آینده کندوهاست.
پول حتی در حوزه اعتیاد تعیین میکند آدمها چه سرنوشتی داشته باشند. پول راهبر است و یکی را میاندازد گوشه پاتوقی متروک که به ولع پاک شدن، ترک غیر عقلانی میکند و مثل مار به خود میپیچد و دیگری را روانه مراکز ترک اعتیاد وی آی پی میکند که از هتل هیچ کم ندارند.
پاک شدن به روش وی آی پی، نوعی لاکچریبازی برای درمان اعتیاد آدمهای پولدار است؛ کسانی که وحشت ماندن در خیابان و چرت زدن در خرابهها و روزها گرسنه ماندن و برای یافتن مواد سگ دو زدن را ندارند و در عوض بوی عطر و ادکلنهای مارک میدهند و در اتاقهای اختصاصی چند روزی را به سمزدایی میگذرانند و پس از آن ادکلن زده و اتوکشیده از مرکز خارج میشوند؛ بیآنکه به ثروت یا آبرویشان لطمه خورده باشد.
خط کشِ پول در همه حوزهها و درباره همه مسائل بشری این چنین میان آدمها خط میکشد ولی مراکز ترک اعتیاد لاکچری که ادعاهای بزرگ و تضمینهای دهانپرکنی دارند، به طور ویژهتر میان آدمها خط میکشند. هزینهای که آنها از مصرفکنندههای مواد میگیرند قابل ملاحظه است و خدمات هتلینگی که ارائه میدهند به امکانات هتلها پهلو میزند اما درباره این که روش درمانشان نیز به قواره تسهیلاتشان است، باید بحث کرد.
آن چه آنها میکنند
مراکز درمان ترک اعتیاد و کمپهای ویآیپی به قدری زیاد شدهاند که در تبلیغات از سر و کول هم بالا میروند و هر کدام میخواهند روی دست دیگری بلند شوند، هر کدامشان هم لقب بهترین و مجهزترین و کارآمدترین مرکز را به خودشان میدهند.
آن چه آنها به مشتری میدهند (خودشان میگویند) تغذیه خوب، تفریح مناسب، اتاق شخصی راحت، استخر و سونا و جکوزی و انواع و اقسام بازی از رایانهای تا بیلیارد است که در کنار کادر درمانی مجرب (به گفته خودشان) و مراقبتهای ۲۴ ساعته به تکتک افراد یک ترک ایدهآل و مرفه را تقدیم میکنند.
هر مرکز مدعی روش درمانی اختصاصی و متفاوت از مراکز دیگر است. یکی از سیستم رول مدلینگ حرف میزند که معلوم نیست چیست و دیگری درمان اعتیاد بدون داروهای ترک را وجه تمایزش با دیگران میداند. یکی نیز از امکان همراهی اعضای خانواده در طول دوره درمان میگوید و بعد از این که گالری تصاویرش را توی چشم متقاضیان کرد، از پرستار شخصی، وقت کافی گذاشتن برای هر بیمار و دسترسی نامحدود به پزشک و پرستار و روانپزشک میگوید و دست آخر آخرین تیر ترکش را که درمان سریع و فوق سریع است به عنوان مدال افتخاری بر سینه نصب میکنند. برای برخی مراکز هم گفتن از RD و URD باب میلتر است و کلاس کار را بالاتر میبرد اگر مخفف انگلیسی روشهای سریع و فوق سریع ترک را با طب سوزنی مخلوط کنند و به عنوان بستهای ویژه ارائه دهند.
آن چه مشتری باید بکند
مشتری مراکز ترک اعتیاد لاکچری فقط باید انتخاب کند و بسنجد که کدام مرکز برایش دلچسبتر است. اگر در خرج کردن پول محدودیت نداشته باشد هم که کار آسانتر میشود. اگر خبرنگار باشی و در پوسته مادری نگران فرو روی که پسری ۲۰ ساله و معتاد به شیشه و گل و بقیه چیزهایی که حدس میزنی امتحان کرده است باشی، درآوردن اطلاعات درباره پولی که باید بابت خدمات وی آی پی به این مراکز بدهی آسان است.
تلفن چند زنگ میخورد و زنی مسن الو میگوید و بعد از قطار کردن خدمات که از بس زیاد است چند بار به خاطرش نفس تازه میکند، از جزئیات قیمتها برای یک دوره ترک ۲۱ روزه میگوید: اتاق هشت نفره چهار میلیون و۵۰۰ هزار، اتاق چهارنفره شش میلیون و۵۰۰ هزار (که اگر بوفه هم بخواهیم به هفت میلیون و۲۰۰ هزار میرسد) و بالاخره اتاق اختصاصی و تک نفره ۱۵ میلیون تومان.
صدای ضعیف و رنج کشیده مادری که پسر نازپروردهاش را گرفتار اعتیاد دیده و حالا نمیخواهد برای ترک اعتیاد آب در دلش تکان بخورد، در تماس بعدی هم جواب میدهد. در این مرکز روانپزشک روزی دو بار بیماران را ویزیت میکند و حضور پرستار ۲۴ساعته است و پزشک آنکال نیز در خدمت و روان درمانی و خدمات روانشناسی هم بیوقفه است.
در این مرکز باید معتاد جوانمان را دو تا سه هفته تنها بگذاریم یا در بخش عمومی که شبی یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان است، یا در اتاقهای دو و سه تخته که شبی یک میلیون و ۳۵۰هزار تومان است یا در اتاقهای اختصاصی و تکتخته که برای یک شب یک میلیون و۷۵۰هزار تومان هزینه دارد.
مرکز ترک اعتیاد ویآیپی دیگری که در جمله اولِ مکالمه اصلاح میکند که کمپ و نه مرکز، برای همان جوان معتاد خیالی سه دوره ۲۱روزه را تجویز میکند که میشود ۶۳ روز. اگر این جوان موهوم هر یک از این ۲۱ روزها را در اتاقهای گروهی بگذراند باید شبی سه و نیم میلیون بپردازد اما اگر در بخش ویآیپی که اتاقهای چهارتخته دارد، خرجش میشود شبی پنجمیلیون تومان و اگر از این هم لاکچریتر بخواهد و دست روی اتاق اختصاصی بگذارد، میشود به قرار هر شب اقامت هشت میلیون تومان. و همه اینها به زعم مردی که آن سوی تلفن مبلغ این مرکز است به خاطر خدمات ویژه، هر روز غوطهخوردن در استخر آب گرم، سرگرم شدن با بیلیارد و خوردن غذاهای رستورانی معروف است.
این رقمها که کنار هم چیدهشوند درست مثل این میشود که یک نفر ۲۱روز در یک هتل پنجستاره با همه خدمات اعلا ساکن شود یا شاید کسی که در هتل اقامت میکند، کمتر از مصرفکنندهای که قصد ترک لاکچری دارد، هزینه میکند. البته مشتریان این مراکز درمانی شک نداریم قشر مرفه جامعهاند و همان گونه که تحصیل و ازدواج و حتی مراسم ترحیمشان با مردم عادی فرق دارد، ترک اعتیادشان نیز منحصر به خود است. اما سوال این است که بعد از این همه خرج کردن و آب به آسیاب این مراکز ویژه ریختن آیا اعتیاد افراد واقعا درمان میشود؟
رفاه منجر به درمان میشود؟
ما این سوال را از دو پژوهشگر حوزه اعتیاد پرسیدیم که هر دو گفتند هزینهکردن زیاد نه الزاما سرعت درمان را بالا میبرد و نه قطعا فرد را برای همیشه از دام اعتیاد نجات میدهد. رامین رادفر به ما میگوید در حوزه ترکاعتیاد ویآیپی باید خدمات درمانی و تسهیلات هتلینگ را از هم جدا کنیم؛ چرا که امکانات رفاهی ممتاز با خدمات درمانی تخصصی و علمی فرق دارد و حتی اگر فرض کنیم همه خدمات در هر دو حوزه برای بیماران مهیا میشود، نمیتوانیم قانون کلی صادر کنیم که حتما افراد درمان شده و دیگر سراغ مواد نمیروند. او توضیح میدهد در دنیا نیز ثابتشده دورههای درمانی که در ماه ۵۰۰هزار دلار هزینه دارند نیز اصلا این معنا را نمیدهند که نتیجه بهتری به بار میآورند.
هومن منشئی، پژوهشگر نیز که هم مخالف درد کشیدن برای ترک و هم مخالف خدمات لاکچری برای ترک است (چون این دو را افراط و تفریط حوزه ترک اعتیاد میداند) به ما میگوید به هیچ وجه بالا رفتن خدمات هتلینگ و امکانات رفاهی نمیتواند به تنهایی شرایط بهتری را برای درمان ایجاد کند. او البته تاکید دارد وجود پزشک، روانپزشک و پرستار در نحوه درمان نقش دارد ولی معتقد است حتی اگر این خدمات در بهترین حالت نیز ارائه شود وقتی در مدت محدود ۲۱روز اتفاق میافتد، ارزش کاربردی ندارد. دلیل او برای این حرف، مزمن بودن بیماری اعتیاد است که خدمات لاکچری ترک با این که میتواند در عرض سه هفته رنگ و لعابی به معتادان بدهد و حال ظاهریشان را خوب کند ولی مهم حال درونی، عوارض و صفات اعتیاد است که باید از افراد جدا شود.
معمای روشهای سریع و فوق سریع
یکی از خدمات ویژهای که ارائهدهندگان خدمات وی آی پی درمان اعتیاد به آن میبالند، درمانهای سریع و فوق سریع است؛ درمانهایی که هر دو پژوهشگر ما نسبت به آن هشدار میدهند. رامین رادفر میگوید آدمها، فوق سریع معتاد نشدهاند که حالا بخواهند فوق سریع ترک کنند ولی با این که این روش منسوخ است هنوز عدهای آن را دنبال میکنند. به گفته او منظور از روش فوق سریع، بردن معتاد به اتاق عمل، بیهوش کردن او و خالی کردن بدنش از گندهای مخدر است؛ اتفاقی که به گفته وی طی یک فرآیند فیزیولوژیک دو هفتهای نیز خود به خود رخ میدهد.
هومن منشئی نیز این روش را مربوط به حدود ۲۰سال پیش میداند، یعنی زمانی که فکر میکردند اگر مواد را سریع از بدن معتاد خارج کنند مشکل اعتیاد حل میشود. این پژوهشگر اما میگوید اکنون ثابت شده هر چه دوره درمان اعتیاد کوتاهتر باشد مشکل بیمار بدتر میشود و بر عکس هر چقدر دوره درمان طولانیتر باشد و با گروهدرمانی، رابطه فرد معتاد با گروه درمانگر قویتر شود، شانس ترک و پاک ماندن بالاتر میرود.
فاجعه قلات
روستای دوکوهک شیراز، نامی که شاید سالی یک بار هم شنیده نمیشد این روزها به خاطر کمپ ترک اعتیاد قلات بر سر زبانهاست. حکایت همان حکایت همیشگی است که چند نفر آدم قلدر و کارنابلد، جمعی معتاد تنگدست و بیکس و حتی بیخبر و ناآگاه را در چهاردیواریهایی به نام مراکز اقامتی ترک اعتیاد حبس میکنند و کتکدرمانی، وحشتدرمانی، تحقیردرمانی و گرسنگیدرمانی را روی آنها پیاده میکنند.
فیلم کوتاهی که از مرکز قلات در دوکوهک شیراز منتشر شده مشتی معتاد بیدفاع را نشان میدهد که در استخر آب یخ پرتاب شدهاند و اگر بخواهند از آن بیرون بیایند با لگد دوباره به درون آب پرت میشوند و وقتی حسابی منجمد شدند بیرونشان میکشند و با شیلنگ و چک و لگد و بدترین واژهها از آنها پذیرایی میکنند.
این صحنهها تازگی ندارد و فقط اسم مراکز و نام شهرها و مناطق است که عوض میشود. این که اداره بهزیستی استان فارس هم بعد از انتشار این فیلم رقتبار، مرکز قلات را تعطیل و دستاندرکاران مرکز را دستگیر کرده اتفاق تازهای نیست. این مراکز که رشد قارچی دارند و تجربههای مخوفی را رقم میزنند باید از بیخ و بن ریشهکن شوند وگرنه این که دادستانی فارس به موضوع مرگ مشکوک یکی از بیماران این مرکز ورود کرده است نیز اتفاق تازهای نیست و در چنین پروندههایی تکرار میشود.