آفتابنیوز : بعد از انتخابات ریاست جمهوری در دو جناح اصلاح طلب و محافظه کار شاهد ظهور احزاب و جریانات سیاسی جدید هستیم این وضعیت را چگونه ارزیابی می کنید؟ فکر می کنم انتخابات دور نهم ریاست جمهوری در مرحله نخست مصافی بود میان گروه های سیاسی و نه میان شخصیت های سیاسی. تا قبل از این انتخابات در عرصه ریاست جمهوری مصاف میان شخصیت ها بود، همچنانکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 و 80 این چهره های سیاسی بودند که با یکدیگر رقابت می کردند. اما در این دوره شاهد بودیم که این حرکت شکل حزبی به خود گرفت و گروه های سیاسی وارد عرصه انتخابات شدند و از کاندیداها حمایت کردند. بگذریم از اینکه یک حزب غیررسمی وابسته به جناح محافظه کار وارد عرصه شد و مهمترین تشکل محافظه کاران یعنی شورای هماهنگی را هم دور زد و در واقع محافظه کاران را بازی داد و با کنار زدن دیگر کاندیداهای محافظه کار از آنها پیشی گرفت.
و البته در مرحله دوم پیروز میدان شد. در مرحله دوم یک فضای دو قطبی شکل گرفت و قابل پیش بینی بود که احمدی نژاد پیروز بشود، به دلایل خاص روحی و روانی که جامعه داشت و البته به نفع احمدی نژاد تمام شد. لذا آنچه نماد واقعی رقابت بود همان چیزی بود که در مرحله اول انتخابات گذشت. در مرحله اول آراء کاندیدای اصلاح طلبان پیش رو با آراء چهره شاخص محافظه کاران که با تمام قوا وارد عرصه شده بودند و تبلیغات وسیعی را نیز کرده بودند خیلی نزدیک بود و در واقع آراء تمام کاندیداها فاصله کمی با یکدیگر داشت.
حمایت حزبی از کاندیداها در این دوره را وضعیت مثبت تلقی می کنید یا منفی؟ این وضعیت در مرحله نخست برای کشور مثبت بود و نشان داد که در داخل ایران می توان کار حزبی کرد. بر همین اساس بود که در هر دو جناح بحث حزب جدی شد و آقای کروبی دیدند دیگر در قالب مجمع روحانیون نمی توانند فعالیت سیاسی کنند و به فکر تشکیل یک حزب افتادند. آقای هاشمی رفسنجانی هم با این واقعیت مواجه بودند که در قالب کارگزاران نمی توانند در عرصه قدرت نقش آفرینی کنند لذا به فکر تشکیل حزب اعتدال افتادند، اصلاح طلبان نیز به این نتیجه رسیدند که یک حداقل هایی را باید در نظر بگیرند تا تمام گروه ها و افراد با مشی اصلاح طلبی بتوانند براساس این حداقل ها که همان اصل دموکراسی است به توافق برسند و یک حرکت جدیدی را پی ریزی کنند.
این مسأله از سوی محافظه کاران هم جدی گرفته شده است و تنها آبادگران به فکر تشکیل حزب نیستند. محافظه کاران با سابقه تر نیز ناگزیرند یک حزب سیاسی جدید تشکیل دهند و تیپ های جوان تر و رادیکال های آنها در این حزب متشکل شوند. در این میان جامعه روحانیت هم تجدیدنظر خواهد کرد، باید توجه داشت سه دوره است که سه گروه مهم محافظه کاران یعنی جامعه روحانیت مبارز، انجمن اسلامی مهندسین و مؤتلفه های اسلامی از نقش آفرینی مثبت در عرصه انتخابات بازمانده اند. لذا برای آنکه از عرصه تعاملات سیاسی کنار نروند ناگزیر از تجدیدنظر در ساختار خود خواهند بود.
از این روست که در آینده شاهد یک پویایی در عرصه مدنیت و در عرصه سیاسی کشور خواهیم بود، به ویژه در میان اصلاح طلبان که از حاکمیت خارج شده اند و دیگر مسئولیت حکومتی ندارند و از این پس آزادانه تر می توانند فعالیت کنند.