آفتابنیوز : آفتاب: عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه ردصلاحیتهای اخیر را بینظیر خواند.
غلامعلی دهقان در گفت و گو با خبرنگار سیاسی آفتاب با طرح چند پرسش در این باره گفت:«رد صلاحیتهای گسترده و قابل توجه در عرصه انتخابات مجلس هشتم که در نوع خود بینظیر بوده، پرسشهایی چند را هم مطرح کرده است.
اول: آیا عدم احراز صلاحیت شخصیتهایی که سابقه مدیریت کلان در نظام جمهوری اسلامی را داشته و در زمان مدیریت خود تجارب مفیدی کسب نموده و توانایی آن را هم دارند که در قوه مقننه اثرگذاری سازنده داشته باشند، نوعی بیتوجهی به مقوله انباشت تجربه و انباشت شخصیت محسوب نمیشود؟!»
وی افزود:« واقعیت این است نظام جمهوری اسلامی بابت مجرب شدن مدیران ارشد خود، هزینههای زیادی داده است که حذف آنان را برای مناصب حکومتی توجیه ناپذیر ساخته است. و این در حالی است که هم در سنت ما به استفاده از این رویه –تجربه آدمیان- توصیه شده و هم تجربه نظامهای توسعه یافته این مطلب را تایید میکند که باید از اهل تجربه آموخت و آنان را ارج و قرب نهاد.»
دهقان ادامه داد:«دوم: شهید بهشتی میگفت: «شعار، جاذبه در حد امکان-دافعه در حد ضرورت» باید معیار ما باشد. پرسش اساسی این است، آیا عدم احراز صلاحیت بخش قابل توجهی از مسئولین گذشته نظام، تایید این راهبرد است یا عکس آن است؟ مردم میپرسند، چگونه امکانپذیر است، شخصیتهایی که روزگاری مهمترین مناصب حکومتی اعم از وزارت، وکالت، استانداری و ... را برعهده داشتهاند، هم اکنون برای نمایندگی قوه مقننه صلاحیت نداشته باشند؟ آیا التزام به اسلام، قانون اساسی و جمهوری اسلامی فقط مختص انتخابات مجلس است؟ سیاست «یک بام و دو هوا» برای مردم قابل توجیه نیست و آنها حق دارند حذفها را جنبه سیاسی بدهند.»
این عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در بیان پرسش سوم اظهار داشت:«قانون اساسی هر کشوری ام القوانین-مادر قانونها- تعریف شده است و به همین دلیل بر قوانین عادی ارجحیت و غالبیت دارد. حال چگونه میتوان عدم احراز صلاحیت برخی شخصیتها که سوابق موجه در مدیریت کلان کشور را داشتهاند، با برخی اصول قانون اساسی توجیه کرد.
برای مثال، بند هفت از اصل سوم قانون اساسی خواهان تامین آزادیهای سیاسی برای شهروندان ایرانی در حدود قانون میباشد. پرسش این است چگونه میتوان مطابق این بند آزادی سیاسی برخی شخصیتها را که سوابق انقلابی و خدمتگزاری در نظام را هم داشتهاند، محدود کرد و مانع از حضور آنان در عرصه مهمی چون انتخابات گردید؟ علاوه بر این بند هشت از اصل سوم قانون اساسی خواهان «مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و ... خویش میباشد». مطابق این اصل وظیفه دولت به معنای عام آن است که مشارکت همگان را به اشکال مختلف، بیشتر کند، نه اینکه با بهانهجوییهای خاص و غیرقابل باور از مشارکت آنان بکاهد. واقعیت این است دلایلی که برای عدم احراز صلاحیت برخی چهرههای سیاسی آمده غیرقابل باور بوده و در راستای تحقق بند هشت اصل سوم نمیباشد.»
وی افزود:«همچنین بند 9 اصل سوم خواستار «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادله برای همه» میباشد. حال پرسش اساسی این است که چگونه موضوع «عدم احراز صلاحیتها» به سراغ برخی طیفهای فکری-سیاسی میآید و دیگران مصونیت آهنین دارند؟!»
این فعال سیاسی در پایان با اشاره به شایبه سیاسی بودن برخی ردصلاحیتها گفت:«اگر موضوع احراز صلاحیتها رنگ و بوی سیاسی به خود گیرد، دیگر نمیتواند تامین کننده منافع ملی و منافع استراتژیک نظام باشد، هر چند که ممکن است به ظن برخی،منافع کوتاه مدتی را تامین کند! واقعیت این است ایران و نظام جمهوری اسلامی بیش از گذشته به حضور تمامی طیفهای فکری-سیاسی در اداره و مدیریت کشور نیاز دارد. فراموش نکنیم امام راحل همیشه با برخوردهای حذفی مخالف و در «منشور برادری» خواهان حضور و فعالیت تمامی جریانهای فکری-سیاسی وفادار به قانون اسای و نظام جمهوری اسلامی بودند.»