شورای امنیت یعنی قطعنامه، ایجاد تعهد و اگر اجرا نشد آثار بعدی آن. بعد گفتند قطعنامه کاغذپاره است؛ نه، کاغذپاره نبود. آن زمان باید تصمیم میگرفتیم و به فکر این هزینهها بودیم. تصمیم درست نگرفتیم و الان هزینهها را پرداخت میکنیم.
الان هم دوئلی با آمریکا داریم که هر طرف میگوید اول تو. الان حرف مردم ما چیست؟ واقعا مردم ما به آمریکایی که ظلم کرده و این همه تحریم را اعمال کرده، اعتماد میکنند؟ بگوییم خیلی خب مذاکره؟ این منطقی است؟ امروز برجام تأیید میشود، اوباما فردا علیه ما تحریم اعمال میکند. خب تا آخر دورهاش هم ادامه داشت. الان ملت ما حاضر است به آمریکایی که برجام را زیر پا گذاشته و تحریم کرده، اعتماد کند؟ الان هم به ما میگوید شما به نقطه صفر برگردید تا من هم تحریمها را برگردانم. آن موقع قرار بود تحریمها را بردارد. ملت به این دلیل به برجام تن داد و قبول کرد چون قرار بود تحریمها برداشته شود که نشد. حالا چه کار کنیم؟
حسین دهقان در پاسخ به این سوال که"پس راهکار شما چیست؟ نگاهتان به مسئله برجام چیست؟" گفت: قطعا ایجاد انسداد تعامل یعنی فاجعه. حتما باید دنبال راهحل رفت. راهحل جایی است که منفعت مردم تأمین شود. هر جا هست، راه درستی است. اگر ما بگوییم ما نشستهایم او هم که نشسته، این وضعیت هم که ادامه پیدا میکند، درست نیست. حتما نباید در موضع انفعال و غیرکنشگری قرار گرفت؛ ولی کنشگری هم باید متکی بر منطق و قانون، مناسبات جهانی و تأمینکننده امنیت و منفعت باشد.
امروز نخبگان جامعه باید با لحاظ واقعیتهای ملموس درگیر در جامعه و فضایی که در محیط بیرونی هست، برای راهحلیابی کمک کنند. صفر و صدی برخوردکردن، مسئله را حل نمیکند. این انسداد به وجود آمده است، این بنبست هست، اما راهحل دارد. ما به طرف آمریکایی گفتهایم شما آنچه را از سال 2015 تحریم کردهاید جمع کنید، به اول برجام برگردید، ما هم برمیگردیم، مشکلی نداریم. حالا میگویید منطقی و عقلانی نیست، من میگویم هست. میگویید بهصرفه نیست، من میگویم هست. فرمولش هم خیلی روشن است. بحث همان هزینه فایده است. آمریکا میخواهد هیچ هزینهای پرداخت نکند.