صبح شنبه گذشته جنایتی در روستای سعیدآباد ایلخانی رقم خورد که مردم روستا را شوکه کرد. آن روز دختر ۱۳ سالهای به نام «مبینا زمانی» که در خانهشان تنها بود، توسط یکی از اهالی روستا به قتل رسید و وقتی پلیس وارد ماجرا شد، در کمتر از ۲۴ ساعت توانست عامل این جنایت را شناسایی و دستگیر کند.
اما انگیزه قاتل از ارتکاب این جنایت چه بود و دختر تیزهوش روستا چطور به قتل رسید؟
«ایوب امیری»، یکی از بستگان مبینا میگوید: روزی که مبینا به قتل رسید، پدر و مادرش برای انجام کارهای ثبتنام او در مدرسه تیزهوشان و همچنین کارهای بیمه به جیرفت رفته بودند. مبینا به همراه دو برادرش که از خودش کوچکتر هستند در خانه تنها بودند اما بچهها آنقدر بازیگوشی و سر و صدا میکردند که او از عهده مراقبت از آنها برنمیآمد. برای همین با مادرش تماس گرفت و گفت که بچهها را به خانه پدربزرگش میبرد.
امیری ادامه میدهد: خانه پدربزرگ مبینا فاصله زیادی تا خانه آنها نداشت. او بچهها را میبرد و ظاهرا فراموش میکند که در خانه را ببندد. دقایقی بعد وقتی بچهها را تحویل پدربزرگش میدهد به خانه برمیگردد. وارد که میشود مردی را میبیند که برای سرقت وارد خانه شده است. این مرد یکی از اهالی روستا بود که همه روستا او را میشناسند؛ مرد جوانی که مدتی قبل از همسرش جدا شده بود و در اتاقی در خانه پدرش زندگی میکرد. این مرد در اعترافاتش گفته که آن روز در حال عبور از کوچه بوده که میبیند در خانه باز است و وارد که میشود، میفهمد کسی داخل خانه نیست. برای همین وارد خانه میشود که دست به سرقت بزند اما زمانی که داخل آشپزخانه سرگرم بازکردن کپسول گاز بوده، مبینا سر میرسد. سارق با دیدن او و از ترس اینکه وی همسایهها را خبر کند، به طرفش حمله کرده و گلویش را میگیرد و سرش را به اوپن آشپزخانه میکوبد و به قتل میرساند و پس از آن هم از خانه فرار میکند.
جسدی در خانه
دختر ۱۳ ساله به قتل رسیده بود اما کسی از این جنایت خبر نداشت. هنوز ظهر نشده بود که کارهای اداری پدر و مادر مبینا در جیرفت تمام شد و پدر او که مردی باغدار و صاحب یک گلخانه نیز هست، به سمت گلخانهاش رفت و مادر راهی خانه شد. او اما وقتی به خانه رسید، با دیدن دری که باز بود و وضعیت آشفته داخل خانه نگران شد و زمانی که خودش را به پذیرایی رساند جسد بیجان دخترش را دید که روی زمین افتاده بود.
مادر مبینا وحشتزده و فریادزنان از همسایهها کمک خواست و ماجرا به اورژانس گزارش شد اما دیگر دیر شده بود. با به دست آمدن شواهدی که نشان میدهد دختر نوجوان به قتل رسیده است، ماجرا به پلیس گزارش شد و تیمی از کارآگاهان جنایی جیرفت راهی محل حادثه شدند.
رسید رازگشا
امیری میگوید: زمانی که مأموران در حال بررسی برای پیدا کردن ردی از عامل جنایت بودند، یک رسید بانکی پیدا کردند که به نظر میرسید از جیب قاتل افتاده بود. تاریخ رسید نشان میداد که او دقایقی قبل از جنایت از مغازهای خرید کرده است. مأموران راهی مغازه شدند و با بررسی دوربینهای مداربسته، تصویر قاتل را به دست آوردند. صاحب مغازه با دیدن تصویر، قاتل را شناخت و مأموران پلیس در کمتر از ۲۴ ساعت موفق شدند این مرد را دستگیر کنند.
وی ادامه میدهد: در خبرگزاریها اعلام شده بود که این مرد به خاطر اختلاف با پدر و مادر مبینا دست به این جنایت زده است اما این مسئله صحت ندارد. قاتل هیچ اختلافی با این خانواده نداشته و حتی شایعاتی مبنی بر اینکه وی دچار بیماری روحی و روانی است نیز کذب است. او به قصد سرقت وارد خانه شده بود اما با دیدن مبینا و از ترس دستگیری او را به قتل رساند و جنایتی که وی مرتکب شد، نهتنها پدر و مادر مبینا، بلکه همه مردم روستا را عزادار کرده است. احساسات عمومی مردم روستا جریحهدار شده و پدربزرگ مبینا که وابستگی زیادی به او داشت حالش خوب نیست و میگوید که تنها چیزی که آرامش میکند قصاص قاتل است. حتی مردم روستا نیز از ما میخواهند که هرگز از این جنایت هولناک نگذریم و همه ما خواهان آن هستیم که این پرونده بهطور ویژه رسیدگی شود و قاتل هر چه زودتر به مجازات برسد.