آفتابنیوز : آفتاب: آيتالله «اسدالله بیات زنجانی» ازمراجع تقلید ساكن قم و عضو شورای بازنگری قانون اساسی، در پی ردصلاحیت گسترده نامزدهای اصلاح طلب و مستقل انتخابات مجلس هشتم با صدور نامه ای خطاب به آقایان هاشمی، خاتمی و كروبی هشدار داده كه درصورت مقاومت نكردن در برابر موج ردصلاحیتها، آینده انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در معرض خطر قرار میگیرد.
متن این نامه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«برادران ارجمند حضرات آقایان علمای اعلام و حجج اسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، كروبی و خاتمی-دامت بركاتهم
سلام علیكم
در سالهای پس از ارتحال امام امت – رحمت الله علیه- مدت زمان زیادی است كه اینجانب دیگر درگیری مستقیمی با كار سیاسی و دیوانی به ویژه در اشكال معهود و شناخته شده آن ندارم، اما به عنوان كسی كه سالها از نزدیك و در بخشهای گوناگون با فعالیت سیاسی و اجتماعی دست و پنجه نرم كرده و تا حدی مصالح و مضار آن و جهت گیری وقایع و حوادث درون آن را دیده است، همواره كوشیده ام تا هیچ گاه مصلحت مردم و انقلاب اسلامی را فرو نگذارم و از درمیان گذاشتن آنچه در این باب هم به ذهنم می رسد، دریغ نورزم. اكنون هم با توجه به همین دغدغه و از باب «النصیحةلائمة الامور» لازم دانستم تا چند موضوع را درباب انتخابات مجلس آتی و مسایل پیرامون آن با شما برادران درمیان بگذارم .
انقلاب اسلامی ما كه اكنون درایام سالگرد پیروزی آن هستیم، برآمده از دل وحدت مردم است و حفظ و حراست از آن هم جز به مدد لطف الهی و هوشیاری همین مردم میسر نبود. قصد ندارم كه نقش رهبران، نخبگان و مدیران سیاسی و اجتماعی سی سال اخیر را در حفظ و حراست آن دست كم بگیرم، بلكه معتقدم شرط لازم پایداری انقلاب، حضور و آگاهی مردم است و واضح است كه هر چیز منتفی به انتفای شرط لازم خویش است. شما عزیزان بهتراز هر كسی واقفید كه اگر بنا بود تصفیه حسابهای گروهی و جناحی پس از امام– رحمت الله علیه- كه در مقاطع مختلف و به نامهایی چون احراز صلاحیت، نظارت و امثالهم صورت گرفت، عامل بقای انقلاب و حفاظت نظام در برابر نااهلان باشد، كه سالها پیش انقلاب و نظام اسلامی مدفون شده بود و دیگر سراغ آن را می بایست در كتابهای تاریخ گرفت. چرا كه چنین تنگ نظری هایی نتوانسته هیچ نظام و حكومتی را نجات دهد و وجود آن را تضمین كند. بالنتیجه، راز استمرار انقلاب و این نظام را باید در اراده مردم و خواست آنان جست.
بنده به عنوان طلبهای كه در این ایام بیش از شما عزیزان با مردم و بدنه حوزویان و دانشگاهیان سروكاردارم، متذكر می شوم كه به شدت این نگرانی هست كه مردم به عنوان شرط حقیقی استمرار نظام اسلامی، به واسطه محدودیت و عدم تنوع سلایق وگرایشات نامزدهای انتخابات، عرصه را تنگ ببینند و نهایتا" از مشاركتشان در انتخابات كاسته شود؛ مسلما" همچنین چیزی فقط به نفع دشمنان انقلاب و مطابق خواست آنان است. در رای گیری های اخیر هم این موضوع ثابت شده كه میزان مشاركت مردم نسبت مستقیمی با تنوع سلایق و تعداد كاندیداها دارد. به این ترتیب و بدون آنكه مقدمه ام از ذی المقدمه فربه ترشود، یادآوری مختصر چند مطلب را به حضور شما بزرگواران ضروری می دانم:
روند تائید صلاحیت ها و به اصطلاح مجعول و غیر فقهی «احراز صلاحیت» نیروهای مومن، متدین و علاقهمند به اسلام و نظام كه متاسفانه هربار به حذف و كنار گذاشتن بی دلیل تعدادی از آنها منجرمی شود، همچون دمل چركین و به ظاهر كوچكی است كه هراز گاهی سربازمی كند و یقین بدانید اگر جراحی اساسی نشود، عفونتش به سراسر پیكره انقلاب تسری خواهد یافت و شادابی اش را به خزانی بی مانند تبدیل خواهد كرد، به گونه ای كه همگان حتی از بخاطر آوردن یاد آن هم گریزان خواهند بود. كسانی هم كه روزگاری می توانستند آن را درمان كنند، شرمسار اوقات و فرصت های از دست رفته خواهند بود. اكنون عرض بنده آن است كه همگرایی و رایزنی اخیر شما سه بزرگوار در باب مسایل انتخابات، نقطه عطفی است كه می تواند بسیاری از حقوق از دست رفته نامزدها را بازگرداند و مانع ازآن شود تانیروهای اساسی و اصیل انقلاب و نظام به بهانه های واهی ردصلاحیت شده و از صحنه كنار بروند.
كاش بتوان تصور كرد كه در صورت آسیب دیدن انقلاب به واسطه عدم اهتمام جدی و زیر بنایی شخصیتهای تاثیرگذار، تاریخ و نسلهای بعدی چه قضاوتی در باره آنها خواهند كرد؟ شما سه بزرگوار از فقهای درس خوانده همین حوزه های دینی هستید كه برخی به خود جرأت می دهند با استناد به شریعتش آبروی مومنی را بریزند و بی هیچ پشتوانه ای از عدم صلاحیت او سخن بگویند. آیا تعالیم رایج در حوزه های دینی ما چنین چیزی را برمی تابد؟
خدا می داند چقدر تلخ است كه بگویم و تذكر دهم كه اگر روند حذف نیروهای آبدیده و صلاحیت دار و سپردن امور به افراد كم تجربه و گاه نا اهل به همین منوال ادامه پیدا كند و بخشهایی گسترده از جامعه نتوانند، به سهم خود، كرسی امور را تصاحب كنند، عاقبتی جز فروپاشی از درون و یا افتادن به ورطه دیكتاتوری درانتظار نظام اسلامی نخواهد بود. طبیعی است كه در آن صورت برای آحاد مردمی كه در نظامی دیكتاتورمنش زندگی كنند، میان حكومتی مسمی به اسلام و یا حكومتی امریكایی چندان فرقی نخواهد بود و این خطری است كه به واسطه مشكلات كنونی در روابط خارجی و دیپلماتیك كشور و نیز مشكلات اقتصادی و معیشتی مردم، دور از انتظار نیست.
اگر چهره های تاثیرگذار انقلاب و نظام، پیشتاز مراقبت و صیانت از ثقلین نظام اسلامی یعنی جمهوریت و اسلامیت نباشند به زودی خواهند دید كه روند حذفی در پیش گرفته شده دامان خودشان را هم خواهد گرفت، همانطوركه نشانه هایی از آن را هم دیده ایم و دیده اید. آنهایی كه در روندی از پیش حساب شده و بابرداشت هایی من عندانفسهم، تلاش دارند تا جمهوریت و اسلامیت نظام را در تقابل با یكدیگر نشان دهند، همانها هستند كه در پی حذف مدافعان توأمان جمهوریت و اسلامیت هستند؛ هر روز به رنگی و بهانه ای از گوشه ای ندای خلع لباس خاتمی بلند می شود تا در عرصه اجتماعی و سیاسی او را برچرخ بنشانند؛ یكی سلسله جنبان حركتی می شود كه به نام مصالح نظام، نهایتا" پیری را از كنج مدرسه فقاهت و دیرمناعت، راهی خبرگان كنند كه فقط وفقط با هاشمی بستیزند؛ این چنین است در مورد حق تضییع شده كروبی و هكذا در مورد نیروی های مومن و متدین كشور.
بدون آنكه در پی ترویج و توصیه فرقه گرایی باشم، ضمن اعلام حمایت از رایزنی و همفكری شما سه بزرگوار ، حاصل سخن بنده این است كه امروز و درآستانه انتخابات مجلس و تائید صلاحیت ها، روز مباهله دو جانبه عقیدتی و سیاسی با كسانی است كه درون مایه انقلاب اسلامی مردم ایران و اندیشه امام خمینی را درنیافته اند و اگر همین طور به پیش بروند، اندیشه قیم مآبانه ومنحرف «خلافت اسلامی» را به جای «جمهوری اسلامی» خواهند نشاند. تجلی این مواجهه و مباهله شما در مقاطع حساس كنونی هم تلاش برای درصدر نشاندن حاكمیت مردم و نمایندگان طیفها و سلایق گوناگون آنهاست، حتی اگر به مذاق عده ای خوش نیاید.
قطعا" هم مستحضرید كه ممكن است كسانی از همگرایی هاشمی، خاتمی و كروبی ناخرسند باشند وتلاش كنند تا به انحای مختلف آن را متوقف ساخته یا تحت الشعاع قرار دهند. برخی انعكاس های خبری جهت دار از رایزنی های شما حاكی از چنین عصبانیتی است. اما تلاش كنید تا به دوستداران انقلاب و امام و مجموعههای فكری و سیاسی اطراف خود تفهیم كنید كه همفكری افرادی چون هاشمی، كروبی و خاتمی، همفكری برای تشكیل و ایجاد یك حزب، فرقه یا ائتلاف حزبی و جناحی نیست، بلكه حمایت از اندیشه اساسی «جمهوری اسلامی» در برابر اندیشه انحرافی «خلافت اسلامی» و صیانت از رای مردم در برابر خلافت مسلكان است؛ همگرایی برای احیای فقرههای نادیده گرفته شده و صریح اندیشه امام راحل است كه بارها و بارها با دخالت نظامیان در انتخابات مخالفت كرد، مجلس را به معنای تام آن در راس امور می دانست و از همان ابتدا تاكید كرد كه «جمهوری اسلامی، نه یك كلمه كم و نه یك كلمه زیاد». برحجم این تلاش ها، رایزنی ها و تبادل نظرها بیافزایید تا خدای ناكرده شرایطی پیش نیاید كه نیروهای توانمند و متعهد ناچار به كناره گیری جبری از فعالیتهای انتخاباتی شوند كه در آن صورت نتیجه آن به سود هیچ كس نخواهد بود».
والسلام علی عبادالله الصالحین
قم، 12 بهمن 1386،23 محرم الحرام 1429
اسدالله بیات زنجانی