همزمان با افزایش تلاشها برای متقاعدکردن رئیس قوه قضائیه جهت حضور در انتخابات، منوچهر متکی سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان دو روز پیش گفت: «سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان میگوید نتایج بررسیها و رصد تحرکات به او و همکارانش نشان میدهد که احتمال حضور سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری بسیار افزایش یافته است».
اردوگاه اصولگرایی در آستانه هیچ انتخاباتی اینقدر بیبرنامه، متکثر و غیر قابل پیشبینی نبوده است. چهرههایی مانند فریدون عباسی و حسین دهقان هم گفتهاند تا آخر میمانند. فریدون عباسی با اشاره به اینکه موافق جمعآوری امضا برای حضور رئیسی در انتخابات نبودم، گفته است: «مجلس باید استقلال خود را از قوه مجریه حفظ کند، زمانی که از یک فرد دعوت میکنیم تا رئیسجمهور شود، بعد از آن به هر وزیری که او معرفی کند یا هر کاری که انجام دهد باید رأی مثبت دهیم و دیگر نمیتوانیم نقش نظارتی خودمان را ایفا کنیم. جزء امضاکنندگان نامه به رئیسی نبودم و اعتقاد دارم که قوه قضائیه برای برقراری عدالت در جامعه نیازمند ثبات مدیریتی است. حالا که شخصی مثل آقای رئیسی که جنسش، جنس قوه قضائیه است و تجارب خوبی هم دارد و افراد، ساختار و سازمان آنجا را میشناسند، نقاط ضعف و کاستیها را میداند سریعتر از بقیه میتواند در ثبات قوه قضائیه و سالمسازی آن و آمادهکردن برای ساختن تمدن نوین اسلامی قدم بردارد، به نظر من ایشان در قوه قضائیه بمانند نظام بهره بیشتر میبرد تا اینکه به قوه مجریه وارد شود»
عبدا... گنجی فعال اصولگرا و مدیرمسئول روزنامه جوان هم مشابه همین تحلیل را دارد و در توییتی به انتقاد از نامه نمایندگان به رئیسی پرداخته و نوشته: «۲۲۰ نماینده محترم مجلس که از جناب رئیسی درخواست حضور در انتخابات کردهاند، حتما دلسوزانه است. اما نگاه فرامتنی به درخواست خود نداشتهاند. در نظام پارلمانی چنین امری معقول است اما در نظام ریاستی این سؤال طرح میشود که با فرض پیروزی، فردای انتخابات چگونه میخواهند بر دولت نظارت کنند؟».
از آن سو مشخص است که فردی مانند عزتالله ضرغامی هم که هشت سال است منتظر چنین روزی است و همه برنامههایش را معطوف به حضور در انتخابات ۱۴۰۰ کرده به این راحتی کنار نخواهد کشید. سابقه اظهارنظرهایش در سال ۹۶ هم گواه همین است. او آن زمان خطاب به جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب نوشته بود: «ضمن استقبال از اعلام آمادگی حجتالاسلاموالمسلمین آقای رئیسی، امیدوارم حضور ایشان باعث گرمی و رونق انتخابات ریاستجمهوری شود.
همانگونه که در متن بیانیه ایشان آمده فارغبودن از گروهبندیهای سیاسی رایج، مورد تأکید قرار گرفته که در واقع بر مرزبندی ایشان با جریان نوپای سیاسی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا) صراحت دارد. از باب تقویت این جبهه و پیرو سخنانم در جلسه مجمع عمومی ۲۰/۱/۹۶، از شما انتظار دارم، ضمن احترام به اعلام استقلال ایشان و همچنین موضع قبلیشان و تمکین نسبت به آن، بر اساس آییننامه صریح خود که مورد پیمان همه اعضا بوده است در این خصوص تصمیمگیری نمایید. پیشنهاد میکنم به جای ایشان و نفر پنجم اعلامی که با صراحت مورد تکذیب و اعتراض ایشان قرار گرفته، دو نفر بعدی یعنی آقایان حاجیبابایی و نیکزاد را جایگزین نمایید» که البته کسی توجهی به این درخواست ضرغامی نکرد!
اما جالب است که چهرههای شاخصتر که قبلا هم سابقه حضور در انتخابات را داشتهاند تلویحا یا صراحتا گفتهاند که در صورت آمدن رئیسی کنار خواهند کشید. احتمالا میدانند که در آن صورت شانسی نخواهند داشت و نمیخواهند دوباره مهر شکستخورده برای چندمین بار بر پیشانیشان بنشیند. این چهرهها شامل سعید جلیلی، محسن رضایی و باقر قالیبافاند.
چندیقبل به نقل از قالیباف سه شرط برای آمدنش اعلام شده بود که یکی از آنها نیامدن ابراهیم رئیسی بود اگرچه بعدا نزدیکانش این شروط را تکذیب کردند. تسنیم، اسفندماه به نقل از برخی منابع مطلع نوشته بود که قالیباف در حال حاضر با توجه به احتمال حضور رئیسی، بر عدم کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ تأکید دارد. محسن پیرهادی عضو هیئت رئیسه مجلس و از چهرههای سیاسی نزدیک به محمدباقر قالیباف همان زمان اعلام کرد بود «قالیباف بنای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را ندارد... و برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور ابراهیم رئیسی، قالیباف آمادگی کمک به او را دارد».
اطرافیان سعید جلیلی هم گفتهاند که او در صورت آمدن رئیسی، توانش را در خدمت حمایت از او قرار خواهد داد. به جز این چهرههای شاخص، سعید محمد هم در پاسخ به این سؤال که آیا با حضور آیتالله رئیسی در عرصه انتخابات ریاستجمهوری به نفع وی از رقابتها کنار میروید یا خیر، گفته: «اخیرا خبرگزاری فارس همین مضمون را کار کرده و پاسخ من انتشار یافته لطفا به همان پاسخ رجوع فرمایید».
او به فارس گفته بود: «من ابتدا خدمت آقای رئیسی رفتم تا برنامه را با ایشان تنظیم کنم. ایشان گفتند که به انتخابات ورود نمیکنند. حتی قبل از آنکه از قرارگاه خارج شوم دوباره از ایشان پرسیدم و گفتند که قصد ورود به انتخابات را ندارند. اگر ورود کنند به آقای رئیسی کمک میکنم چون ایشان میتوانند اجماع خوبی ایجاد کنند و اولویت عدم انشقاق است».
رئیسی بیاید یا نیاید؟
چند وقت قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه برخی فرماندهان نیروهای مسلح از رئیسی خواستهاند نامزد نشود. این خبر تکذیب شد، اما روز گذشته اسماعیل کوثری هم درباره آن توضیح داده و گفته است این موضوع از اساس کذب است و تکذیب هم شد؛ سپاه و نیروهای مسلح بههیچعنوان وارد چنین دستهبندیهایی نشده و نخواهند شد. من اطلاع دارم که چنین نامهای خطاب به آقای رئیسی نوشته نشده است. بله، فرماندهان نظامی اگر جایی احساس خطر کنند، برای دفاع از انقلاب ورود میکنند؛ مثل نامهای که به آقای خاتمی در دوران اصلاحات نوشته شد. بنده هم آن نامه را امضا کردم تا هشدار لازم به رئیسجمهور وقت داده شود. شأن سپاه بالاتر از این حرفهاست و اینها شیطنتهایی است که کسانی که نمیخواهند یک تفکر انقلابی و جهادی در رأس قوه مجریه قرار بگیرد، مطرح میکنند.
عباس سلیمینمین نیز که به نظر میرسد از حامیان قالیباف است، دیروز با اشاره به اینکه کاندیداهای اساسی جریان اصولگرا آقایان رئیسی و قالیباف هستند که هر دو اعلام کردهاند در صورت حضور دیگری در انتخابات شرکت نخواهند کرد، گفته است: مسئله دیگر این است که آیا در صورت حضور آقای رئیسی در انتخابات، سود این حرکت برای مردم بیشتر است یا حضور او در قوه قضائیه سود بیشتری برای مردم دارد؟! این بحث هنوز به نتیجهای نرسیده است. به عقیده من، آقای رئیسی تنها کسی است که میتواند اصلاحات در قوه قضائیه را بهعنوان امری حیاتی ادامه بدهد. بعد از خروج او از این قوه، اصلاحات سختتر و کندتر خواهد شد. شخصیتی مثل او قوه قضائیه را بهخوبی میشناسد و امروز هم دارای این ایثار و و فداکاری است که با همکاران لغزشکرده خود برخورد کند و این شجاعت را داشته که در مقابل آنها صفآرایی کند. این شجاعت در مدیران گذشته کمرنگتر بود. مصلحت کشور بیشتر در حضور او در قوه قضائیه است. بااینحال سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان با اشاره به نامه آیتالله موحدیکرمانی به ابراهیم رئیسی برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری، گفته است مدل انتخابات سال ۹۲ مدل بازنده است؛ مقصود او حضور بیش از یک نامزد از جریان اصولگرایی در عرصه انتخابات است.