علیرضا عزیزی، مدیرمسئول انتشارات توفیقآفرین با تایید این خبر گفت: «ایشان کارشان بیشتر در بیمارستان بود و البته نویسنده هم بودند. دو سکته مغزی کردند، حجم خونریزیشان بالا بود و ایست مغزی کردند و فوت شدند.»
گویا کریمان به تازگی دوز دوم واکسن کرونا را تزریق کرده بود.
عزیزی همچنین در صفحه خود برای در گذشت لیلی کریمان چنین نوشته است: «ستارهای که پرواز کرد
لیلی با کارهاش زنده است
بین همهمون هست
رفته سفر...
ما همهمون مسافریم
مثل کتاب اولش " آرزو"
همیشه آرزو داشت همه رو خوشحال و راضی کنه.
مثل کتابش "زندگی زیباست"
زندگی زیبایی داشت.
مثل مجموعه کتابهای "صداهای ماندگار"
که انتشارش را ندید، صدایش برایمان ماندگار شده.
مثل کتابش "خداحافظ زندگی"
با زندگی خداحافظی کرد
و مثل کتاب آخرش
"کلاغها از تهران رفتهاند"
پر کشید و رفت.
او قصه و سرگذشت زندگی صدها هنرمند رو نوشت،
اما قصه زندگی خودش پرغصه بود.
او جان صدها نفر از بیمارانش را نجات داد،
هزاران نفر را امیدوار به زندگی کرد،
میلیونها نفر را با داستانهایش دلبسته قلمش کرد
و اکنون با رفتنش همه را گریان کرده.
همیشه با احترام و لبخند جواب دیگران را داد
حتی اگر به او تلخی کردند!
همیشه بهترین را برای دیگران خواست
و سهمش از دنیا شادی دیگران بود و بس.
و من چه خوشبخت بودم که ٢٥ سال دوشادوش و در کنارش با او کار کردم و صدها بار شاهد تولد آثار و کتابهایش بودم. هر جا تیم نویسندگانم کم میآوردند او بود که وارد میدان میشد و کار را تمام میکرد به زیباترین شکل ممکن. او مثل کتابش "تمام کن این قصه را" قصه زندگی خودش را تمام کرد و رفت. ستاد بزرگداشت سهراب و فروغ یتیم شد. حاصل ۱۰ سال تلاش مستمرش را ندید ولی آثارش همیشه ماندگار هستند. او همیشه در اوج بود. حتی با رفتنش هم در اوج ماند و خواهد درخشید. او همیشه در آسمانهاست و مثل ستارهای میدرخشد. لیلی کریمان ستاره بود. ستارهای به معنی واقعی "بینقاب".
پرویز پرستویی، بازیگر نیز با انتشار پستی در پی در گذشت لیلی کریمان نوشته است: «سرکار خانم دکتر لیلی کریمان، رماننویس و نویسنده کتاب بنده (ستاره بینقاب) براثر مرگ مغزی دارفانی را وداع گفتند
تسلیت به خانواده محترمشان
روحشان شاد و یادشان گرامی»
لیلی کریمان نویسنده، مترجم، منتقد و ماما در سال ۱۳۴۲ در تهران متولد شد. او فارغالتحصیل رشته مامایی و همچنین عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران بود. از آثار این نویسنده میتوان به «اگر فقط شش ماه»، «ستاره بینقاب (من پرویز پرستویی)»، «بیشعورهای ضدگلوله (هجوم به ضوابط اخلاقی)»، «کوچ مانکن»، ترجمه «چرا بیشعوری» از خاویر کرمنت، «هیچ کس گلی برایم نفرستاد» از ساندرا براون، «زندگی زیباست» از روبرتو بنینی، «راه دراز خانه» از دانیل استیل و ... اشاره کرد.