درست است که میگویند؛ «عقل سالم در بدن سالم است»، اما اگر عقل انسان سالم باشد، طبیعتاً مانع از بیماری جسم خود میشود.
با این بیان قصد نداریم که به اهمیت و ضرورت ورزش و افتخاراتی که ورزشکاران ایرانی در صحنههای مختلف ملی و بینالمللی برای کشورمان به ارمغان آورده و میآورند خدشهای وارد کنیم.
چرا که هر کدام از این دو مقوله یعنی علم و ورزش و یا موضوعاتی مانند هنر، جایگاه خود را دارند، اما قطعاً سرمایهگذاری در هر بخش باید متناسب با میزان اثربخشی، اهمیت و ضرورت آن در رشد و پیشرفت کشور و جامعه صورت بگیرد.
با این وجود و با اینکه کشور ایران پس از انقلاب اسلامی شاهد رشد جهشی و فوقالعاده در عرصههای مختلف علمی بوده است، اما متأسفانه همچنان جایگاه دانشمندان و نخبگان ما از نظر مادی و حتی موقعیت اجتماعی به هیچ وجه قابل قیاس با ورزشکاران نیست.
بیشک یکی از علل اصلی مهاجرت دانشمندان، نخبگان و متخصصین کشور را نیز باید در همین نکته یعنی کمتوجهی به فعالان این بخش جستجو کرد.
این در حالی است که دستاوردهای علمی از ماندگاری و اثربخشی به مراتب بالاتری برخوردارند، در اکثر موارد باعث تولید ثروت میشوند، ارتقاء جایگاه و موقعیت اجتماعی کشور در حد عالی آن را به همراه دارد، نتیجه آن فراگیر و بنیادین است و موفقیت در تمامی عرصهها اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و سایر موارد، در گرو کار علمی اصولی است و در مجموع ارزش مادی و معنوی آن بسیار بیشتر از سایر عرصهها است.
البته بخشی از ناکامی در این زمینه ناشی از ضعف و کاستیهای فرهنگ عمومی است، اما بخش عمده آن را باید حاصل کمکاری مسئولین سیستم اداری و اجرایی و درگیر شدن آنها با مسائل حاشیهای و سیاسی و در نتیجه غفلت از برنامهریزی برای سرعت بخشیدن به رشد علمی در حد شایسته آن دانست.
بدیهی است در کشوری که مهد علم و دانش به شمار میرود، نگاه به به این مقوله نباید نگاه جهان سومی و پایینتر از سایر عرصهها از جمله ورزش باشد و بهخصوص نباید سلبریتیها (اعم از هنری یا ورزشی و ...) در موقعیت برتری نسبت به دانشمندان و نخبگان و حتی کارآفرینان قرار داشته باشند.
لذا امید است که احیاء جایگاه علمی ایران و تحقق نهضت علمی در اولویت کاری مسئولین سه قوه به خصوص مسوولین دولت آینده قرار گیرد و در حد شأن و جایگاه علم در اسلام، در این بخش سرمایهگذاری شود.