آفتاب-محمدرضا نظری: در کشوری که اندیشه های مصطفی کمال آتاتورک سنگ بنای نظام سیاسی آن را گذاشته است حضور اسلامگرایان در صحنه سیاسی،منجر به تنشهای فراوانی میان طرفداران سرسخت سکولاریسم و گروه های اسلامگرا شده است.
هرچند که شکوفایی اقتصادی ترکیه و جذب میلیاردها دلار سرمایه خارجی کارنامه موفقی از اسلامگرایان به نمایش گذاشته است. ولی متعاقب آن نمی توان خشم لائیکهای وفادار به اندیشه های آتاتورک را نادیده گرفت.
سیر موفقیت اسلامگرایان این بار در تصویب قاطع آزادی حجاب در پارلمان ترکیه توانست خوشحالی دختران دانشجوی مذهبی که می توانستند «توربان» به سر کنند را به همراه آورد و البته به همان تناسب نباید خشم روزافزون مدافعان اندیشه آتاتورک را نادیده گرفت. تاریخ ترکیه بارها شاهد کودتای نظامیانی بوده است که حتی «عدنان مندلیس» را به جرم داشتن احساسات مذهبی اعدام کردهاند و در آخرین نمونه با یک کودتای نرم در نیمه دهه 90 ضمن ساقط نمودن دولت ائتلافی نجم الدین اربکان حتی حزب اسلامگراي رفاه را نیز منحل کردند.
این بار شاگردان اربکان راه دیگری را در پیش گرفتهاند. در زمانی که کشور با حضور هزاران تظاهرات کننده لائیک میتوانست بهانه دیگری را به دست نظامیها جهت کودتا علیه دولت «رجب طيب اردوغان» دهد شاگردان نوگرای اربکان پس از رای مثبت پارلمان شرایط را برای حضور ارتش در کردستان عراق و نبرد با جنگجویان پ.ک.ک فراهم نمودند تا از این طریق ضمن خالی نمودن پتانسیل برخورد قهرآمیز نظامیهای ترکیه امکان هر گونه بهانه برای تهدید دولت اردوغان از آنها سلب شود؛ هر چند که استراتژی حمله نظامی ارتش ترکیه عواقب خاصی برای همسایگان اقلیم کرد و بخصوص سیاست مداران ترک به همراه خواهد داشت.
به منظور بررسی عواقب حمله ارتش ترکیه به کردستان عراق و نیز نقش حزب عدالت و توسعه به عنوان اسلامگرایان مدرن در آرایش قدرت ترکیه با دکتر سید اسد الله اطهری استاد دانشگاه و کارشناس ارشد مسایل ترکیه به گفت و گو نشسته ایم.
س: باتوجه به سیر تحولات پس از 11 سپتامبر جایگاه کنونی ترکیه را درمعادلات منطقه ای چگونه ارزیابی میکنید؟
ج: در دوران جنگ سرد ترکیه از جایگاه خاصی برخوردار بود که پاداش آن را با عضویت در ناتو و وارد شدن به نهادهای اروپایی به دست آورد. در واقع ترکیه توانست بیشترین منابع مالی غرب را جذب کند و با ایجاد پایگاههای نظامی آمریکا، هم جهت با ایالات متحده در مقابل با کمونیسم ایفای نقش کند. این کشور که در نهادهای منطقهایی مانند پیمان بغداد و سنتو حضور داشت پس از فروپاشی شوروی احساس کرد که جایگاه ژئوپلیتیک خود را از دست داده است ولی حادثه 11 سپتامبر باعث شد تا این دغدغه استراتژیستهای ترکیه پایان یابد و در مقابل تعامل ترکیه با آمریکا بیشتر شد. این افزایش تعامل از چند جهت منجر به ارتقاء جایگاه ترکیه شده است. یکی اینکه حمله آمریکاییها قبل از سقوط صدام و بخصوص کنترل مسئله منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق از طریق پایگاههای آمریکا در خاک ترکیه انجام میشد. در مورد دیگر ترکیه توانست جایگاه ایران در انتقال خطوط انرژی را به دست آورد. در واقع هر جایگاهی که ایران میتوانست داشته باشد توسط ترکیه تصاحب شد. در آینده نیز نمیتوان به نحوی خطوط لوله را تغییر داد که از ایران عبور کند. در واقع دولتمردان ایرانی باید به این موضوع فکر کنند که این نان از دهان ایرانیها گرفته شد و به آن طرف داده شده است. در حالی که باتوجه به جایگاه ژئوپلیتیک کشورمان باید از این امتیاز استفاده میکردیم.
س: آیا مشکلات ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا، منجر به سوق یافتن دولت اسلامگرایی این کشور به سمت ایالات متحده نشده است؟
ج: اسلامگراهایی که در ترکیه حضور دارند نباید با اسلامگرایانی که در ایران می شناسیم، اشتباه گرفته شوند. آنها پس از اینکه به قدرت رسیدند رفت و آمد به بروکسل را آغاز کردند یعنی منافع ملی خود را در ورود به اتحادیه اروپا تعیین کرده اند و شاید تعجب کنید که آمریکا اولین کشوری است که از عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا حمایت میکند. این در حالی است که آمریکا از عضویت لهستان در اتحادیه اروپا حمایت نمیکند و این نکته مهمی است.
اکنون آمریکا به ناتو بهای زیادی نمیدهد به نحوی که ناتو پس از جنگ افغانستان، در حمله به عراق، کنار گذاشته شد، در واقع اوج عملکرد ناتو در بحران یوگسلاوی بود. درهمان دوران نیز ترکیه نقش زیادی ایفا کرد.
در مورد دلایل مخالفت برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا میتوان به این نکته توجه داشت که دلیل اینکه آقای سارکوزی،خانم مرکل و سایر کشورها با حضور ترکیه مخالف هستند این است که آنجا یک باشگاه مسیحی است. مرحوم تورگوت اوزال گفته بود که آنها هرگز اجازه نخواهند داد که ترکیه وارد باشگاه مسیحی شود و یا اینکه هانتینگتون طی مقالههایی توصیه میکند که ترکیه بهتر است به جای ورود به اتحادیه اروپا وارد اتحادیههای جهان اسلام شود و اکنون در حال وقت تلف کردن است.
البته افرادی که مسائل ترکیه را نمیدانند به این شکل تحلیل میکنند به این دلیل که مذاکره با اروپا برای اسلامگراها و هر نیرویی در ترکیه یک بهانه است. زیرا هر اندازه مذاکره بیشتری صورت گیرد به معنی تضعیف و کنترل ارتش است و این روند منجر به تقویت دموکراسی در این کشور خواهد شد. مذاکره با اروپا در واقع همان هدف ملی است که آتاتورک مطرح کرده بود صلح در داخل و خارج ترکیه و قرار گرفتن درمدار غرب و کسی نیز نمیتواند با این موضوع مخالفت کند. البته به روی هزینه و بهایی که ترکیه برای عضویت پرداخت میکند بین احزاب و گروهها سیاسی این کشور اختلاف نظر وجود دارد. به این دلیل که برای ورود به اتحادیه اروپا باید چند هزار صفحه از قوانین ترکیه عوض شود. یکی از سئوال هایی که در این باره مطرح میشود این است که آیا پیوستن به اتحادیه اروپا بر مبنای مولفه های جغرافیایی،مذهبی و یا سیاسی تعریف میشود؟ اکنون اروپا نمیگوید که مبنای آن مولفه های جغرافیایی است، اگر پیشرفتهای اقتصادی هم مدنظر باشد کشورهایی مانند مالت و قبرس به اتحادیه اروپا پیوستهاند در حالی که کشورهایی که کاندیدای پیوستن به اتحادیه اروپا هستند وضعیت به مراتب بهتری دارند.
تفاوت نحوه برخورد آمریکا و اروپا زمانی مشخص میشود که آمریکا میگوید با احزاب لیبرال دموکرات، که توانسته اند مسیحیت را با دموکراسی آشتی دهند،باید تعامل داشته باشند. حزب عدالت و توسعه نیز همان کار را انجام میدهد.این حزب توانست در ترکیه چهره ای دموکراتیک از اسلام را به نمایش گذارد.
س: مشکلات ترکیه با یونان و ارمنستان تا چه اندازه مانع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا شده است؟
ج: ترکیه باید درهای خود را به قبرس یونانینشین باز کند ولی برای این کار مقاومت نشان میدهد. البته نقض حقوق اقلیتها و حقوق بشر نیز مطرح است. حامیان اندیشه آتاتورک،دولت را بر جامعه مدنی مقدم میدانند طرفداران این اندیشه که نظامیان هستند یکی از موانع ورود ترکیه به اتحادیه اروپا محسوب می شوند به این دلیل که جامعه مدنی باید مقدم بر دولت باشد. هنوز در ترکیه به کردها، ترکهای کوهی میگویند و قتل عام ارامنه توسط دولت عثمانی، هم چنان انکار می شود.
در این کشور 20 میلیون علوی با مشکلات خاص خودشان مواجه هستند. در واقع ساخت ملت- دولت در ترکیه با تاخیر مواجه شده است مانند کشورهای عربی خلیجفارس که تنها اسم آنها کشور است. این در شرایطی است که اتحادیه اروپا از حاکمیت ملی عبور کرده و به سوی یک نوع حکومت فراملی در حال حرکت است که آخرین نمونه آن اعلامیه لیسبون است. هر چند که به لحاظ اقتصادی، حداقل اتحادیه اروپا وجود دارد ولی نباید اشتباه کنیم که به معنی واقعی هنوز اتحادیه اروپا تحقق پیدا نکرده است به عنوان نمونه سیاست خارجی اتحادیه اروپا وجود ندارد که گروهی از طرف ایران با آنها وارد مذاکره شدهاند. شاید تشکیل اتحادیه اروپا بیش از 50 سال به طول انجامد.
س: آیا شما حضور اسلامگرایان لیبرال را مدیون نزدیکی ترکیه به اتحادیه اروپا میدانید؟
ج: در ابتدا باید اسلامگرایی در ترکیه را ترجمه کنیم که چه نوع اسلامگرایی است. آنها تفکرات کانتی دارند و دارای ایدئولوگهای ماهری هستند این اسلام با تفکرات اربکان فاصله زیادی دارد. البته شاید عجیب تلقی شود که در ترکیه علویها ،کردها، نظامیها و حتی اسلامگریان طرفدار سکولاریسم هستند.
در سه بار شورشی که در ترکیه انجام گرفت روح اسلامگرایی نمایان است حتی «عدنان مندایس» پس از اینکه به قدرت رسید اعدام شد. البته گذار به پلورآلیسم از همین دوران آغاز شد. هر 10 سال یک کودتا صورت گرفت و در دهه 90 اولین کودتای پست مدرن در ترکیه شکل گرفت. عدهایی معتقدند که جمهوری دوم از دوران آقای «طیب اردوغان» آغاز میشود ولی من معتقدم که شکل جمهوری دوم از همان زمان روی داد. به این دلیل که عدنان مندایس برای اولین بار توانست حزب آتاتورک (جمهوریخواه خلق) را شکست دهد. در این دوران حتی مطرح شد که میتوان نماز را به زبان ترکی خواند و درباره کردها و اسلام نظریههایی مطرح شد که تحت تاثیر تحولات جنبشهای اسلامی منطقه و جهان اسلام در دهه 80 بود.
به دنبال عملیاتی شدن تفکرات اقتصادی تورگوت اوزال و مهاجرت روستائیان به شهرها شاهد بهبود اوضاع اقتصادی بودیم. همین دوران نطفه اسلامگرایان امروز است که از روستاها به استانبول و آنکارا وارد شدند این افراد سربازان حزب عدالت و توسعه را تشکیل میدهند. اکنون شاهد یک بورژوازی مسلمان هستیم که گروههای فکری اسلامی و مدارس مذهبی تبدیل به پایگاه احزاب اسلامگرا شدهاند. البته احزاب اسلامگرای رادیکال هیچ جایگاهی ندارند. به این دلیل که روح این اسلامگرایی صوفیانه و عرفانی است. حتی علویها هم به دنبال سکولاریسم هستند تا اتفاقی برایشان روی ندهد.
س: وقوع کودتای نرم علیه دولت نجمالدین اربکان تا چه اندازه در اتخاذ استراتژی اسلامگرایان برای حضور مجدد آنها در ساختار قدرت موثر بوده است؟
ج: تمام احزاب اسلامگر در ترکیه مانند احزاب سعادت، رفاه و فضیلت را آقای اربکان تشکیل داده است. درواقع همه افرادی که در قدرت حضور دارند از شاگردان آقای نجم الدین اربکان هستند ولی این افراد از گذشته تجربه کسب کردهاند. به عنوان نمونه اربکان میگفت:«ورود اروپا یعنی امپریالیسم »،او دارای تفکرات خاصی بود،درحالی که این افراد رفتن به سوی اروپا را آرزوی ملی میدانند البته طبق نظرسنجی هایی که در ترکیه انجام شده است طرفدار پیوستن به اتحادیه اروپا در ترکیه کم نیستند.
س: آیا میتوان گفت که با حضور اسلامگرایان جدید، سکولاریسم اروپا در حال تبدیل شدن به سکولاریسم آمریکایی است؟
ج: سکولاریسم در بیطرفی دولت در مسائل مذهبی، جدای دین از دولت و از سیاست،جدایی حاملان شریعت از قدرت و یا اینکه جدایی سپهر عمومی از خصوصی معنی میدهد. سکولاریسمی که در ترکیه وجود داشت شبیه فرانسه بود که تقریباً ضد دینی تا غیر دینی محسوب میشد. در فرانسه حتی انداختن نماد مسیحی و یهودی هم ممنوع است. به عنوان نمونه در مقوله آزادی حجاب نیز نظامیان مقاومت زیادی کردند و مردم لائیک هم در خیابانها علیه آزادی حجاب تظاهرات کردند ولی در نهایت آنها توانستند آزادی داشتن حجاب توربان در دانشگاهها را تصویب کنند حتی به دنبال آن عبدالله گل اعلام کرد که آزادی حجاب در واقع همان حقوق بشر است.
س: چه عواملی باعث شدکه حزب عدالت و توسعه در ترکیه با اقبال عمومی مواجه شود؟
ج: آقای اربکان به ایران سفر داشت و در زمانی که لیبی تحت تحریم هوایی بود با ماشین به این کشور سفر کرد. در آن دوره آقای اردوغان نیز به دلیل سخنرانی به زندان افتاد و در نهایت پرونده اسلامگرایان برچیده شد. این تجربه تلخ نشان داد که آنها قواعد بازی را بلد نیستند. هنوز سهم و وزن نهادهای بینالمللی، اروپا و آمریکا را نمیدانند و در واقع از جایگاه نیروهای اجتماعی داخلی ترکیه مطلع نیستند. پس از اینکه از نظر فکری خودشان را تقویت کردند درهای حزب عدالت و توسعه باز شد به نحوی که افرادی از حزب عدالت وتوسعه امروز وارد مجلس شدند از اعضای قدیم حزب جمهوریخواه خلق، بعضی از وزیران دولتهای قبل و یا نمایندگان احزاب دیگری در پارلمان بودند ولی آنها درهای حزب را بازگذاشتند تا هر کسی که مرامنامه حزب را قبول دارد وارد تشکیلات شود.
حزب عدالت و توسعه درباره نحوه روابط با آمریکا به صورت کامل ارتباط خودشان را حفظ کردند در حالی که اربکان مخالف برقراری رابطه با آمریکا بود. در کنار این موارد اهمیت خاصی به حوزه اقتصاد قائل شدند تا حدی که یکی از دلایل مهم موفقیت آنها مسئله اقتصاد بود. در واقع این افراد در چارچوب حرف و سخنرانی عمل نمیکنند بلکه به دنبال راهکارهای حقوقی و استفاده از مکانیزم های عملی هستند. آنها میگویند که مسلمان هستند ولی طرفدار سکولاریسم و به تفکر آتاتورک پایبند مانده اند و تمام این موارد را در ساختار حزبی خود لحاظ میکنند . پس از انتخابات شوراها بازپسگیری قدرت را آغاز کردند و از حاشیه به متن آمدند با توجه به اینکه ساختار حزبی عدالت و توسعه قابل انعطاف است به همه اجازه داده شد که در دفاتر حزبی ثبتنام کنند حتی وزرای سابق حضور پیدا کردند در واقع از تمامی ابزار قدرت به صورت کامل استفاده میکند به عنوان نمونه در قضیه توربان توانست با یک حرکت ملی موفق شود. حتی افرادی از درون حزب جمهوریخواه خلق تغییر بیعت دادند و وارد حزب عدالت وتوسعه شدند به این دلیل که این حزب اهداف مترقیتر و برنامههای پیشرفتهتری ارائه کرد.
س: تا چه اندازه موفقیتهای اقتصادی حزب عدالت و توسعه در جذب نیروی سایر احزاب و اقبال عمومی مردم ترکیه موثر میدانید؟
ج: شاخصهای اقتصادی باید در کنار اعتبار بینالمللی و منطقهایی که طیب اردوغان برای ترکیه به همراه آورده است در نظر گرفت. در رابطه با ایران میتوان قرارداد چاههای نفتی پارس جنوبی اشاره کرد. در رابطه با سوریه همیشه با مشکل مواجه بود ولی اکنون رابطه خوبی برقرار است. در شرایط حاضر ترکیه با آسیای مرکزی و قفقاز همکاری میکنند و توانسته است موفقیتهایی در مسئله نفت، انرژی،گاز به دست آورد که همگی از اعتبارات این دولت محسوب میشود. این دولت برخلاف دولت خاتمی در ایران که خود راموسسه فرهنگی تعریف کرد خود را به عنوان یک موسسه اقتصادی در نظر میگیرد. در واقع معتقد هستند که در آینده برای اینکه ترکیه بتواند در عرصه جهانی شدن وزن واعتباری داشته باشد باید اقتصاد کشور را قویتر سازند.
س: همیشه در تاریخ ژنرالهای ترکیه در مقابل پیشروی اسلامگرایان واکنش تندی نشان میدادند. دلیل سکوت آنها در شرایط فعلی با پیروزیهای چشمگیر اسلامگرایان در چه عواملی تحلیل میکنید؟
ج: هر زمان که نظامیان بخواهند در ترکیه کودتا کنند از حامیان بینالمللی برخوردار هستند در واقع هر 4 بار کودتا با چراغ سبزه راس نظام بینالملل همراه بوده است. در واقع هیچوقت توسط نظامیان کودتایی صورت نمیگیرد مگر اینکه آمریکا نظام بینالملل و غرب پشت سر آنها باشند. این در حالی است که آمریکا نظامیها را در مقابل حزب عدالت و توسعه به سکوت و آرامش دعوت کرد. البته نظامیها نیز اکنون احساس کردهاند که شرایط همانند دوران جنگ سرد نیست تا بتوانند اقدامی انجام دهند. این موارد نیز با شعارهای دموکراسی آمریکاییها در منطقه سازگار نبود. آنها تحت عنوان دموکراسی و حقوق بشر به عراق حمله کردهاند و به دنبال خاورمیانه بزرگتر و جدید هستند حتی در دور اول که حزب عدالت و توسعه پیروز شده بود نظامیان اعلام کردند که نمیخواهند در مقابل اراده مردم قرار گیرند.
البته این موارد نیز با شعارهای دموکراسی آمریکاییها در منطقه سازگار نبود آنها تحت عنوان دموکراسی وحقوق بشر به عراق حمله کردهاند و به دنبال خاورمیانه بزرگتر و جدیدتر هستند. حتی در زمانیکه در دور اول،حزب عدالت و توسعه پیروز شده بود نظامیان اعلام کردند که نمیخواهند در مقابل اراده مردم قرار گیرند.
ولی در زمان اربکان نظامیها بهانههای لازم را در اختیار داشتند. ازجمله مهمترین عامل پیروزی حزب عدالت وتوسعه وضعیت اقتصادی ومهار تورم در ترکیه بود. در حالی که «کمال درویش» از صندوق بینالمللی پول گرفته بود تا وضعیت اقتصادی کشور را درست کند ولی تمام این مسائل به دست توانای حزب عدالت و توسعه ترکیه عملی شد.
این افراد که ملقب به «آق ترکی» به معنی پرونده سفید هستند بدون رشوهخواری وبا تجربههایی که در شهرداری استانبول داشتند توانستهاند پلورآلیزم وفادار و طرفدار دموکراسی به وجود آورند. تا آرزوی ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا محقق کند در واقع حزب عدالت و توسعه همان کاری را انجام میدهد که ملت میخواهند حتی درباره اقلیتها شاهد بودهایم که اکثریت کسانی که به این حزب رای دادند کردها بودند. این در حالی است که در قبل از کردها تحت عنوان ترکهای کوهی نام برده میشد و هر حزبی که از کردها در انتخابات شرکت میکرد نظامیان آن را ممنوع اعلام کردند ولی اکنون توانستهاند به صورت انفرادی 20 نفر وارد پارلمان شوند. این دولت تلاش کرد که وضعیت اضطراری در نواحی کردنشین لغو کند . سرکوب تظاهرات، برخورد قهرآمیزی که بر علیه کردها صورت میگرفت کاهش پیدا کند. در گذشته و زمانی که اربکان حاکم بود ارتش اقدام به سرکوب کردها کرد. ولی اکنون حزب عدالت وتوسعه توانسته آرامش و ثبات سیاسی ایجاد کند. در واقع معقول حرکت نمودن به آنها خیلی کمک کرده است.
س: با توجه به وجود فروشگاههای زنجیرهای منصوب به حزب عدالت و توسعه آیا تفکر اقتصادی در ساختار داخلی حزب نیز تعمیق یافته است؟
ج: از ابتدا حزب عدالت و توسعه از خود یک تعریف اقتصادی مطرح کرد به عنوان نمونه افزایش جایگاه اقتصادی ترکیه در نظام بینالملل، افزایش قدرت اقتصادی، افزایش توان ملی، افزایش توسعه تولید، بهبود درآمد سرانه ملی و نیز بالا بردن تولید ناخالص داخلی ترکیه اشاره کرد. یعنی این حزب به دنبال عظمت و جایگاه ترکیه در نظام بینالملل و منطقه بود که این مانیفست حزب در سطح جامعه نیز مطرح میشود و به صورت برنامه عملیاتی در میآید البته در کنار مسائل اقتصادی، دموکراسی و آزادی احزاب میپرداختند. با توجه به این که تمرین دموکراسی از قبل انجام دادهاند و پلورآلیزم قوی موجود به آنها کمک کرده است. به غیر از حزب جمهوریخواه خلق که ارتش از آنها حمایت میکند و دولتی محسوب میشود.
این در حالی است که کمکهای مردمی به حزب عدالت و توسعه بسیار زیاد است . در واقع بزرگترین حامیان حزب یک بورژوازی مسلمان است که این بورژاوزی از حزب عدالت و توسعه حمایت میکند. این افراد فرزندان اصلاحات اقتصادی نقشبندیه هستند.
س: روابط سنتی ایران و ترکیه را با توجه به فراز و نشیبهایی که سپری کرده است چگونه ارزیابی میکنید؟
ج: ایران و ترکیه نزدیک به پانصد سال است که وارد هیچ نبردی نشدهاند و مرزهای دوکشور همیشه مرز صلاح و دوستی بوده است. این در حالی است که طی سه دهه پس از انقلاب ترکیه را به دنبال خودمان میکشاندیم ولی در قبل از آن رضاشاه از مدرنیسم آتاتورک تقلید میکرد و در دوران محمدرضا شاه نیز این روند ادامه داشت. مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی ایران شاهد مانور ناتو در ترکیه هستیم که در ترکیه کودتا روی میدهد. پس از مدتی مهاجرتهایی از ایران به ترکیه شروع میشود و این کشور تبدیل به پایگاهی برای افرادی میشود که میخواهند به اروپا و آمریکا مهاجرت کنند.
در دوران جنگ ایران و عراق هر چند که ترکیه به عراق کمک میکرد ولی بزرگترین کشوری بود که به ایران کمکهای مالی و تجاری می رساند. ترکیه در چنین شرایطی جان گرفت و رشد اقتصادی پیدا کرد و توانست از جنگ ایران وعراق سود فراوانی به دست آورد و قدرت اقتصادی خود را بسیار بالا ببرد. اکنون مسائل اقتصادی و امنیتی بین دو کشور در جریان است که باید مسئله انرژی را به آن اضافه کرد. البته در دوران نجمالدین اربکان روابط نزدیکی بین ایران و ترکیه وجود داشت.
س: پس از میانجیگری ایران مابین ترکیه و سوریه به دنبال فرار اوجالان به سوریه و عدم تحویل وی به ترکیه این بحران با میانجیگری ایران حل میشود چرا در ادامه ترکها در رابطه با ایران پاسخ مثبتی نمیدهند؟
ج: در دیپلماسی گاهی اوقات در زمین دیگران، به نفع دیگران بازی میکنید و حتی کارت بازی دیگران میشوید ولی چیزی هم دریافت نخواهید کرد. روابطه ایران و سوریه مبتنی بر یک روابط خاصی است. بنابراین ایران نمیخواست بین سوریه وترکیه مشکلاتی به وجود بیاید تا جبهه پشت لبنان تضعیف نشود. در این موضوع ایران مداخله کرد و از قدرت خود استفاده نمود تا اتفاقی به وجود نیاید.
س: آیا در رقابت ترکیه با ایران میتواند ضمن تشکیل هلال ترک در ترکمنستان، آذربایجان و ازبکستان توسط این کمربند ایران را از روسیه جدا کند؟
ج: این سرزمینهای بیش از اینکه به ترکیه نزدیک باشد از نظر سابقه تمدنی قسمتی از حوزه تمدنی ایران محسوب میشوند. علیرغم تمام کوششهایی که بخواهد در این زمینه صورت گیرد زیاد به این کمربند اعتقادی ندارم هر چند که ترکیه تلاش میکند، چنین سازمانی به وجود بیاورد. ولی در شرایطی که ترکیه در درون خود نمیتواند با کردها روابط انسانی و خوبی برقرار کند به طور حتم نمیتواند فراتر از مرزهای خود عمل کند البته در تاجیکستان و آذربایجان از نظر فرهنگی و نوع مذهبی تضاد وجود دارد ولی به این معنی نیست که شاهد یک هلال ترک باشیم در واقع در آنجا حوزه تمدنی ایران محسوب میشود. البته مسئله فقط ترکیه نیست بلکه بحث اوراسیا مطرح است. هر کشوری که در اینجا مسلط شود یعنی میتواند بر روی دنیا مسلط باشد. این منطقه در آینده صحنه رقابتهای سختی خواهد بود و اگر رقابت به شکل حاصل جمعی صفر باشد در نهایت ترکیه بازنده خواهد بود.
س: ترکیه تنها کانال خط لوله انرژی ایران به اروپا محسوب میشود در صورت افزایش تنش در منطقه آیا این موضوع به ضرر ایران نخواهد بود؟
ج: اگر ترکها بخواهند بازی درآورند میتوانیم از مسیر اقلیم کردستان به سوی سوریه استفاده کنیم. خطهای رقیب دیگری هم میتوان مطرح کرد و حتی میتوانند به عنوان جانشین مطرح شوند به همین دلیل باید روابط خودمان را با کردهای اقلیم منطقه و دولت خودمختار کردستان افزایش دهیم البته معتقدم آرامترین منطقه در عراق کردستان است. ترکها از ایران انرژی دریافت میکنند از روسیه نیز استفاده میکنند. چرا در این زمینه نباید ظرفیتهای خودمان را افزایش دهیم میتوانیم که روابط دوستانه و صمیمانه با کردهای منطقه اقلیم داشته باشیم و با حفظ چارچوب تمامیت ارضی عراق با آن اقلیم کار کنیم و از آنجا به سوریه و سایر کشورها انتقال دهیم. آیا ترکها به خاطر ایران میگویند که خطوط از کشورمان کشیده شود؟ البته چنین چیزی را نخواهند گفت بلکه ما باید ظرفیتهای موجود را افزایش دهیم. این در حالی است که با توجه به مسائلی که به وجود خواهد آمد باید لوله نفتی داشته باشیم ولی تنها کشوری که لوله انتقال ندارد ایران است.
س: پس از برخوردی که اصولگرایان مجلس هفتم با شرکتهای تاو و ترک سل داشتهاند ترکیه در تلافی تعدادی پایگاه در اختیار آمریکاییها قرار داد. آیا این روند می تواند منجر به احتمال افزایش تنازع ایران با دولت اردوغان شود؟
ج: واقعیت این است که اگر مسئله تلافی بود ترکها نباید در فازهای پارس جنوبی سرمایهگذاری میکردند. حتی زمانی که آقای بوش به طیب اردوغان گفت که سرمایهگذاری انجام ندهد در جواب آقای اردوغان گفت که آمریکاییها منافع خودشان را دارند و ماهم منافع خودمان را داریم. این برخوردها را توسط آقای اجویت و دیگر افراد شاهد نبودهایم. پایگاههایی که مطرح شد قابل مقایسه با پایگاه اینجرلیک در ترکیه نیست. اکنون از مسیر ترکیه سوخت آمریکا در عراق و مسئله حمل و نقل تامین میشود.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم که کردها بهترین دوستان ایرانی محسوب میشوند وقتی که از سوی آمریکا نقشههای پ.ک.ک در اختیار ترکیه قرار گرفته تا آنجا را مورد حمله قرار دهد نشان میدهد که آمریکا بین ترکیه و کردها چه کسانی را انتخاب میکند. حتی سفیر ترکیه در آمریکا به صورت علنی گفت آمریکا چراغ سبز برای حمله به عراق داده است. این درحالی است که تامین امنیت عراق برعهده آمریکاییها قرار دارد. فکر میکنم ایران باید با کردها که ایرانی هم هستند روابط خود را گسترش داده و روابط جدیدی را تعریف کنیم. اگر شکوفایی اقتصادی در کردستان عراق به وجود بیاید این شکوفایی شهرهای ترکیه را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد و در مقابل مجبور هستند که پروژههایی که جنوب شرقی وجود دارد قویتر کنند تا زمینه هر گونه خشونت از بین برود.
س: آيا میتوان حمله پیشدستانه ارتش ترکیه به کردستان عراق را جهت تضعیف دولت مرکزی عراق و کردستان عراق تلقی کرد و یا عوامل دیگری نیز وجود دارد؟
ج: از سال 1984 پدیدهایی به نام پ.ک.ک وجود دارد باید پرسید کدام عوامل باعث به وجود آمدن آنها شده است؟ در شرایطی که از سال 1984 پ.ک.ک در حال مبارزه است. کردها از سال 1925 تا 1937 چند شورش بزرگ قومی داشتهاند. چرا یک قوم بزرگ که بیش از 15 میلیون جمعیت دارد ترک کوهی مینامند. بعد از اینکه شمال عراق حالت خودمختاری پیدا کرد ومنطقه پرواز ممنوع برقرار شد کردها نیز تحت تاثیر این موضوع سعی کردند که حقوق فرهنگی پیدا کنند.
بنابراین مشکلی باید وجود داشته باشد که اجازه میدهد آنها به صورت مسلحانه علیه یک سیستم قیام کنند. البته نمیگویم که تمام کردها مانند هم فکر میکنند بلکه باید این مسئله را به صورت ریشهای بررسی کرد. در شرایط حاضر حزب عدالت و توسعه که سیاست آن با دولتهای گذشته متفاوت است سعی میکند که سیاست هضم را به جای حذف دنبال کند. در واقع برخورد خشونتآمیز نمیتواند مشکل کردها را پایان دهد بلکه مذاکره و مصالحه و نیز به رسمیت شناختن قوم کرد میتواند این مشکل را حل کند. حضور نیروهای ترکیه جهت برهم زدن آرایش نیروهای پ.ک.ک است. البته دکترین امنیت ملی ترکیه تغییر پیدا کرده است و اولویت آنها بر حملات پیشدستانه است مسئله دیگر این است که تمامیت ارضی ترکیه در خطر قرار گرفته و به این بهانه میخواهد به اقلیم منطقه نشان دهد که اگر لازم باشد میتواند حتی تا اربیل هم پیشروی کند. در کنار این موضوع باید توجه داشته باشیم که کردها در ترکیه بزرگترین ابزار نفوذ ایران است.
در واقع کردها ایرانی هستند. برخورد ایران نیز با زبان، لباس و نحوه ورود کردها به قدرت متفاوت است. اگر با انصاف نگاه کنیم معیار قدرت در ایران نگاه قومی نیست ولی در ترکیه معیار قومیتها هستند هر چقدر کردها در ایران حضور بیشتری داشته باشند ایران تبدیل به الگوی آنها میشود.
س: درحالی که پس از سقوط صدام اولین لشکرکشی ترکیه به خاک عراق صورت میگیرد چرا دولت مرکزی عراق واکنش مناسبی در این مورد نشان نداده است؟
ج: این سوال خیلی مهمی است حتی ترکیش دیلینیوز این سوال را مطرح کرده بود که اردوغان جواب داده بود با بغداد و آمریکا هماهنگ کرده بودیم. آنها هم که نگران دولت مستقل کردی هستند به جلال طالبانی و مسعود بارزانی نشان دهند که اگر بخواهند حرکتی داشته باشد میتوانند در مقابل آن واکنش نشان دهند. البته فکر نمیکنم که ترکیه از حریم خود تجاوز کند.
واشنگتن پست در همین رابطه نوشته بود که طی ملاقاتی که آقای گل با جورجبوش داشته است درباره همه موارد به توافق رسیدهاند که کجا، چند روز و طی چه روزهایی ترکیه حمله کند وچگونه عقبنشینی کند. ترکیه باید منتظر عواقب این حمله در جامعه کشور خود باشد باید این نکته را در نظر گرفت که کردها به هم احساس تعلق قومی و زبانی میکنند. به همین دلیل زمانی که خانم رایس به منطقه آمد مسعود بارزانی با وی ملاقات نکرد چون فکر میکرد که آمریکاییها آنها را به ترکیه فروختهاند این مسئله باعث میشود که کردها به سهم خودشان در رابطه با آمریکا و ترکیه به صورت عمیقتری دقت کنند.
س: آیا سیر تحولات منطقه را میتوان همسو با طرح خاورمیانه بزرگ تلقی کرد؟
ج: طرح خاورمیانه بزرگ به نفع منافع ملی ایران بود در واقع هر مطلبی که آمریکاییها مطرح میکنند سعی میکنیم که در نقطه مقابل صحبت کنیم. خاورمیانه بزرگ میگفت که از نظر اقتصادی به سوی سرمایهداری، از نظر فرهنگی به سوی تساهل و از نظر سیاسی به سوی دموکراسی حرکت کنیم.
این مورد برای نظام جمهوری اسلامی نیز خوب بود. در اصل پیام جمهوری اسلامی ایران این بود که مردم بر سرنوشت خودشان حاکم شوند و به دنبال دموکراسی باشیم. این مباحث به دلیل اینکه با آمریکا یک نبرد ایدئولوژیکی داریم مطرح میشود البته باید باید این نکته را در نظر گرفت که اکنون حضور آمریکا در منطقه برای دموکراسی نیست بلکه برای کنترل انرژی است.
س: حمله ترکیه به عراق چه عواقبی را برای کشورهای همسایه و نیز کل منطقه به همراه خواهد داشت؟
ج: وقتی که آمریکا به کامبوج حمله کرد سوال این بود که کامبوج بعدی کیست؟ در آن زمان آمریکاییها گفتند که آنها کامبوج را بمباران نکردهاند بلکه مرکز استقرار نیروهای تروریست ویتنامی بمباران شده است. اکنون نیز ترکیه میگوید که به عراق کاری ندارند ولی این بار باید در مورد تروریست بودن نیروهای پ.ک.ک تامل کنیم این ترکیه اگر مشکل خود را با هویت کردی، دموکراسی برای کردها، بیسوادی 70 درصد کردها، فقر و بیکاری در این سرزمینهای سوخته حل کند دیگر لزومی به مبارزه با تروریسم وجود ندارد. یکی از عواقب حمله ترکیه به عراق با مجوز پارلمان این کشور،نقض تمامیت ارضی یک کشور است. حتی ترکیه به اروپا اعتراض کرد که چرا آنها از تروریستها حمایت میکنند ولی اروپا واقعیت را بهتر میداند.
با این شرایط ترکیه نمیتواند وارد اتحادیه اروپا شود چون حقوق بشر را نقض میکند. البته معتقدم که حزب عدالت و توسعه موافق حمله ارتش به عراق نبود ولی در گذشته زمانی که اربکان حاکم بود ارتش به این بهانه کودتا کرده بود. به همین دلیل آنها فکر کردند که ممکن است با همین سناریو ارتش دوباره کودتا کند. حتی در خیابانها شاهد بودیم لانیکها راهپیمایی میکردند و دولت عدالت و توسعه را متهم میکردند که نمیخواهند با کردها برخورد کند و باید از تمامیت ارضی ترکیه دفاع شود و یا اینکه اسلامگراها با کردها تبانی کردهاند و کاری انجام نمیدهند.
برای جلوگیری از این سناریو باید حزب عدالت و توسعه همراه نیروهای اجتماعی حرکت کند به همین دلیل اعلام کرد که همه باید در پارلمان رای علنی دهند و همه به غیر از کردهایی که وارد پارلمان شدهاند رای دادند ترکیه این موضوع را با اروپا و آمریکا در جریان گذاشت حتی به ایران، عراق و سوریه سفر کردند و تمام افکار داخلی را منسجم نمودند و پس از آن حمله انجام شد. باید این نکته را در نظر داشت که تحمل حزب عدالت و توسعه برای نظامیها خیلی سخت است ولی واقعیت این است که آنها در ترکیه به قدرت رسیدهاند.
س: آیا این برخورد باعث افزایش شورش و ناآرامی در منطقه کردستان نخواهد شد؟
ج: هر چند که حمله سریع انجام شد ولی نوعی اعلام همبستگی به وجود خواهد آمد وحساسیتها افزایش خواهد یافت. هر چند که ترکیه با دکترین امنیت ملی عملیات پیشدستانه با ضربه سریع، قاطع، محدود، کوبنده در کمترین زمان را انجام داد ولی ترکیه با این برخورد خود رامنفور میکند. این موارد همگی فرافکنی بحران است و ترکیه باید مشکل خود را در داخل حل کند.
س: با توجه به اینکه نزدیکترین دولت اسلامگرا با جمهوری اسلامی ایران در ترکیه حضور دارد آینده مناسبات دو کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
ج: ایران وترکیه صرفهنظر از نوع دولتها محکوم به همکاری هستند. اکنون دو کشور از بین همکاری سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی اولویت را به مباحث اقتصادی و امنیتی دادهاند. در گذشته نیز حتی دوران جنگ با عراق که دولت ایدئولوژیک حاکم بود با یکدیگر همکاری میکردند. یعنی حتی اگر رژیم حاکم ایدئولوژی متفاوتی داشته باشد ولی میتوانند همکاری اقتصادی جالب توجهایی با هم داشته باشند. این رابطه میتواند مدلی برای همکاری با سایر همسایههای ایران باشد باید توجه داشته باشیم که جایگاه ایران و ترکیه میتواند همکاریهای اقتصادی و انرژی دو کشور را اجتناب ناپذیر کند و باعث ترقی هر دو کشور شود.