آفتابنیوز : آفتاب: الیاس حضرتی در حال حاضر کاندیدای انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران است.
وی هماکنون مدیر مسئول روزنامه اعتماد است و حضور در چهار دوره مجلس شورای اسلامی از حوزههای انتخابیه رشت و تهران را در کارنامه خود دارد.
وی مدتی نیز درسپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده لشکر قدس گیلان خدمت کرده است.
الیاس حضرتی در حال حاضر عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی و کاندیدای این حزب در تهران است و در لیست ستاد ائتلاف اصلاحطلبان نیز حضور دارد. مصاحبه زیر با ایشان در محل خبرگزاری آفتاب انجام شده است.
ضمن تشکر از حضور شما با توجه به اینکه شما هماکنون مدیر یک رسانه هستید، چه ضرورتهایی را احساس کردید تا در انتخابات مجلس هشتم کاندیدا شوید؟
بحثی در جریان انقلاب پیش آمده که ابتدا باید آنرا باز کنیم و از داخل انقلاب یک اهدافی بیرون میآید برای کسانی که دلسوز انقلابند.
بحثی در انقلابهای جهان وجود دارد که آیا تداوم انقلاب برای همه انقلابیون با اقدام انقلابی میسر است یا با تثبیت و اقدام اصلاحی، عقلایی.
بعد از انقلاب سال 1357 فضای کلی جامعه ما فضای اقدام انقلابی بود که تعدادی از افراد که در دولت بازرگان بودند و پیشنهاد اقدامات تثبیتی یا اصلاحی میدادند، توسط ملت و اقتضای ابتدای انقلاب پسزده شدند چون در شرایط آن زمان حرف مناسبی به نظر نمیرسید.
صاحبنظران بر این اعتقادند که در سالهای اولیه انقلاب ضرورت دارد اقدامات انقلابی انجام شود چون بههرحال انقلاب وارث نهادهای قبل از انقلاب است که باید با اقدامات انقلابی اصلاح شوند و معمولاً 10 سال ابتدای هر انقلاب فرصتی برای تثبیت نهادها و تولید وقوانین جدید است.
عقلا بر این نظریهاند که یک انقلاب بعد از طی مراحلی در 30 سال، نیاز به اقدام انقلابی ندارد چون مخرب انقلاب است و حالا که در جریان تجارب انقلاب، هم قوانین تثبیت شدهاند و هم مدیران پختهتر شدهاند، کدام مدیر را عوض کند و کدام قانون را باید زیر پا بگذارد. حالا که درخت انقلاب تنومندتر شده و روز بهرهدهی آن است نباید شاخههای آنرا از بیخ ببریم و این اصلاً معنا و مفهوم ندارد.
در دو سال گذشته با شعار اقدام انقلابی- که در نظر ما هیچ کدام از اقدامات دولت انقلابی نیست- بسیاری از اوضاع به هم ریخته شده و شاهد بینظمیهای زیادی در کلیه عرصهها هستیم و مقام معظم رهبری در جلسهای گفتند «بینظمیهای اول انقلاب نباید تکرار شود».
قرار بر این نیست که ما بعد از سی سال همان رویههای گذشته را تکرار کنیم.
ما با شعار اصلاحطلبی معتقدیم که تداوم انقلاب و حفاظت از آرمانهای انقلاب یک اصل است و برای حفظ ونشاط آن اهداف و روزآمد کردن آن آرمانها، تداوم اصلاحات میتواند موثر باشد.
تداوم انقلاب با تداوم اصلاحات میسر است این کارهایی که دولت میکند که اقدام انقلابی نیست بلکه آنارشیسم است.
انقلاب در مسیر خود دولتهای جنگ، سازندگی،اصلاحات را در دورههای مختلف پشت سرگذاشته و این دولت باید کاملکننده این سه نوع دولت میشد و درعرصه توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی و فرهنگی، همه را به شکلی همهجانبه و متوازن برنامه میداد، در حالی که همه چیز عوض شده و تمامی نیروها کنار رفتهاند و این شامل حتی نیروهای راست و مدیران پخته آنها هم میشود.
ما میگوییم یک سند چشمانداز 20 سالهای وجود دارد که با روال برنامههای پنجساله قرار است در مسیر خود حرکت کند وبه آن اهداف سند چشمانداز برسد و این مملکتداری نمیشود که بگویید من سند چشمانداز را قبول ندارم.
معضل اساسی این شده که کشور در اوضاع نابسامانی گرفتار شده است و مجلس ضعیف شده و دولت بیتجربه هر روز سیاستی را اعمال میکند و بعد آنرا عوض میکند، روزی رویه بودجهنویسی عوض میشود، در صحنه بینالملل ما هر روز با چالشی مواجه میشویم و کشوری که با پیشنهاد گفتگوی تمدنهای رئیسجمهورش، سازمان ملل آنرا تصویب میکند، اکنون شورای امنیت سه قطعنامه برایش تصویب کرده و دچار بسیاری از مشکلات شدهاست .
سناریوهای مختلفی که دولت در نظام بینالملل پیاده میکند تا جایی پیش می رود که علیه ما قطعنامه صادر میشود و نتیجه آن همه سناریو و برنامه این میشود که کشوری مثل لیبی برای ما در شورای امنیت رای منفی یا ممتنع بدهد.
لذا وضعیت کنونی کشور و مسیری که در آن قرار گرفتهاست باعث شده که ما مجبور شویم برای تداوم اصلاحات در میدان باشیم و برای همین اصلیترین روش ما مبارزه پارلمانی است و از راه مجلس میخواهیم برنامههایمان را شروع کنیم.
در مجلس هشتم در رابطه با برنامههای 5 ساله توسعه کشور با دو بعد مختلف مواجهایم اول نظارت بر برنامه چهارم توسعه و دیگری نقش تقنیننی مجلس برای ارائه برنامه پنجم توسعه و قانونگذاری در مورد آن، لذا شما اولویتهایتان برای نظارت بر برنامه چهارم توسعه و قانونگذاری برای برنامه پنجساله پنجم کشور چیست؟ ماموریت مهم ما قبل از همه اینها باید در مجلس هشتم، تشکیل یک فراکسیون قدرتمند و سالم و شاداب باشد که همه به میزان رای و حضور مردم در این انتخابات بستگی دارد.
اولین اقدام این فراکسیون باید احیای مجلس باشد و اینکه مجلس آن جایگاه اصلیاش را پیدا کند.
مجلسی که نمایندهاش میرود ته لیوان آب رئیسجمهور را به عنوان تبرک میخورد که مجلس نیست! چه انتظاری از این مجلس میتوان داشت چه در بعد شخصیت سیاسی و چه در بعد شخصیت تقنینی و چه نظارتی.
بازگشت به اقتدار مجلس باید در 6 ماهه نخست مجلس هشتم اتفاق بیافتد.
مرحله دوم کار این است که باید برنامهها و اهداف سند چشمانداز محقق شود و تا زمانی که بندی از آن عوض نشده راهنمای کار ماست. برنامه پنجساله چهارم هم که در دستور کار است باید اجرا شود و هیچ راهکاری جز اجرای قانون نداریم و دوستانه و با صمیمیت به دولت خواهیم گفت ما پشتیبان شما هستیم به شرطی که در مسیر قانون و برنامههای سند چشمانداز و برنامههای پنجساله قدم بردارید.
اگر کسی نمیتواند در مسیر قانون حرکت کند باید پارک کند و کنار برود واگر میگوید که اجرایی نیست، بندی را از آن اصلاح کند و ما نیز کمک میکنیم.
ما هیچ راهی جز حاکمیت قانون برای امنیت بخشیدن به ملت و سرمایهگذاری خارجی و داخلی و حتی امنیت اجتماعی مردم و فرهنگ آنها و حتی امنیت خاطر آنها نداریم.
اگر قانون بد است مجلس باید آنرا اصلاح کند و از تمام صاحبنظران و اساتید دانشگاه و وزاری قبلی و فعلی و نمایندگان مجلس در ادوار وحتی تجارت کشورهای مختلف باید استفاده شود تا یک قانون جامع و محکم نوشته شود، قانونی که پشتوانه آن برنامههای چهارساله در این 4 دوره اخیر است تا دستمایهای برای برنامه پنجم شود و اهداف سند چشمانداز 20 ساله در آن محقق شود.
در ضمن حرفهای بیپایه در این مملکت از سوی مسوولین نباید زده شود و برای این حرفها که قانون را با مشکل مواجه میکند، مجلس باید مسئولین را بازخواست کند.
عدهای معتقدند که در بحث انتخابات پیشرو، هم در بحث رد صلاحیتها و هم در بحث تغییر قانون انتخابات و حتی نحوه تبلیغات سعی بر این است که روند انتخابات به گونه ای پیش برود که به مشارکت کمتر مردم منجر شود. آیا این تحلیل درست است و چگونه میتوان حضور مردم را تبلیغ کرد؟ درکش ساده است ما در کشور سه نوع جریان در مقابل انتخابات داریم، جریان اول مخالف جمهوریت است ومیگوید در اسلام ما اصلاً انتخابات نداریم وطرفدار نظریه حکومت اسلامی و خلافت اسلامی هستند که گاهی اوقات به صحنه میآیند و دوباره عقبنشینی میکنند و معتقدند که مردم ناقصالعقل و یتیم هستند، لذا باید برای آنها تعیین تکلیف کرد.
جریان دوم که به اصل انتخابات اعتقاد دارد ولی میگوید که زمینه رای باید باشد ولی کنترل شده، و معتقدند که در دنیا هم در کشورهای غربی و دموکراتیک نیز با احزاب و رسانه و ... جریان انتخابات را کنترل میکنند و انتخابات هدایت شده است و لذا میگویند چون ما ابزار نرمافزاری را نداریم پس باید با سختافزار انتخابات را مدیریت و مهندسی کنیم. ضمن اینکه انتخابات حداقلی است و نیازی به مشارکت مردم هم نیست.
آنها میگویند اگر مشارکت مردم بالا باشد خواستههای متعددی مطرح میشود لذا بهتر است این کار را انجام ندهیم ومشارکت 30 و 40 درصدی و بالاتر از 50 درصد برای آنها کفایت میکند لذا در سطح نظام بینالملل هم خود را سزاوار میدانند.
جریان سوم هم به لحاظ هویت و هم مشروعیت و فلسفه انقلاب اسلامی و امنیت داخلی و بینالمللی معتقد به مشارکت حداکثری می باشند تا مشروعیت نظام تقویت شود و هم اینکه مشارکت بالای مردم تضمینکننده امنیت آن در کلیه سطوح داخلی و خارجی است. ضمن اینکه معتقد است که با ضابطهمند کردن انتخابات به ورود افراد شایسته به مدیریت کلان نظام کمک میکند.
این جریان معتقدند، ماهیت ارادی نظام با وجود تفکر قرآنی و سنت پیامبر و ائمه و ولی فقیه و فقهای شورای نگهبان حفظ میشود و جمهوریت نظام نیز با حضور میلیونی مردم میسر است.
الان در کشور ما این جریان دوم و تفکر آن است که بر انتخابات حاکم است و آنرا مدیریت می کند. در حالی که ما معتقدیم با تشکیل احزاب قدرتمند که نماینده تفکرات جامع هستند و نظارت درون حزبی میتوان مسئولیت اداره سیاسی کشور را به احزاب سپرد و اگر وزارت کشور و اطلاعات و .... نیز میخواهد نظریهای بدهد، در قالب قانون باشد.
مجلس هفتم در ابتدا خود را حامی قشر محروم و متسضعف معرفی کرد و ابتدا با طرحهایی نظیر تثبیت قیمتها و ... وارد کارزار شد و تا زمان ریاستجمهوری این را ادامه داد تا که این مسائل اقتصادی پیش آمد. شما فکر میکنید این ژست سیاسی چقدر واقعی بود و آیا جریان حاکم بر مجلس هفتم واقعاً به فکر مردم نبود؟ به فکر مردم بودن کافی نیست و عقل اولیه ایجاب میکند که ما از تمامی ابزارها و صاحبنظران و مدیران گذشته و ... استفاده کنیم تا مشکلات مردم حل شود کسی که علاقمند به حل مشکلات مردم باشد ولی نادان باشد به چه درد مردم میخورد! کار را باید به کاردان سپرد.
در جمهوری اسلامی دل خواستن کافی نیست و راهکار لازم است و شرط دلسوزی این است که از تمامی پتانسیلهای کشور بالاتفاق استفاده شود.
باید تفکری شبیه آشتی ملی بر کشور حاکم باشد تا از تمام پتانسیلها استفاده شود تا حداقلی از استانداردهای زندگی کردن برای مردم پیاده شود.
مسائل اقتصادی و اجتماعی و بسیاری ناهنجاریها در جامعه ما وجود دارد، واقعاً مساله اعتیاد وحشتناک است و کلی افسردگی و بیماری روانی و مسائل جانبی برای ما به جاگذاشته و باید برای این زندگیهای از دست رفته کاری کرد. نگذاریم زندگیهای دیگر هم به نابودی کشیده شوند.
با توجه به حضور شما در 4 دوره مجلس شورای اسلامی و برخورد شما با دیدگاههای متفاوت دولتها از جمله دولت زمان جنگ، دولت سازندگی و دولت اصلاحات، فکر میکنید چه شاخصی برای توسعه اقتصادی کشور لازم است؟
اولین نیاز جامعه درکلیه سطوح نیاز به امنیت است و این نیاز در بالاترین سطح وظایف دولت قرار میگیرد. اینکه مردم احساس آرامش کنند و در کلیه مسائل تکلیف خود را بدانند و هر روز قوانین به صورت سلیقهای با عوض شدن یک مسئول تغییر نکند، اینها همه جزئی از امنیت جامعه است.
اینکه دولت یک روز اعلام میکند شخصی در بانک پارسیان چه کرده و ... و بعد باز در جای دیگری از او تکریم میکنند و پست میدهند و یا در بحث مواد غذایی که یک روز تمام مواد غذایی کشور صادر میشود و دورههای دیگر همه آنها از نو وارد میشوند؛ اینها همه یک نوع ترویج ناامنی است.
امنیت پایدار با قانون به وجود میآید.
با توجه به روند روزافزون جهانی شدن و بحث گردش آزاد اطلاعات که هم درسطح علمی باعث پیشرفت ما میشود و هم در سطح رسانهای ما را با دنیایی از اخبار و اطلاعات مواجه میکند،شما در مجلس آینده چه تدبیری برای عادی شدن گردش اطلاعات اندیشیدهاید؟ ما در بحث ایجاد فضای آزاد برای رسانهها 2 مشکل داریم . اول خود رسانهها و متولیان آنها که باید عقلاییتر شوند و متناسب با چارچوب اجتماعی کشور حرکت کنند. ایران میدان واقعیتهای تلخ سیاسی است و لازمهاش این است که ما پختهتر عمل کنیم.
دوم بحث فرهنگسازی است که باید در جامعه در درازمدت روی آن کار شود هم درسطح حکومت و هم در سطح مردم. لذا رسانهها باید خودشان را با وضعیت مذهبی و اجتماعی و قومی کشور تطبیق دهند و معقولتر و جدیتر بنویسند.
همچنین حوصله و تحمل حکومت هم باید به سمت بازتر شدن حرکت کند و اگر حکومت منافع بلندمدت خود را دنبال میکند باید به سمت به رسمیت شناختن فضای باز اطلاعاتی برود.
همچنین قانون باید بازنگری شود هم قانون مطبوعات و هم قوانین جزایی آن باید کامل و جامع باشند تا فضای بهتری را در عرصه رسانه داشته باشیم.
به عنوان آخرین سوال برنامه اصلی شما در مجلس هشتم چیست؟ برنامه اصلی ما عبارت خواهد بود از جلوگیری از اقدامات غیرقانونی که در حال حاضر انجام میشود و برنامهریزی برای کنترل نقدینگی و هدایت آن به سمت مراکز تولیدی که منجر به کاهش تورم خواهد شد.
امیدوارم با تشکیل یک مجلس قوی و کارآمد بیشتر از این به مردم فشار نیاید و مردم بتوانند در فضای اقتصادی بهتری به معیشت شایسته و رفاه همراه با درآمد پایدار برسند.
.