مسعود پزشکیان نایب رییس سابق مجلس و وزیر اسبق بهداشت درباره مدیریت کرونا در کشور گفتگوی مفصلی داشته که در ادامه می آید:
آقای زالی پس از گذشت دوسال از شروع کرونا بهتازگی دست به افشاگری زده و گفته است چون واکسن گران بوده تهیه نشده است؛ ماجرا واقعا پول بوده است؟
دقیقا نمیدانم اما آنچه مشخص است این است که گویا درمورد واکسن سیاست واحدی در کشور وجود ندارد. عزم و ارادهای که بخواهد مشکل را حل کند هم به علل مختلف وجود نداشته است؛ حال باید با خود وزیر و اعضای محترمی که آنجا هستند صحبت و سوال کرد و واقعیت را جویا شد. اما قابل قبول نبود که ما اجازه دهیم مملکت به اینجا برسد و اینهمه از مردم جانشان را از دست بدهند؛ به این خاطر که ما نتوانستیم واکسن تهیه کنیم.
آن کسانی هم که میگفتند «ما واکسن آماده میکنیم»، طبیعتا نتوانستند به آن مقداری که قرار بوده است عمل کنند. اما دوتا قضیه وجود دارد؛ یکی اینکه ما محدودیتها را برداشتیم و اجازه دادیم جمعیت در کنار هم قرار گیرند که این باعث گسترش بیماری شده است؛ الان در همین محرم قطعا بیماری گسترش پیدا خواهد کرد. حتی اگر اینها بگویند پروتکلها را رعایت کنید، خیلی جاها ممکن است مراعات نکنند و در نتیجه سیر بیماری صعودی خواهد شد؛ نکتهی دیگر اینکه به هربهانهای واکسنهایی که باید میگرفتند را نگرفتهاند و الان تاوان آن را مردم میدهند.
الان پس از دوسال تازه انگار بحث سفت و سخت گرفتن و قرنطینهی قطعی است؛ چرا حالا؟
اینها حرف است؛ نمیشود سفت و سخت گرفت درحالیکه اجازه میدهیم که مثلا در محرم جمع شوند و فرضا عزاداری کنند، بدون رعایت پروتکل. سفت و سخت این است که حتی در خانهی خدا هم اجازه ندادند که به زیارت بروند. دیگر از این بالاتر که واجب شرعی است هست که انجام نمیدهند؟! ولی از این طرف فقط میگوییم که باید مراعات کنند، خب نمیکنند. بنابراین این سختگیری هم در حرف ممکن است تشدید شده باشد اما در عمل من تصور میکنم باید منتظر افزایش شیوع بیماری و مرگ و میرها باشیم.
بعد از تاکید رهبری بر رعایت جدی پروتکلها در عزاداریها و جدیتر شدن قرنطینهی کلی، گویی مسئولین یکدفعه به فکر مراقبت بیشتر افتادند و اظهاراتشان بیشتر و صریحتر شد؛ آیا پیش از این خودشان عقل و وظیفهای برای محدود کردن شرایط بدلیل کرونا نداشتند؟
یکسری از روحانیون محترم ما توصیههایی میکردند و در فضای مجازی پخش میکردند که «به هر شکلی هست باید جلسات عزاداری برای محرم را برگزار کنیم». مدیران ما هم اگر بخواهند با اینها کاری کنند و جلویش را بگیرند، فردا انگی به آنها میچسبانند که شما ضد امام حسین و عزاداری و دین هستید.
این پیامی است که باید از مراجع محترم تقلید رسانده شود که «نباید این کار را کرد». امام حسین، خدا اجازه نمیدهند که انسان آگاهانه خود را به سمت جایی ببرد که خطر وجود دارد و خطرش هم جدی است. طبیعتا یک عده هم جان خود را از دست خواهند داد؛ ولی برخی با احساسات این حرفها را میزنند.
فکر میکنید چرا بسیاری از مراجع قم این موضوع را مسکوت گذاشتهاند؟
نمیدانم؛ همین عزیران باید در این زمینهها پیشقدم شوند و اجازه ندهند جان مردم بخطر بیافتد. افرادی میگویند «شما بیایید! اکر مریض هم شدید که شدید و فدای امام حسین» آخر چرا کسی بیاید و مریض شود و یک عده هم جانشان را از دست بدهند که مثلا ما میخواهیم عزاداری کنیم! خب عزاداری را بنشینند در خانه و گریه کنند؛ حتما باید جمع شوند و بیماری را به هم منتقل کنند؟!
اینها باید از طرفی با قاطعیت قرنطینه را اجرا کنند و از طرف دیگر هم با قاطعیت و سرعت واکسن تهیه کنند. یک ماه اگر با قاطعیت عمل میکردند چنین نمیشد. از روز اول گفتم که در قم حکومت نظامی کنید، نکردند؛ بعد گفتم یکماه قرنطینهی کامل کنید، اما گوش ندادند و نتیجهاش را هم داریم میبینیم.
آقای ظریف واکنشی داشتند به صحبتها و اتهامات و در آنجا از مانعتراشیها گفتهاند و به صراحت مطالبی را طرح کردهاند که برداشت این بوده بخشی از آن خطاب به وزیر بهداشت، آقای نمکی، بوده است؛ بنظر شمال چرا دولت برخورد نکرده با این وزیر، آیا حامیانی داشته است؟
ستاد کرونا وظیفه داشته است تصمیم بگیرد و بگوید فلان کار را بکنید؛ نه اینکه به یک وزیر محدود باشد. ستاد کرونا باید تصمیم میگرفت –همینکاری که الان دارند میکنند- که در عرض یکماه میروید و قرارداد میبندید و واکسنهای لازم را وارد میکنید. و وقتی وزیر در عرض یکماه این کار را نکرد آنوقت با وزیر برخورد میکردند.
نه اینکه مثلا نسبت به تصمیم ستاد کرونا در این قضیه بیتفاوت عمل کنند و بعد هم بیایند بگوید که فلان وزیر این کار را کرد. من از روز اول هم گفتم که ستاد جنگ تشکیل دهند؛ ستاد کرونا، ستاد ضعیفی است. ما در هیچ جنگی اینقدر کشته نداشتهایم که الان کرونا دارد از مردم ما اینقدر زندگی میگیرد و همه را عزادار میکند.
در همین ستاد هم آقای نمکی به رهبری نامه میدهند که قرنطینهی کامل کنیم، رهبری نا مه را به رئیس جمهور ارجاع میدهد و رئیس جمهور هم به ستاد کرونا، و در ستاد کرونا این تصمیم رای نمیآورد و حتی شخص آقای نمکی هم رای منفی میدهد.
اصلا در ستاد از همان اول مشکل این بود که آن نگاه که این ستاد باید ستاد جنگ باشد وجود نداشته است. در ستاد جنگ دیگر ارگانهای مختلف نمیتوانند تصمیمات مختلف بگیرند. مجلس و هر نهاد دیگری، نمیتواند بگوید که من خودم تصمیم میگیرم. زمان جنگ هر تصمیمی که در ستاد جنگ گرفته میشد قوا موظف بودند بر اساس آن تصمیم عمل کنند. ستاد کرونا هم باید آن قدرت و جایگاه را پیدا میکرد که به مجلس و قوه قضاییه و… دستور میداد این کار را بکن یا نکن. خود مجلس هم الان در برخیموارد پروتکلها را رعایت نمیکند. ستاد هم جرئت حرف زدن ندارد. خود ستاد هم جسارت اینکه تصمیم قاطعی بگیرد ندارد.
الان بنظر میرسد که تمام کمکاریها درمورد کرونا را دارند به گردن دولت قبل –دولت روحانی- میاندازند؛ آیا واقعا چنین است؟
ستاد جنگ ستادی است که باید هر سه قوه از آن اطاعت کنند. ما چنین ساختاری را درست نکردیم و تصمیماتی هم که ستاد کرونا گرفته است در محدودهی ادارات و آن هم با شلکن و سفتکن بوده است. اینگونه نتیجهاش همین است که الان میبینیم.
الان مقام معظم رهبری به نیروهای مسلح میگوید که «وارد میدان شوید»، ستاد باید اختیاری میداشت که آنها میتوانستند دستور دهند که نیروهای نظامی باید این کار را بکنید، مجلس این کار را بکنید و همگی باید اطاعت میکردند. الان مجلس برای خودش جلسه میگذارد، قوه قضاییه برای خودش کاری میکند و دولت هم کاری دیگر و مردم هم کار خودشان را میکنند. روحانیون هم هرکدام سیاستها و تصمیماتی دارند و میگویند ما اصلا گوش نمیدهیم و بیخود کردهاند و برگزار میکنیم.
با این حالت شل کن و سفت کن نمیتوان با کرونا برخورد کرد. باید با قاطعیت برخورد شود.
تعدادی از پزشکان و شخص آقای نمکی بعد از اظهارات رهبری درمورد واکسنهای فایزر و مدرنا، وجههای علمی به آن صحبتها دادند؛ تکلیف این اظهار نظرها چه میشود؟
همان موقع هم در این مورد صحبت کردم، بحث ایشان غیرعلمی بود؛ سیاست مملکت این است که رهبری تصمیم میگیرد که مثلا از این نوع واکسن وارد نکنید؛ نباید بیاییم بگوییم که واکسن بد است یا خوب. بررسیهای علمی نشان میدهد که واکسن بد نیست؛ سیاستهای ما این است که از آن نوع واکسن وارد نکنیم، خب نمیکردند اما واکسنهای دیگر وارد میکردند. مشکل این نیست که رهبری فرمودهاند این را وارد بکنید یا نه، مشکل این است که به هردلیلی اینها اصلا از نوع دیگر هم نتوانستند وارد کنند. این را باید حل میکردند. اگر هم مشکلی وجود داشت در آن ستاد مینشستند و خدمت مقام معظم رهبری هم اطلاعات درست میدادند. ستاد باید با قاطعیت در جهت واکسن و قرنطینه عمل میکرده و در عرض یکی دوماه این ماجرا را جمع میکردند، نه اینکه دوسال است مردم را آواره کردهاند و شل کن سفت کن درمیآورند.
آقای زالی در صحبتهایش میگوید که آمارهای واقعی مرگ و میر را از سازمان بهداشت جهانی مخفی کردهایم؛ علت این مخفیکاری و دروغ در آمار چیست؟ درحالیکه مردم هم میدانند این آمار واقعی نیست.
اینکه میگویند آمار درست است یا غلط است را نمیدانم، آنچه میدانم این است که ۲ تا ۳ درصد از ۱۰۰ نفر احتمال مرگ وجود دارد، تازه اگر درست درمان کنند. اینها اعلام میکنند که ما مثلا ۳۸ هزار نفر کرونا مثبت پیدا کردهایم؛ معنی این حرف این است که اگر اینها بتوانند درست درمان کنند باید انتظار داشته باشیم ۸۰۰ الی ۱۲۰۰ نفر آدم در این تعداد آدم جانشان را از دست بدهند. در صورتیکه تعدادی که الان گزارش میدهیم کمتر از آن تعدادی است که انتظار داریم اتفاق بیافتد. بنابراین این عدد و رقمها نمیتواند با آن ارقام هماهنگی داشته باشد و یک جای کار میلنگد.
از ابتدا به قرنطینهی سفت و سخت تاکید داشتید. واکنش آقای نمکی به این پیشنهاد شما چه بود؟
در این وضعیت نمکی یک طرف کوچک قضیه است، ستاد جنگ یعنی تمام قوا؛ تمام ارگانها باید درگیر میشدند. وزیر بهداشت و درمان فقط میتوانسته بیماران را جمع و جور کند؛ وزیر بهداشت که نمیتواند بگوید فلان اداره را ببند، فلان روضه را برگزار نکن، فلان جا نرو؛ میگوید اما گوش هم نمیدهند.
در جلسهای به آقای نمکی دربارهی قرنطینهی قاطع گفتم و ایشان گفتند دولت و دیگران قبول نمیکنند. فقط هم دولت نیست.
دولت تنها کاری از پیش نمیبرد در این شرایط. در زمان جنگ هشت ساله ستاد جنگ فقط دولت بود؟! این جنگ بیولوژیک است و بدتر از جنگ صدام و دارودستهاش است. ما این باور و نگاه را پیدا نکردهایم، چون این ویروس نمیآید یکدفعه بمبی بیاندازد که همه بشنوند؛ آرام و خاموش دارد جان انسانها را میگیرد و صداوسیما هم یک تعدادی را میگوید که این تعداد نفرات جانشان را از دست دادهاند.
در جنگ یک موشک میآمد و کل شهر در وحشت بود و مثلا ۱۵-۱۶ نفر شهید میشدند. الان ۵۰۰-۷۰۰ نفر به اندازهی چند هواپیما دارند جانشان را از دست میدهند و کسی هم عین خیالش نیست. اگر هم عین خیالشان باشد خیلی آرام از کنار آن میگذرند، چون آن بمب منفجر نشده و یا نمیگذارند صدای این بمب شنیده شود.
اگر یکماه با قاطعیت برخورد میکردند و به آن کسانی هم که مشکل داشتند جیرهی یکماهه میدادند، هزینه و عوارضش از این کمتر بود و نتیجه از این بهتر بود و اقتصاد هم به این وضعیت نمیافتاد. اما قاطعیت میخواست.
از به تعویق افتادن واردات واکسن و اصرار بر واکسن داخلی چه برداشتی دارید؟
به هرحال این وسط داریم جان انسانها را قربانی تاخیر در قرنطینه و واکسیناسیون میکنیم. ممکن است بگوییم ما پول نداریم واکسن بگیریم، خب قرنطینه را قاطعانه عمل کنید. من نمیگویم که ما حتما الان باید برویم و واکسن بخریم، ممکن است پول نداشته باشیم، اما حداقل قرنطینه را جدی اعمال کنند. پول داری برو بخر و بیا! ما هم هزینه میدهیم، هم پول را خرج میکنیم و هم کتک را میخوریم، بخاطر عدم هماهنگی در مدیریت و ساختار مدیریتی.
تکلیف اینهمه انسانی که مردند و دارند میمیرند چه میشود؟ آیا اصلا طبق قوانین حق شکایتی دارند؟
از چه کسی شکایت کنند؟ ماییم و خودمان. مجلس و دولت و قوه قضاییه ماییم. اگر ما نتوانیم درست تصمیم بگیریم این میان میخواهند چه کسی را محکوم کنند؛ همهی ما محکومیم؛ از نظر من همهی ما محکوم و مقصریم.
با تشکیل پرونده یا کمیتهی حقیقتیابی برای بررسی کوتاهیها موافقید؟
که از چه کسی شکایت شود؟! از منِ وزیر بهداشت؟ میگویم پول و اختیار ندادند، از نیروهای مسلح؟ از مجلس؟ قوه قضاییهای که میخواهد رسیدگی کند هم همراهی نکرد، آن کسی که میخواهد قضاوت کند خودش هم متهم است. یعنی همهی ما در این ماجرا مسئولیم؛ نمیشود تنها یک جا را محکوم کرد. وزارت بهداشت و درمان زیر این مشکلات دارد له میشود، چهار نفر هم پیدا شدهاند که هرروز فحش میدهند؛ خب چکار کند؟! قرنطینه را او میتواند اجرایی کند؟! پول و دلار و ارز را به او دادند و نخریده؟! اینکه دیگر بدیهی است که ستاد باید تصمیم میگرفت از هرکجا که هست واکسن تهیه کنند و بیاورند؛ خب ستاد تصمیم نگرفته، حال اگر نگرفتند یا پول نداشتند یا پول ندادهاند، وزیر بهداشت باید محاکمه شود؟!
این ماجرا را ستاد باید جواب دهد و ستاد هم همهی ما هستیم که جمع شدهایم و برونداد ما متاسفانه همین بوده که مردم دارند جانشان را از دست میدهند و هزینه میدهیم. یک عده هم به اسم فرهنگ و دین کاری میکنند که این وضعیت اشاعه پیدا میکند.
ادعای تولید ۵۰ میلیون دوز واکسن برکت تا آخر شهریور شدنی است؟
نمیدانم؛ هروقت ۵۰ میلیون را تولید کردند بکنند، ولی تا آنموقع که نمیشود صبر کرد؛ اما الان یا باید قرنطینه را بطور قاطع اجرا کنند -تا آنموقع که میخواهند تولید کنند- و یا اینکه همراه با قرنطینه همه را واکسن بزنند و دیگر عزاداری و جشن و عروسی هم باشد. نمیشود همهی اینها را رها کرد به امید اینکه شهریورماه ۵۰ میلیون واکسن تولید شود یا نشود، حالا اگر هم نشد مردم همچنان جانشان را از دست بدهند. اگر پول ندارند یا معتقدند که باید تولید خودمان بیاید، خب قرنطینه را سفت و سخت کنند تا آنطرف به نتیجه برسد.
پیش بینیتان از رویکرد کرونایی دولت رئیسی چیست؟ بویژه باتوجه به گزینههایی که پیشنهادی وزارت بهداشت بودند.
نمیدانم! نهایتا اگر آن ستاد تشکیل شود و این راه قرنطینهی قاطع و واکسیناسیون سریع را بروند ، نتیجه میگیریم؛ اما اگر این دو اتفاق نیافتد تعداد بیماران ما روز بروز افزایش پیدا میکند و جان هموطنان ما همچنان از دست میرود. هزینه برای مملکت برای اقتصاد و صنعت و حتی برای فرهنگمان افزایش پیدا خواهد کرد. امروز اگر کسی میآید و میرود کاری کند، در آنجا اگر مشکل پیدا کرد، نسبت به کل مملکت احساس بدبینی میکنی و این دید تنها به ایکس و ایگرگ محدود نخواهد شد. حاکمیت است که باید با قاطعیت کاری کند و اجازه ندهد این ویروس بیش از این اشاعه پیدا کند. در دنیا جمعش کردهاند و ما هنوز جزو رتبههای بالای جدول در عدم مدیریت و برخورد با این موضوع هستیم.
مجلسیها چقدر در پیگیری صحبتها و مطالبات امثال شما همراه بودند؟ چون تازه الان آقای قالیباف به رئیس کمیسیون بهداشت نامه زده و از آنها راه حل خواسته است!
پزشکیان: راه حل که روشن است و نیازی به بحث نیست، دنیا هم همین راه را باقاطعیت رفته است: قرنطینه و واکسیناسیون. حال درمان و اکسیژن و … هم در روند اینکه خدمات را هم باید گسترش داد و به کسانی که در خط مقدم دارند مبارزه میکنند رساند جزو بدیهیات است. کسانیکه الان در میدان جنگاند و دارند با این بیماری میجنگند و به بهداشت و درمان خدمت میرسانند، باید تدارکات آنها را با قدرت پشتیبانی کرد، که نمیکنند؛ از آنطرف هم برای اینکه هزینه بر آنها تحمیل نشود قرنطینه را با قاطعیت اجرا کنند و واکسنها را هم بخرند و به سرعت همه را واکسینه کنند.
الان دوسال است دارم این حرفها را میزنم، از روز اول که گفتم اول شوخی گرفتند؛ بعد که دیدند جدیاست سفتش کردند و بعد دوباره شل کردند و به همین منوال هم عمل میکنند.
شما تجربهای در واکسیناسیون سرخک و سرخجه در دوران وزارت خود دارید، که سرعت و تعداد را هنوز هم مثال میزنند.
بله! ما ۳۰ میلیون نفر را در عرض یکماه واکسن تزریقی زدیم.یعنی هرروز یک میلیون نفر را واکسن زدیم.
میتوانند با قاطعیت الان هم همینگونه واکسیناسیون کنند، بیشتر از این هم میتوانند بزنند؛ در عرض یکماه هم میتوانند جمعش کنند؛ هم قرنطینه را یکماهه میتوان جمع کرد و هم واکسیناسیون را؛ قاطعیت و هماهنگی و یکدستی میخواهد. بحث تصمیم قاطع و عدم ترحم در این رابطه است.