عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد مقتدر دولت اول اصلاحات دیگر آن مردی نیست که همه مجلس اصولگرا روی هم گذاشته بودند که او را از وزارت بردارند و نتوانستند. دیگر آن مردی نیست که روزی رسانههای جناح اصولگرا برای بیرون کردن او از میدان مسایل خصوصیاش را به میدان عام بکشانند و دیگر نشانی از آن وزیری ندارد که نقل مجالس مخفی و علنی حزباللهیها برکناری او بوده است.
او در چندسال اخیر درست در کنار همین کسان ایستاده است که روزی تشنه به خون او بودند و حتی برخی از نیروهای میدانیشان را به نماز جمعه فرستادند تا او را مورد ضرب وشتم قرار دهند.
وزیر ارشاد دولت خاتمی که در دولت اول اصلاحات چنان خوش درخشیده بود که بسیاری از اصلاحطلبان شیفته عملکردش او را در ریاست جمهوری پس از خاتمی میدیدند؛ همان که محمود احمدینژاد از راه رسید، برآن تکیه زد.وزیر ارشاد پیشین که در آن روزها به جد روی اعصاب اصولگرایان بود، چندسالی که در لندن اقامت گزیده و از آب آن اقلیم میخورد، گویی دارویی شفابخش و جادویی خورده است که او را از منتهیالیه اصلاحطلبی به آن سر طیف اصولگرایی پرت کرده است؛ جایی که تندروهایی چون اعضای جبهه پایداری و ارزشیهای فضای مجازی به فعالیت مشغولند. مهاجرانی که ابتدای حضورش در لندن به عنوان مهمان برنامه بیبیسی فارسی از منتقدان عملکرد جمهوری اسلامی و حتی رهبری بود و پس از حوادث سال 88 بر شدت آن افزوده بود، اما به تدریج رفتاری متفاوت از خود نشان داد.او اما کمکم در بسیاری از مسایل بینالمللی داخلی وخارجی مواضعش را با اصولگرایان هماهنگتر کرد و گاه از آنان جلوتر نیز میزد. موضوعی که سبب میشود تا جایگاه فعلی او درست در خلاف موقعیت سیاسی که با آن شناخته شده و به استناد آن در دولتهای هاشمی و خاتمی معاون رئیس جمهور و وزیر شده بود.
او در روزهای گذشته پس از تسلط کامل طالبان برخاک افغانستان و در حالی که بسیاری از مردم ایران از این موضوع نگران بوده و برخلاف برخی محافل اصولگرا، طالبان را همچنان تهدیدی برای ایران و منطقه میدانند و کشتار دیپلماتها و خبرنگار ایرانی توسط این گروه را یادآوری میکردند، در اظهار نظری عجیب برخلاف نظر ملت – که بیشتر در فضای مجازی مطرح شده بود – و البته جلوتر از مراجعی چون روزنامه کیهان و رسانه ملی، این بار نه تنها دست به تطهیر این گروه زده است، بلکه، قاتلان انتحاری این گروه – که همین چندماه گذشته تعداد زیادی از دانشآموزان دختر مدرسه سیدالشهدا متعلق به شیعیان و تعدادی از دانشجویان دانشگاه کابل را به شهادت رسانده بودند – را نیز در ردیف شهدا قرار داد و در روزهای گذشته موجی از انتقاد را علیه او برانگیخت.
مهاجرانی در چند توئیت ادعاهای برخی اصولگرایان و افراد موسوم به ارزشی درباره این گروه را تایید کرد و نوشت:«نشانههايى كه از مواضع جماعت طالبان، پس از حاكميت در افغانستان مىبينيم، شايسته تأمل است. گويى با طالبان ديگرى روبهرو هستيم كه از سيطره القاعده رها شده است. اعلام عفو عمومى در دومين روز حاكميت، اقدام مهمى بود. نشان داد كه موقعيت شناسند و از درايت و سرعت تصميمگيرى برخوردارند.»
در حالی که خبرهای رسیده از برخی ولایات از شدت عمل طالبان نسبت به زنان حکایت دارد، مهاجرانی در ادامه وضعیت را به گونهای دیگر روایت میکند:«اعلام حضور بانوان در مشاغل ادارى و حضور در محل كار، اعلام برگزارى مراسم عزادارى شيعيان بدون ممانعت و يا مزاحمت، اعلام خروج بانوان از خانه بدون همراه بودن محرم و... نمىتوان بر مجموعه اين مواضع چشم پوشيد و همان سخنانى كه در باره طالبان يك، مطرح بود، تكرار كرد.»
وزیر پیشین ارشاد در سومین توئیت خود اما از همه دوستان فعلی خود در این موقعیت جلوتر زده و کشتههای این گروه تروریستی را «شهید» میخواند و مینویسد:«طالبان بيست سال در برابر اشغال آمريكا و اروپا و همپيمانان مقاومت و مبارزه كرد. بيش از پنجاه هزار شهيد دادند. قويترين ارتش دنيا را شكست دادند و بىاعتبار كردند. شكست آمريكا در افغانستان با شكست آمريكا در ويتنام قابل سنجش است. ولاتبخسواالناس اشياءهم، طالبان را دست كم نگيريم.»
واکنشها به مهاجرانی تغییر یافته این بار شدیدتر است. کیوان مهرگان در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت:«تاریخ با نسل ما شوخی دارد. شوخیهای زیادی هم دارد. یکی از شوخیهای تازهاش با ما این بود که در مرداد ۱۴۰۰ وزیر فرهنگی که همیشه در رویا داشتهایم و خاطره آن را در دل و ذهن به عنوان دورانی کوتاه اما درخشان به ذهن سپردهایم از لندن مطلبی مینویسد و همزمان وزیر ارشادی که همواره از او وحشت داشتهایم و تلاش کردهایم مبادا به قدرت برسد در تهران برنامهاش را منتشر میکند. هر دو در یک نقطه بههم میرسند:«ایدههای طالبانی»
این روزنامهنگار و مستندساز ادامه داد:«از روزی که توئیت دکتر مهاجرانی منتشر شده منتظر بودم آن را پاک کند. منتظر بودم تعدیلش کند یا حتی تغییرش دهد. نکرد. حالا منم و کتابهای ایشان که دال مرکزی همه آنها «پرهیز از طالبانیسم» بوده.به عنوان کسی که هر کتابی از ایشان منتشر شده و هر مطلبی نوشته را خوانده ناگزیرم با خاطره شیرین آن نویسنده و آن وزیر خداحافظی و تمام کتابهایی که از ایشان دارم را دور بریزم.»
مهرگان نوشت:«به نظر من آقای مهاجرانی با انتشار آن توئیت رسما دست به خودکشی نظری زده. تطهیر طالبان افغانستانی جاده صافکنی برای طالبان ایرانی است. و این به صورت عام گناهی نابخشودنی و به صورت خاص درباره دکتر مهاجرانی نابخشودنیتر است. آنچه طالبان کرد نه مقاومت و مبارزه با آمریکا و غرب که همدستی با آمریکا و غرب علیه ملت خودش بود. کسی که با قدرتهای بیگانه برای ظلم ورزیدن به مردمانش همدست میشود «خائن» است نه مجاهد.» این روزنامهنگار ادامه داد:«کسی که به خودش بمب میبندد و به دختر بچههای بیدفاع مدرسهای حمله میکند «تروریست» است نه شهید. کسی که با متصلبترین قرائت از دین در پی آزار و اذیت بندگان خداست یک «متحجر» است نه طلبه آموزههای شریعت.»
وی در پایان نوشت:«طالبان و طالبانیسم یک آفت است و در پشت ماسک مبارزه با آمریکا و امپریالیسم و غرب نه تطهیر شدنی است نه پذیرفتنی.»
حسین دهباشی پژوهشگر تاریخ و فعال توئیتری نیز درباره وی نوشت:«ما مثلا به امام حسین(ع) میگفتیم: شهید. به سهتا درجهداری که جلوی روسها را گرفتند میگفتیم: شهید. به چندصدهزار نفری که روبهروی بعثیها جان دادند: میگفتیم: شهید. به دیپلماتهایمان در مزارشریف میگفتیم: شهید. اما آقای مهاجرانی، بد زمانهای شده! که به کشتگان طالبان میگویید: شهید!»
این موضوع در فضای مجازی واکنشهای بسیاری را برانگیخت. کاربری نوشت:«مهاجرانی به کشتههای طالبان میگه شهید، به اینهایی هم که با انتحاری و بمبگذاری طالبان در عزاداریها کشته شدن میگه شهید.»
کس دیگری به اویادآوری کرد:«دیپلماتها و خبرنگاران ایرانی در مزار شریف به دست چه کسانی شهید شدند؟ بله! به دست همان تروریستهایی که ۵۰هزار شهید دادهاند.»
یک نفر دیگر در این فضا نوشت:«از کی تا حالا کشتههای طالبان و بخصوص انتحاریون آنها جزو شهدای اسلام حساب شدند؟ وقتی دیپلمات و خبرنگار ایرانی را کشتند تروریست بودند و الان زیر لوای امارت اسلامی؛ شهید؟ آقای دکتر مهاجرانی این تحلیل شما خیلی عجیب بود، خیلی!»
یک نفر هم با اشاره به تغییرات چندسال گذشته مهاجرانی نوشت:«سرنوشت عطاالله مهاجرانی داستان یک سقوط کامل است. وزیر محبوب دوران اصلاحات، امروز شده مدافع طالبان. یک ورشکسته سیاسی به تمام معنا که معلوم نیست چه بر سر خود آورده.»