کارشناسان عملکرد و رفتار طالبان را در سه حوزه رصد میکنند تا دریابند که آن گروه تا چه میزان تغییر کرده است: همکاری با دشمنان سابق، تعهد به توزیع کمک و غذا بین مردم و نوع رفتار با زنان.
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه "ووکس" با طرح این پرسش که بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان پس از ۲۵ سال چه معنایی برای افغانها خواهد داشت؟ مینویسد: "طالبان در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی کنترل امور در افغانستان را در دست داشتند؛ در آن زمان ظلم و ستم زیادی علیه اقلیتها و زنان اعمال کردند. رویکرد آنان خشن بود و منجر به قتلعام غیرنظامیان، قاچاق انسان و ایجاد فضای سرشار از ترس شده بود. اکنون، اما اعضای آن گروه از زمان اعلام تاسیس امارت اسلامی افغانستان، پیشینه تاریخی آن را کم اهمیت جلوه داده و میگویند با گذشت زمان تکامل یافتهاند.
"ذبیح الله مجاهد" سخنگوی طالبان در کنفرانس مطبوعاتی وعده عفو افغانها را داد و گفت که زنان از حقوق در چارچوب قوانین اسلامی برخوردار خواهند بود و طالبان به تروریستها پناه نخواهد داد. همچنین، یک مقام طالبان با یک مجری زن مصاحبه تلویزیونی انجام داد. اما واقعا کدام نسخه از طالبان با حقیقت انطباق دارد؟ دولت طالبان هنوز در مراحل ابتدایی خود به سر میبرد اما کارشناسان میگویند چندین شاخص وجود دارند که ناظران میتوانند با استناد به آن رویکرد واقعی فعلی طالبان را تشخیص دهند: تمایل آن گروه برای مشارکت و سهیم ساختن سایرین در قدرت در چارچوب یک دولت، فعال بودن در توزیع کمکها به مردم و نوع رفتار با زنان.
در حال حاضر، این تنها تاریخ و پیشینه طالبان نیست که با ادعای میانهروی مطرح شده از سوی آن گروه در تضاد است. به گفته کارشناسان رفتار فعلی طالبان از جمله سرکوب خشونتآمیز اعتراضات و تعقیب خانه به خانه برای یافتن افرادی که در فهرست سیاه قرار دارند نیز در عمل از آن گروه دیده میشود.
"ووکس" در ادامه میافزاید: طالبان در سال ۱۹۹۶ در حالی کابل را تصرف کردند که زیر ساختهای آن شهر ویران شده بود و جمعیت چند صد هزار نفری پس از یک دهه جنگ داخلی آسیب دیده بودند و کسی انتظار ارائه خدمات و امکانات دولتی را نداشت. بالعکس، امروز کابل نزدیک به ۴.۵ میلیون نفر جمعیت دارد که عادت کردهاند در فعالیتهای دموکراتیک شرکت کنند، تظاهرات کنند به تحصیل بپردازند، به خدمات درمانی دسترسی داشته باشند و با سایر نقاط جهان در ارتباط باشد.
در دو دهه گذشته قطعا دولت منتخب دموکراتیک و بخشهایی از اقتصاد افغانستان همراه با کمکهای خارجی تجربه زیادی در زمینه ارتکاب فساد داشتهاند. با این وجود، شهرنشینی در افغانستان در طول این مدت گسترش یافته و اقتصاد رشد کرده است. این در حالی است که طالبان بیشتر تجربه حکومت در مناطق روستایی را دارند و مدیریت شهری وظیفهای کاملا متفاوت است.
"شیرجان احمدزی" رئیس مرکز مطالعات افغانستان در دانشگاه نبراسکا اوماها میگوید: "اگر در شلیک با اسلحه تجربه داشته باشید، این موضوع زمانی که در شرایط صلح هستید کارساز نخواهد بود، آن زمان شما وظیفه دارید خدمات عمومی را به صورت منظم به مردم ارائه دهید. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا طالبان حاضر به همکاری با دشمنان سابق از جمله اعضای دولت مخلوع سابق و اعمال سیاست عفو عمومی مورد ادعایش خواهد بود یا خیر.
احمدزی میگوید تصمیمات در این باره در جریان است و "حامد کرزی" رئیسجمهوری سابق و "عبدالله عبدالله" رئیس اجرایی پیشین دولت افغانستان در حال میانجیگری و رایزنی با طالبان هستند. احمدزی میگوید: آنان به این فکر میکنند که چگونه حکومت کنند و چه افرادی را به دولت وارد کنند و چگونه میتوانند افراد دولتهای قبلی را به ورود به نظام تازه ترغیب کنند".
"ویلیام نومیکوس" استاد علوم سیاسی در دانشگاه سنت لوئی واشنگتن میگوید: "طالبان اگر واقعا میانهرو شده باید در ازای جذب افراد متخصص به منظور مدیریت موثر کشور امتیازاتی ارائه دهد و با دشمنان سابق همکاری کند.
احمدزی میگوید این موضوع به انگیزه مردم به تمایل به همکاری با طالبان بستگی دارد. تاکنون، اما طالبان افرادی که با امریکاییها کار کرده بودند را هدف قرار دادهاند. همچنین، فضای رعب و وحشت ایجاد شده در مسیر رسیدن به فرودگاه کابل برای کسانی که قصد خروج از افغانستان را دارند، نشان میدهد طالبان توانایی همکاری با دشمنان سابق را ندارند. احمدزی میگوید: "این چالشی برای طالبان است. تشکیل دولت و اداره امور کار سادهای نیست. تخریبگری آسانتر از مدیریت و اداره امور یک کشور است".
ظهور طالبان همزمان با وجود بحران کمبود مواد غذایی و آب در افغانستان است. با توجه به توقف حمایت نهادهای بینالمللی و سازمانهای غیردولتی از طالبان، آن گروه در مقابل این پرسش قرار خواهد گرفت که آیا میخواهد خدمات را به شهروندان ارائه دهد یا خیر. برآورد ماه ژوئن کمیته نجات بینالمللی نشان میدهد که ۸۰ درصد از افغانها برای درآمد خود به کشاورزی و چرای دام نیاز دارند که آن موضوع نیازمند بارندگی است. این در حالی است که افغانستان با خشکسالی و کمبود بارندگی مواجه است.
برآورد آژانس توسعه بین المللی امریکا در سال ۲۰۲۰ میلادی نشان میداد که ۸.۲ میلیون افغان به کمک غذایی فوری نیاز دارند و ۱۱ میلیون نفر از نظر غذایی در وضعیت ناامنی به سر میبرند. "توماس بارفیلد" رئیس انستیتو امریکایی مطالعات افغانستان میگوید: "اگر برق قطع شود این یک مشکل واقعی است. خشکسالی و کمبود مواد غذایی مشکلی جدی است".
افغانستان برای تامین این نیازها به کمکهای خارجی نیاز دارد. برای این امر، اما طالبان نیازمند برسمیت شناخته شدن از سوی دولتهای خارجی است. چین که دارای منافع تجاری و امنیتی در افغانستان است میتواند کمک کننده اصلی به آن کشور باشد تا در ازای ارائه مواد غذایی و آب به معادن و مواد معدنی زیرزمینی افغانستان دست یابد. با این وجود، بارفیلد اشاره میکند که چین نگران نحوه حفاظت از جان متخصصان و مهندسان خود در افغانستان است. طالبان اگر در مورد تغذیه افغانها جدی است باید تجدیدنظری کامل در رویکرد ضدغربی خود به عمل آورد تا بتواند از کمکها برخوردار شود. وضعیت گرسنگی در دهه ۹۰ میلادی به قدری وخیم بود که طالبان در اقدامی نادر و عملگرایانه ایدئولوژی را نادیده گرفت و به بازرسان برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد اجازه ورود به کابل را داد. در آن زمان یک چهارم از ساکنان کابل از سازمان ملل یا صلیب سرخ نان دریافت میکردند.
سومین شاخص مهم در مورد طالبان نوع رفتار آن گروه با زنان است. گزارشهایی درباره سخت گیریهای طالبان علیه زنان مشابه دهه ۹۰ میلادی و مجبور کردن زنان به ترک مشاغلشان منتشر شدهاند. همچنین، از زنان بار دیگر خواسته شده همراه با خویشاوندی مرد از خانه خارج شوند. "نومیکوس" میگوید: آیا زنان در مناصب قدرت خواهند بود؟ آیا به زنان اجازه داده میشود به دانشگاه یا به مدرسه بروند؟
"رینا امیری" از اعضای ارشد مرکز همکاریهای بین المللی دانشگاه نیویورک میگوید: طالبان در حال حاضر در حال ارائه پاسخ به این پرسشها هستند و تماسها با افراد محلی نشان میدهند که طالبان فهرستی از زنان فعال سیاسی و مدنی، روزنامهنگاران و زنان کارمند در بخشهای دولتی را برای آزار و ارعاب خانوادههایشان تهیه کردهاند. ادامه این روند نشان میدهد که طالبان ایدئولوژی را بر عملگرایی ارجح میداند و خواستار حذف زنان از جامعه است و این که طالبان علاقهای به امتیاز دادن برای حکومت کردن ندارد.
احمدزی میگوید رفتار طالبان نشاندهنده آن است که آنان در حال ایجاد یک حکومت امنیتی هستند که از بالا خواستههایش را به مردم دیکته میکند؛ مهم نیست که آنان به طور علنی در جمع اصحاب رسانهها چه میگویند. در پشتپرده دولتی امنیتی تشکیل میشود که حقوق بشر و به طور خاص حقوق زنان را سرکوب میکند و اجازه انتقاد کردن را به مردم نمیدهد".
کارشناسان معتقدند با ادامه چنین روندی، احتمال مقاومت مسلحانه در برابر طالبان در ماههای آینده وجود خواهد داشت. "نومیکوس" میگوید: اگر در مناطق روستایی که مردم با ایدئولوژی طالبان همراه شدهاند نیز امکان دسترسی به خدمات درمانی و عمومی وجود نداشته باشند و معیشتشان تحت فشار باقی بماند، طالبان حمایتاش را از دست میدهد و افغانستان ممکن است وارد جنگ داخلی شود".
امیری میگوید:"طالبان هیچگاه از خود توانایی حکومت کردن را نشان ندادهاند. آنان به مردم ظلم میکنند. چگونه میتوانید از یک ظالم انتظار ارائه خدمات اساسی را داشته باشید"؟ کارشناسان همچنین هشدار میدهند که امریکا همواره توانایی طالبان برای حکمرانی صرفا با زور و ترس را دستکم گرفته که همین موضوع میتواند باعث تضعیف موضع امریکا شود".