آفتاب: موضوع جوانی و مسائل جوانان در محیط های علمی از بحث های به نسبت جدید است، زیرا مبحث جوانی عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا مطرح شد و در ایران نیز سابقه چندانی ندارد و به دهه های اخیر مربوط می شود .
در گذشته ، جوانی یک مرحله گذرا برای رسیدن به بزرگسالی شناخته می شد و مرحله ای که فرد هنوز " بزگسال " نشده است ، تلقی می شد.اما واقعیت این است که دوره جوانی و مشکلات آن عرصه مهمی برای مطالعات اجتماعی محسوب می شود، زیرا با جایگزینی قرادادهای اجتماعی و قانون رسمی دیگر نظم سنتی و یا صرفا اخلاقی نمی تواند پاسخگوی مسائل جوانان باشد. و لازم است که با رویکرد علمی به مطالعه جنبه های عینی و ذهنی آن پرداخته شود.
در تاريخ 19 اسفند 86 با حضور اساتيدي چون دكتر محمد تقي شيخي، دكتر باقر ساروخاني ، دكترمعيد فر ، دكتر سيد ضيا هاشمي و ديگر جامعه شناسان ايراني به بررسي مسائل اجتماعي با محوريت مسائل و مشكلات جوانان مانند اشتغال ، ازدواج ، اعتیاد ، مسکن، امنیت در تالار شريعتي دانشكده علو م اجتماعي دانشگاه تهران برگزار گرديد .
مقالاتی که در اين همایش ارائه گرديد هر یک از زاویه ای خاص مسائل جوانان را بيان نمودند و در صدد توصیف و تبیین آن بر آمدند. كه سرفصل هاي بعضي از اين مقالات به شرح ذيل مي باشد: جوانان ، شناخت و زناشویی ؛ تغییر الگوی مصرف مواد مخدر و سبک زندگی جوانان جوانان و حاشیه نشینی ، هیئت های مذهبی جوانان:امتزاج فرهنگ و دینداری عامه با سبک زندگی شهری ؛ رویکردی جامعه شناختی به تقلب در امتحان در مدرسه و دانشگاه ، روابط بین نسلی ، جوانان و سبک های فراغتی ، امنیت دختران جوان در فضای شهری با تاکید بر مزاحمت های خیابانی ،پیامدهای اجتماعی مبارزه با بد حجابی برای دختران چادری ، کارکردهای جامعه شناختی زبان مخفی در قشر جوان، علل و پیامد های آن ؛ ازدواج موقت و بحران جنسی جوانان
حال تعريف جامعه شناسان از جواني چه مي باشد ؟ در این راستا باید در نظر داشت که می توان دو نوع " جوانی " راتعریف کرد :اول جوانی که با " سن " مشخص می شود و افراد 15 تا 29 سال را جوان در نظر می گیرد . در این دیدگاه جوانی " یک مقوله بیولوژیکی " محسوب می شود.
در تعریف دوم جوانی بیولوژیکی با عرف اجتماعی ، ارزش ها و هنجارهای جامعه مورد نظر، دستکاری می شود ودر این معنا یک تعریف اجتماعی از جوانی بیولوژیکی است که جوانان را به عنوان یک گروه خاص و یک واحد اجتماعی مجزا می سازند که دارای اهداف ، منافع و علایق خاص خود است.به زعم پیر بوردیو (جامعه شناس معاصر فرانسوي) این برداشت از جوان یک سوئ استفاده مسلم به شمار می آید که از سوی افراد بزرگسال و نسل پیر اعمال شده است.
امروز انچه بیشتر در مورد جوانی مورد توجه قرار می گیرد ، نگرشی است که جوانی را دوره ای مملو از تنش و رفتار های پر خطر می داند که از سوی نظم اجتماعی تلاش به کاهش آن می شود ؛ اغلب این مسائل به جوان و رفتار و کنش وی ارجاع داده می شود و نظم اجتماعی در جهت برگرداندن جوان به تعادل عمل می کند.
در مقاله" تعویق" ارائه شده توسط پژوهشگر اجتنماعي فرشيد خورشيد نام ،" جوان نماینده واقعی وتجسم میل ممنوعه " از سوی جامعه بزرگسال دانسته شده است که " به مثابه استثنا برای شناختن خود نیازمند قاعده است و البته اقتداری که باید او را سر جایش بنشاند ؛
اگر با رویکرد تضاد به جوان نگاه کنیم، جوانان وپیرها برای رسیدن به هدف های مشترکی درتلاش و رقابت با یکدیگرند ؛ جوانان در صدد دستیابی به منافع و امکانات مورد نظرند و مسن ترها برای حفظ منافع و امکاناتی که در اختیار دارند تلاش می کنند، که این رقابت به برخورد وتضاد بین آنها منجر می شود . به طور مثال در عرصه اشتغال ، تحصیل و حتی سیاست ، فعالان مسن تر تمایلی به کنار رفتن از سمت و جایگاه های خود ندارند و از سوی دیگر جوان تر ها مصرانه برای کسب جایگا ها در تلاش و تکاپو هستند.
در این هنگام است که دوره جوانی و بی مسئولیت بودن ِ موقت جوان طولانی تر می شود و همین امر به وابستگی اقتصادی و اجتماعی جوانان منجر می شود و جوان در طیف سرمایه نمادین (عناوینی مانند مهندس ، دکتر و.. ) که از سوی جامعه به وی اعطا شده و محرومیت موقتی که در جامعه با آن مواجه می شود دچارسردر گمی می شود و بسیاری از مسائل جوانان را می توان در کشمکش زیربنایی برای احراز منافع اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی دانست.
تقلب در امتحان ناشی از " ترس از شکست" یا بحران جنسی ، ازدواج و مسائل ناشی از آن را می توان از عدم توفیق در کسب امکانات و فرصت های مناسب و لازم در امر ازدواج دانست وبسیاری دیگر از مسائل از عدم هماهنگی اهداف و راه های رسیدن به انان در جامعه است که جوان را به رفتاري نابه هنجار نسبت به نظم اجتماعی می کشاند.
اما جوان به حاشیه رانده شده باز خواهان کسب قدرت و منافع است و عرصه های تحصیلی و سیاسی از عرصه های پر پتانسیل برای جوان قلمداد می شود . در میدان سیاسی جوان می تواند با مشارکت در نهاد های مدنی،فعالیت و تقویت این نهادها راه رسیدن به جایگاه های بالاتر را طی کند و در همین راستا اگر جوانان با نیروهای فعال و بالقوه ای که دارند از فعالیت در عرصه سیاسی كنار كشيده شوند و با توجه به جمعیت جواني که در کشور داریم ، خلا ناشی از عدم حضور آنان در عرصه سیاسی به وضوح دیده می شود.