«من در برابر قرآن مجید به خدای قادر و متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام، نگهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم، ودیعهای را که ملت به ما سپرده به عنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوا را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم، از قانون اساسی دفاع کنم و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها، استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم.» این بخشی از متن سوگندنامهای است که وکلای ملت در نخستین روز کاری خود قرائت کرده و به این طریق به این جایگاه و مردم متعهد میشوند؛ امروز که یک سال و چند ماه از سوگند خوردن مجلس یازدهمیها میگذرد؛ نگاهی به عملکرد آنها برای سنجش پایبندیشان به این سوگندنامه خالی از لطف نیست.
حتی اگر نمایندگی مجلس را یک تعهد به عموم مردم برای خدمتگزاری و رفع مشکلات مردم ندانیم و حتی اگر چشممان را روی حقوقهای درشت نمایندگان و مزایای شغلیشان ببندیم و آن را در حد یک شغل مثل مشاغل مردم عادی بدانیم، پس نمایندگان موظفند مثل سایر کارکنان در روز و ساعتهای مشخص، در محل کار خود حاضر شوند و به وظایف خود که همانا بررسی طرحها و لوایح و در نهایت تصویب یا اصلاح قوانین است عمل کنند. ولی نه تنها این چنین عمل نمیکنند بلکه در جامعه تصویر چشمهای بسته و یا خوابآلود نمایندگان به یک تصویر نمادین از نمایندگیِ مجلس تبدیل شده است.
در هر دورهای، هر از گاهی اخباری از غیبتهای نمایندگان، به حد نصاب نرسیدن افراد حاضر در مجلس برای رأیگیری یا تأخیر نمایندگان برای شرکت در جلسات مهم شنیده میشد، اما این تنبلی و تعللها از مجلسی که مدعی انقلابیگری و کار جهادیست واقعاً یک گل به خودی به انقلابیون است. حسینعلی حاجی دلیگانی از جمله نمایندگانیست که سابقه حضور در مجالس نهم و دهم و نیز مجلس یازدهم یا مجلس انقلابی را دارد. او در سال ۹۸ یعنی چند ماه قبل از پایان مجلس دهم، طی مصاحبهای با فارس که درباره غایبان شرکت در یکی از جلسات علنی آن زمان بود، ضمن اعلام آمار نمایندگانی که به دلایلی مثل سفر و مرخصی و دیدار با مسئولان نظام در جلسه غایب بودند گفته بود مجلسی که اکثریتش انقلابی نباشد یعنی همین که ما امروز میبینیم!
حالا تعلل نمایندگان در مجلس یازدهم، موسوم به مجلس انقلابی، صدای خودشان را هم درآورده است. روز ۲۳ شهریور جلال رشیدی کوچی نماینده مردم مرودشت در مجلس یازدهم، از رفتار همکارانش انتقاد کرد و از آنها خواست در رایگیریهای صحن مشارکت داشته باشند.
رشیدی کوچی در جلسه علنی دیروز، در یک تذکر شفاهی ضمن یادآوری سخنان رهبری که تاکید داشتند نمایندگان در جلسات کمیسیون و در صحن مجلس حضور فعال داشته باشند، گفت: «این موضوع جای نگرانی دارد که یک چهارم از نمایندگان حاضر در صحن در رایگیریها شرکت نمیکنند، ما در این رایگیریها بر زندگی انسانهای زیادی تاثیرگذار هستیم این بیتفاوتی نمایندگان نگران کننده است، آن وقت اسم خودمان را مجلس انقلابی گذاشتهایم. انقلابی بودن با بیتفاوت بودن زاویه دارد.»
پیش از این محمدباقر قالیباف هم چندین بار در این خصوص به نمایندگان تذکر داده بود و هشدار داده بود که این رفتار آنها در گزارش عملکردی آنها درج میشود اما ظاهرا فایدهای نداشته است.
نه تنها نمایندگان در برخی جلسات علنی غیبت میکنند یا در بررسی طرحها تعلل میکنند، بلکه گاهی حتی در مهمترین جلسات مجلس هم شرکت نمیکنند. به عنوان مثال در مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جهمور سیزدهم، که از قضا مورد تایید و حمایتاکثریت مطلق همین مجلس انقلابی را داشت، ۲۵ نفر از نمایندگانغیبت داشتند! بعد از مراسم تحلیف در یکی از جلسات مجلس، نظری نماینده خلخال و کوثر طی تذکری در همین مورد گفت: «در مراسم تحلیف رئیس جمهوری که روز ۱۴ مردادماه برگزار شد، ۲۵ نماینده مجلس غایب بودند. مگر مهمتر از این روز، روز دیگری هست که آقایان در مراسم تحلیف غیبت داشتند.
این نمایندگان مدعی انقلابیگری هستند ولی برخی از این آقایان را در طول یک سال گذشته چهار بار هم ندیدم.» سید غنی نظری در ادامه خطاب به سایر نمایندگان و رئیس مجلس گفته بود: «برخی از نمایندگان در مجلس احساس میکنند که نمایندهتر هستند. از شما نمایندگان میخواهم اجازه ندهید این احساس نمایندهتر بودن در مجلس پرورش داده شود. اسامی همه نمایندگانی که غایب هستند باید در صحن مجلس قرائت شود.»
این تعلل و آن تکاپو
این تعلل نمایندگان را وقتی در کنار فعالیت و تکاپوی آنها، قبل از انتخابات ریاست جمهوری در ستادهای انتخاباتی یا دیدارهای پرتعداد و مکرر آنها با وزرای پیشنهادی ابراهیم رئیسی میبینیم، فرضیه سهمخواهی آنها بیش از پیش تقویت میشود.
در حال حاضر دونفر از نمایندگان یعنی سیدجواد ساداتینژاد که نماینده کاشان و آران و بیدگل بود و نیز خاندوزی که نماینده تهران، ری شمیرانات و اسلامشهر بود، به وزارت رسیدهاند و از مجلس خارج شدند، از طرف دیگر دوتن از نمایندگان قم، یعنی امیرحسین قاضیزاده هاشمی که معاون ابراهیم رئیسی و رئیس بنیاد شهید شد و دیگری علیرضا زاکانی که او هم به شهرداری تهران نقل مکان کرد، از لیست نمایندگان خارج شدند؛ حرکتی که از نمایندگان ولایتمدار و انقلابی بعید بود؛ چرا که برخلاف خواستههای رهبری بود. ایشان در ششم خرداد سال ۱۴۰۰ در دیدار ویدئو کنفرانسی با رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کردند:«یکی از آسیبها این است که نماینده از بدو ورود به مجلس، نقشه رسیدن به فلان منصب و مقام اجرایی مثل وزارت، مدیریت و... در سر بپروراند. خیر! اگر انسان برای خدا و درست کار کند، وظیفه نمایندگی بسیار مهم است و در مواردی از وظایف اجرایی مهمتر است. اینطور نباید باشد که نمایندهای به محض ورود به مجلس فکر کند که به مرحله بعدی برود یا فکر کند که کدام سِمَت در دولت مناسب است.»
کوچ نمایندگان به دولت قطعا برای خودشان خوب است، چه بسا بسیاری از آنها اساساً به همین امید و دلیل نماینده میشوند، ولی قطعا دود آن در چشم مردم میرود. فرض کنید برخی حوزهها فقط دو نماینده در مجلس داشنه باشند و از این دو عضو یکی از آنها یا هر دوی آنها از مجلس به دولت برود، تکلیف حقوق مردم یا طرحها و لوایح مربوط به آن حوزه چه میشود. در همین جابهجاییهای اخیر، دو نفر از آنها یعنی قاضیزاده و زاکانی که اتفاقاً به شدت داعیه انقلابی و نوکری مردم را داشتند، بیتوجه به حقوق مردم مشهد و قم، به پستهای مهم اجرایی رسیدند و از مجلس خارج شدند. محمود احمدی بیغش در مرداد ماه به همین موضوع انتقاد کرده و در اخطاری ناظر بر اصل ۸۴ قانون اساسی گفت:«نباید مجلس را پله ترقی کرد و رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با نمایندگان مجلس در بیاناتی نقل به مضمون به این نکته تاکید داشتند.»