این عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره وضعیت فرهنگ و ادبیات بهویژه در فضای آکادمیک آن در دولت دوازدهم اظهار کرد: میخواهم به پیشتر از چهار سال گذشته اشاره کنم که البته چهار سال گذشته را هم دربرمیگیرد. اگر منظور از آکادمیک، شیوه و محیط دانشگاهی باشد، متاسفانه دانشگاهها به سبب مسئله امتیاز و چاپ مقاله در مجلات به اصطلاح علمی - پژوهشی به نوعی سطح علمی را کاهش دادهاند و به جای اینکه تولید علم را در نظر بگیرند، نوعی رقابت چاپ مقاله و کتاب در نظر گرفته میشود که این البته آفت بزرگی است.
او در عین حال گفت: اگرچه کتابهای متعددی از حوزه دانشگاه نشر یافته، اما شمار اندکی از آنها قابل اعتنا و تامل هستند و این بیشک به همان دادوستدهای امتیاز و به اصطلاح کسب رتبههای علمی دانشگاهی برمیگردد. اما به زعم من، کار فرهنگی و چاپ آثار درخور توجه بیشتر، در فضاهای آکادمیک بیرون از حوزه دانشگاه قابل تامل است و این مسئله از پیش از انقلاب چشمگیر بود؛ نهادهایی مثل فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب آثار ارزشمندی را به چاپ رساندند و البته پس از انقلاب هم مراکز درخوری مانند: دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام و البته مرکز نشر دانشگاهی با جذب استادان فاضل، چه دانشگاهی و چه غیردانشگاهی، توانستند آثار قابل اعتنایی را به عرصه کتاب و فرهنگ عرضه کنند و نیز فرهنگستان زبان و ادب فارسی آثاری را در حوزه ادب معاصر، دانشنامه زبان و ادب فارسی، دانشنامه شبه قاره و مجلات تخصصی در حوزه زبان و ادبیات فارسی مثل «نامه فرهنگستان» یا نشریات دیگری مانند گویش، دستور، واژهگزینی و تحقیقات دیگر در حوزه فرهنگنویسی به چاپ رسانده و یا در دست چاپ دارد.
کیهانی با اشاره به وضعیت نشر کتاب نیز بیان کرد: در حوزه کتاب هم چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، افراد غیردانشگاهی - کسانی که به عنوان استاد استخدام دانشگاه نبودند - دست به کار ترجمه و تالیف آثار جاندار زدند؛ از جمله استادان احمد سمیعی گیلانی، استاد ابوالحسن نجفی، استاد اسماعیل سعادت، استاد رضا سیدحسینی، استاد عبدالمحمد آیتی و استاد نجف دریابندری. البته سهم بعضی از استادان دانشگاهی فاضل و گرانقدر هم قابل اعتناست و نمیشود از آنها چشمپوشی کرد؛ از جمله روانشادان: دکتر محمود صناعی، دکتر عبدالحسین زرینکوب، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر محسن جهانگیری، دکتر علیمحمد حقشناس، دکتر محمدرضا باطنی و برخی استادانی که وجودشان همچنان موجب گرمی در دانشگاهها هستند و البته برای اینکه مبادا اسمی از خاطرم برود، از ذکر آنها خودداری میکنم.
او افزود: اما با همه کاستیها باید بگویم که در حوزه نشر و چاپ آثار گرانقدر، پیشرفتهای چشمگیری در حوزههای شعر، ادبیات، داستان و نقد داشتهایم که به قلم چهرههای شاخصی، چه در حوزه دانشگاه و چه در حوزه آکادمی بیرون دانشگاه منتشر شدند. اما اینکه تا چه اندازه به این آثار اعتنا میشود و سطح عمومی فرهنگ جامعه تا چه اندازه ارتقا یافته، مقوله دیگری است.
این عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه، خواستههایی را نیز از دولت جدید مطرح کرد و گفت: درخواست بنده - در واقع خواهش و انتظارم - ، به عنوان یک پژوهشگر در حوزه فرهنگ، چه مربوط به دولت حاضر و چه مربوط به دولتهای دیگر این است که در وهله نخست - تاکید میکنم در وهله نخست - دولتمردان ما فرهنگ را به سیاست آلوده نکنند. سیاست سازوکار خودش را دارد؛ باندبازی است، و جناح و جبهه دارد. مدیر اگر سیاسی باشد، وقتی از کار برکنار شد یا دورهاش به اتمام رسید، تیم خودش را میبرد و افراد دیگری که چه بسا در حوزه فرهنگ ناکارآمد و یا اصلا نابلد هستند، میآیند.
جعفرشجاع کیهانی در توضیح بیشتر بیان کرد: منظور این است، افرادی که میآیند، یقینا در حوزههای دیگر تخصص دارند اما در حوزه فرهنگ که حوزهای تخصصی است، کار نکردهاند. به نظر من، مدیر صرفا سیاسی دغدغه فرهنگ ندارد. البته بودند و هستند مدیرانی سیاسی که با تدبیر و درایتشان فضای آکادمیک را مبرا از زدوبندهای سیاسی نگه داشتهاند و با جذب استادان لایق، فارغ از هر باندبازی، تنها به اعتبار علمی، به کار و عضویت دعوت کردند و همین ثبات سبب شده تا فضای فرهنگی و آکادمی آن مراکز فرهنگی، که اعمال سیاست نشده، باثبات به کار خودشان ادامه دهند. ماحصل سخن من این است که «سیاست و سیاستمداران میآیند و میروند اما فرهنگ و فرهنگمداران ماندگارند.»
او همچنین در شرح خواسته دیگر خود به وضعیت معیشتی اهالی فرهنگ پرداخت و اظهار کرد: تقاضای دیگر من از دولت حاضر این است که رسیدگی به معیشت اهالی فرهنگ را در اولویت قرار دهد؛ بهویژه درخصوص کسانی که استخدام مراکز اداری و کشوری نیستند اما در حوزه فرهنگ صاحب قلم، ذوق و تخصصاند.
کیهانی با بیان اینکه دغدغه معیشت، ذهن را خسته و آدمی را فرسوده میکند، گفت: البته این در همه حوزهها و در کل جامعه فراگیر است؛ اگر افراد، در هر حوزهای در جامعه، از نظر معیشت تامین نباشند، اصولا ذهن خلاقی نخواهند داشت.
او سپس با اشاره به ضرورت ارتقای سطح فرهنگ در جامعه ادامه داد: به هر حال، از آنجایی که فرهنگ و فرهنگیان سازنده نسل هستند، انتظار میرود به اهالی فرهنگ در حوزه معیشت اعتنای موثر شود. امیدوارم این دغدغهها در دولت فعلی ما جاگیر شود و با این اندیشه برای کشور، سازوکارهایی فراهم شود تا سطح جامعه فرهنگی ما بالاتر برود و فضای کتابخوانی را در جامعه مهیا کنند تا جوانان با کتاب، فرهنگ و کتابخوانی آشنا شوند و انس گیرند. متاسفانه به هر دلیلی، گرانی کتاب یا بیتوجهی به کتاب سبب شده انتشار کتابها به ۲۰۰ نسخه برسد و چه بسا کمتر، و این برای جامعهای که جمعیت بالای ۸۰ میلیون دارد و اهالی باسواد آن یقینا اگر از نیم بیشتر نباشند، کمتر نیستند، بسیار فاجعهبار است.
این عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پایان با بیان اینکه ما باید فرهنگ جامعه را بالا ببریم گفت: باید کتاب و کتابخوانی را با زندگی مردم پیوند بزنیم و شرایطی را فراهم آوریم که پس از تامین مهمترین عامل یعنی معیشت، خانوادهها این توانایی را داشته باشند تا از کتاب در سبد زندگی خود بهرهمند شوند و از حد خورد و خوراک بگذرند و با تئاتر، کنسرتهای موسیقی وزین، مجامع علمی، فرهنگی و هنری و در یک سخن، آنچه سطح فرهنگ را تعالی میبخشد، مانوس شوند.