به دنبال خروج ایالات متحده از افغانستان و سقوط کابل بدست گروه طالبان، گرچه برخی کشورها در حال بررسی تقویت حضور خود در بخش معادن افغانستان هستند اما در حال حاضر چین دست برتر را در این زمینه داراست؛ مستند به اینکه پکن در حال حاضر بزرگترین ذخایر مس افغانستان یعنی "مس عینک" را در اختیار دارد که ذخایر آن 240 میلیون تن سنگ معدنی با عیار بالا تخمین زده می شود و به مبلغ 3 میلیارد دلار ارزش دارد (احتمالاً بزرگترین در اوراسیا).
در همین حال، علاوه بر چین، دیگر کشورها نیز بدنبال ارائه امتیازات سیاسی به طالبان در عوض کسب امتیاز بهره برداری از معدن حاجی گک در ولایت بامیان در مرکز این کشور با ذخیره ۲ میلیارد تن، معدن مس در ولایت لوگر در جنوب افغانستان و معادن زغال سنگ در مناطق مرکزی و شمالی افغانستان، معادن طلا در شمال، غرب و جنوب، لیتیوم و بریلیم در ولایت غزنی در جنوب افغانستان، اورانیوم در ولایت هلمند، سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در ولایتهای شمال و غرب این کشور و پنج حوزه نفت و گاز در سراسر این کشور هستند که حدود ۳ هزار میلیارد دلار تخمین زده شده است.
تاکنون، تنها چین، هند و پاکستان تلاش کرده اند که وارد بخش معادن افغانستان شوند. شرکتهای اروپایی در زمینه ژئوفیزیک هوایی این کشور ورود پیدا کرده اند که میتواند در کشف ذخایر جدید موثر باشد. با این حال، این احتمال وجود دارد که این فهرست به میزان قابل توجهی گسترش یابد. با توجه به مسدود شدن حمایت های مالی خارجی، که تقریباً معادل 40 درصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان در سال 2020 بود، سرمایه گذاری خارجی در بخش معدنی افغانستان می تواند تنها منبع درآمد حکومت تازه تاسیس طالبان قلمداد شود.
توسعه میادین نفت و گاز در افغانستان با 1.9 میلیارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی با 165 میلیون متر مکعب نیز گزینه دیگر سرمایه گذاری خارجی است اما با توجه به اینکه بیشتر ذخایر نفت و گاز افغانستان در مناطق کوهستانی با دسترسی سخت واقع شده است بنابراین این امر می تواند هزینه های هنگفتی را برای تولیدکنندگان در پی داشته باشد.
بیشترین توجهات کشورهای خارجی به معادن لیتیوم افغانستان متمرکز است که در بخش باتریهای قابل شارژ مانند باتریهای تلفن، کامپیوتر، باتریهای موتور و وسایل الکترونیکی استفاده میشود. بر اساس برخی برآوردهای رسمی، ذخایر لیتیوم افغانستان قابل مقایسه با ذخایر بولیوی، یکی از بزرگترین تامین کنندگان جهان است. ذخایر غنی لیتیوم محلی در ابتدا توسط شوروی سابق کشف شد. با این حال توسعه واقعی آنها هرگز تحقق نیافته است.
موانع پیش رو توسعه معادن معدنی افغانستان عبارتند از:
• تهدید ایالات متحده به تحریم سرمایه گذاری خارجی در افغانستان تحت حکومت طالبان.
• حملونقل ریلی ضعیف و عدم دسترسی این کشور به آبهای آزاد.
• حالت جنگی و نا ایمن حاکم بر این کشور و قبایل مسلح ساکن اطراف معادن.
• کشف شهر باستانی بودایی در مسیر معدن مس عینک و لزوم رعایت ملاحظات باستان شناسی این منطقه.
مزیت های ایران برای همکاری معدنی با افغانستان نیز عبارتند از:
• بنادر ایران دروازه ورود موادمعدنی افغانستان را به بازارهای جهانی می تواند باشد.
• انعقاد موافقتنامه های حملونقل جادهای و ریلی تهران- کابل است و این همکاری باید بر مبنای شرایط متقابل هر دو کشور رخ دهد. راهاندازی مسیر راهآهن تهران – هرات یک مزیت برای هر دو کشور به شمار میآید.
• افغانستان از طریق چابهار ایران به بازار هند وصل است. این کشور به بندر عباس ایران نیز دسترسی دارد.
• ایران یکی از شرکای تجاری افغانستان با تجارت سالانه حدوداً دو و نیم میلیارد دلار و یکی از صادرکنندگان مهم برق به افغانستان به میزان سالانه حدود 237 مگاوات محسوب می شود.
• ایران در طرح های جدید بازارچه های مرزی و در افزایش سرمایه گذاری در خطوط تولیدی صنایع متوسط و کوچک افغانستان نیز نقشی مؤثر ایفا میکند.
• توافق نامه چابهار بین ایران، هند وافغانستان نیز یکی از مهمترین طرح های مشترک اقتصادی است.
نویسنده: مسعود نوری، کارشناس امور سیاسی بین المللی