تحلیلی از یافتههای پیمایش ملیِ نگرشهای اقتصادی ایرانیان بهتازگی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در قالب کتاب نگرشهای اقتصادی ایرانیان منتشر شده است. این پیمایش در زمستان ۱۳۹۹ اجرا شده و از جمله نگرش پاسخگویان دربارۀ خصوصی سازی در ایران را سنجیده است.
خصوصیسازی یکی از خطمشیهای اقتصادی مهم کشور در سه دهۀ اخیر بوده است. تعبیر و تفسیرهای متفاوتی از خصوصی سازی انجام شده است و دیدگاه مردم در طول زمان هم نوسان داشته است. دو تعبیر متفاوت از خصوصیسازی وجود داشته است که اولی خصوصیسازی را «واگذاری اموال دولت به سرمایهداران» تلقی میکند و بدین اعتبار مردود میشمارد. اما تعبیر دوم تحت عنوانِ «سپردن اقتصاد به مردم» از خصوصیسازی دفاع میکند و آنرا برای پیشرفت اقتصادی ضروری تلقی میکند.
علاوه بر این، در ایران همواره این بحث نیز مطرح بوده است که آیا خصوصیسازی در ایران به شکل درست و «واقعی» انجام شده یا به شیوۀ مناسبی اجرا نشده است. برخی از اقتصاددانانی که از خصوصیسازی دفاع میکنند بر این نظرند که مشکل نه در اصل سیاست خصوصیسازی بلکه در نحوۀ اجرای آن در ایران است.
در این پیمایش نگرش به خصوصیسازی در قالب دو سؤال سنجیده شده که اولی از موافقت پاسخگویان با روند خصوصیسازی در ایران میپرسد و دیگری نگرش به اصل خصوصیسازی را میسنجد. ابتدا از پاسخگویان پرسیده شد: «شما چقدر با خصوصیسازیهای انجامشده در ایران یعنی واگذاری شرکتها و کارخانههای دولتی به بخش خصوصی موافقید؟». پاسخگویان در یک طیف پنجتایی لیکرت از «خیلی کم» تا «خیلی زیاد» به این سؤال جواب دادهاند.
بیش از ۵۰ درصد پاسخگویان با خصوصیسازیهای انجامشده (یعنی خصوصیسازی در عمل) چندان موافق نیستند. با در نظر گرفتن اینکه ۱۳ درصد هم گزینه «نمیدانم» را انتخاب کردهاند تعداد کسانی که مخالفاند از مجموع کسانی که موافقاند یا گفتهاند تا حدی موافقاند (در جمع ۳۶ درصد) بیشتر است. میزان تحصیلات با نگرش به خصوصیسازیهای انجامشده رابطه مستقیم دارد و پاسخگویان با تحصیلات عالی بیش از دیگران با این روند موافقاند. افراد با تحصیلات دیپلم و کمتر تقریبا دو برابر افراد دارای تحصیلات عالی گزینه «نمیدانم» را انتخاب کردهاند. مردان و شاغلان بخش دولتی کمتر از دیگران با خصوصیسازیهای انجامشده موافقاند اما پنداشت طبقاتی تفاوتی در نگرش به این موضوع ایجاد نمیکند.
اما چنانکه گفته شد، برخی ممکن است خصوصیسازی را فینفسه امری مطلوب بشمارند اما با شیوه اجرای آن در ایران مخالف باشند. به همین منظور در سؤالی دیگر این بار از میزان موافقت با اصل ایدۀ خصوصیسازی پرسیده شد: «برخی میگویند که خصوصیسازی در اصل به نفع اقتصاد کشور هست، ولی در ایران بد اجرا شده. برخی هم معتقدند خصوصیسازی از اساس به ضرر مردم است. شما با اصل خصوصیسازی چقدر موافقید؟».
۴۷ درصد پاسخگویان خصوصیسازی را مفید میدانند و ۳۲ درصد هم نظری بر خلاف آن دارند. نگرش به خصوصیسازی در میان گروههای مختلف تفاوت معناداری نشان میدهد؛ مثلاً در شمال تهران بیش از جنوب تهران نگرش به خصوصیسازی مثبت است.
اگر هر دو سؤال مربوط به خصوصیسازی را در نظر گرفته و کسانی که گزینه «نمیدانم» انتخاب کردهاند را خارج کنیم: ۲۷ درصد پاسخگویان هم با اصل خصوصیسازی مخالفاند و هم خصوصیسازیهای انجامشده را درست نمیدانند، ۱۷ درصد پاسخگویان نیز هم خصوصیسازی را به نفع اقتصاد میدانند و هم با خصوصیسازیهای انجامشده موافقاند، ۲۵ درصد از پاسخگویان نیز اگرچه با اصل خصوصیسازی موافقاند اما با نحوه اجرای آن در ایران موافق نیستند. به عنوان نتیجۀ کلی از این یافتهها میتوان گفت که به رغم همۀ بحث ها و مناقشات بر سر سیاست خصوصیسازی در سه دهۀ گذشته، نگرشهای متنوعی در افکار عمومی نسبت به خصوصیسازی وجود دارد و نمیتوان نگرش مسلطی را تشخیص دارد.