الان مهرماه را پشت سر گذاشتهایم و در همین تهران خودمان، در تمام مهرماه، جز یک بارندگی خفیف، شاهد هیچبارش دیگری نبودیم، وضعیت سدها بهشدت نگرانکننده است و حتی زمزمههایی مبنیبر قطعی آب در روزهای آینده آن هم در فصول سرد سال به گوش میرسد. چقدر از این ماجرا مربوط به تغییرات اقلیمی است؟ چقدر مربوط به عدم مدیریت صحیح منابع؟ چقدر... . شاید متر و معیار دقیقی وجود نداشته باشد، اما به هرشکل، ما الان دقیقا وسط یک بحران عجیب و البته ترسناک ایستادهایم و چشم به آسمان دوخته و منتظر رحمتیم. متاسفانه پیشبینیها هم چشمانداز خوبی را نشان نمیدهند و خبری از توهم ترسالی هم نیست. آنهایی هم که ادعای ورود ایران به دوره ترسالی را داشتند، روزه سکوت گرفتهاند و خبری ازشان نیست. همهچیز همان آب است، ولی کم و تکراری است. با این قید که این بار آب خیلی کمتر است. با این مقدمه ابتدا به آمارهای اعلامشده از سوی مدیر دفتر بهرهبرداری و نگهداری تاسیسات آبی و برقابی شرکت آب منطقهای تهران و کارشناسان این حوزه که در ایسنا منتشر شده اشاره میکنیم و بعد هم گفتوگویی با یکی از مسئولان و کارشناسان این حوزه خواهیم داشت.
وخامت اوضاع کشور از لحاظ بارندگی؛ انرژی برقابی از چرخه تولید خارج شد!
سوای این آمار و اطلاعات گفتوگویی با احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور هم داشتیم و او در ارتباط با مخمصه آبی که در آن گرفتار شدیم گفت: «درباره وضعیت جاری خدمت شما نکتهای را بیان کنم؛ وضعیت فعلی ما همانطور که اشاره کردید اصلا خوب نیست. در جاهایی تنش آبی و شرایط بحرانی است، بهخصوص در جنوب غرب، جنوب، نیمه شرقی کشور این وضعیت است. شاید کمترین تنش آبی در مناطق شمالیتر کشور داریم ولی با توجه به جمعیت تهران علیرغم اینکه بارندگی تهران، قزوین و... که منابع آب آنها مشترک است، سال قبل ۲۵ درصد زیر نرمال بود ولی با توجه به کمیت و نفوسی که در استان تهران و همینطور در البرز ساکن است در شرایط تنش آبی قرار داریم. بهطورکلی از نظر بارندگی یکی از خشکترین سالها را سپری کردیم، بهطوریکه در استانهای جنوب غرب، غرب و جنوب و همچنین نیمه شرقی از حدود ۷۵-۵۰ درصد بارندگیها زیر نرمال بود و این خیلی وضعیت وخیمی را ایجاد کرده است. نیمه شرقی کشور منطقه بیابانی و کویری است و بارش سالانه خیلی نیست و بین ۱۵۰-۱۰۰ میلیمتر است ولی در نیمه غربی بهخصوص کرمانشاه، ایلام و چهارمحال که سرچشمه رودهای بزرگ هستند، کاهش بارندگی از ۵۰-۳۰ درصد در این استانها کمبود جدی در منابع آبی ایجاد کرده است. بهطورکلی هیچاستانی در کشور نیست که از حدود ۲۰ درصد بارندگی کمتر از نرمال داشته باشد، یعنی همه کشور دچار خشکسالی شدهاند بهخصوص نیمه غربی، جنوب غربی و جنوب و نیمه شرقی. یعنی غالب کشور خشکسالی شدیدی را سپری کردهاند و نتیجه همین شده که اشاره کردید، دبی رودخانهها کاهش یافته، انرژی برقابی از چرخه تولید خارج شده وخسارت هنگفتی در کشاورزی وارد کرده اما برای سال آینده تنش آبی بخشی از این امر است و حتی بر آب شرب که در خیلی از شهرها از آب جاری تامین میشد اثر شدید خود را گذاشته است، همچنین به دلیل کمبود بارش و گرمتر از نرمال شدن هوا در زمستان گذشته بارش برف کمتر بود و زودتر از موعد هم ذوب شد، درنتیجه کمبود جدی را در آب شرب در خیلی از نقاط شاهدیم.»
۲۰ استان کشور حتی یک قطره هم بارندگی نداشتند!
وظیفه در ادامه به وضعیت سال آبی جاری اشاره کرد و گفت: «برای سال آبی جاری از ابتدا با کمبارشی مواجه هستیم. الان که مهرماه سپریشده بین ۵۰-۴۰ درصد بارشها کمتر از نرمال است و این متوسط کشوری است، خیلی از استانها هم بارش نداشتهاند. بیش از ۲۰ استان قطرهای باران ندیدهاند، مثل کردستان، کرمانشاه، ایلام و... . این استانها همواره در این زمان از سال بارندگی داشتند و امسال هیچبارشی نبود یا بارندگی بهشدت زیر نرمال بود. در دو استان گیلان و گلستان بارندگی در حد نرم و بالای نرم است و بقیه استانها یا زیر نرمال هستند یا اصلا بارندگی نداشتهاند. در ۱۰ روز آینده سیستمی داریم که اواخر این هفته از شمال عبور میکند و بارندگی خوبی در خطه شمال و نوار شمالی کشور خواهیم داشت. متاسفانه در جنوب البرز و بهویژه در غرب بارندگیها طی دوهفته اخیر زیر نرمال بود، منتها تا ۱۰ روز آینده بارندگی را در پهنه غربی کشور داریم که اگر بهطورکلی بخواهم تا پایان پاییز بیان کنم بارندگی بهخصوص در آبانماه بهشدت زیر نرمال است، به این علت که بخش خوبی از بارش مربوط به این ماه است. متوسط بارش کشور در آبان ۲۳-۲۲ میلیمتر است که گمان میرود بخش عمدهای از آن را در این ماه دریافت نکنیم. به نظر میرسد براساس خروجیهای عددی در اواخر پاییز و اوایل زمستان شرایط به نرمال نزدیک شود. زمستانی که سال گذشته طی کردیم خیلی خشک بود، بارندگیها بسیار کمتر از نرمال بود، انتظار بر این است که امسال زمستان به بدی سال گذشته نباشد. بهطورکلی شرایط در حد نرمال و با گرایش زیر نرمال است، یعنی انتظار سالی تر و بارندگی بیش از نرمال خیلی بعید است. بیشتر گرایش بر این است زمستان که عمده بارشها در این فصل است به شرایط نرمال نزدیک شود و برای بهار از الان میتوان گفت پیشبینی زود است و درمجموع برای پاییز بارش کمتر از نرمال- مهر کمتر از ۵۰ درصد زیر نرمال، آبان همچنان زیر نرمال خواهد بود. انتظار این است که در آذرماه شرایط بهتر شود بهخصوص نیمه آبان تا آذر- منتها بهطورکلی آذرماه مثل مهر و آبان کمبارش است. در زمستان احتمال اینکه بارندگیها به حد نرمال برسد، قابلملاحظه است و درباره بهار زود است که الان بیان کنم.»
چارهای جز آبرسانی تانکری در برخی از مناطق کشور نیست
رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ادامه داد: «در زمستان اراضی کشاورزی در شمال کشور آبیاری ندارند. منابع آبی، سرچشمههای رودخانههای تهران معمولا بالادست سدهاست و عموما ویلاسازی و استخر در منابع بالادست رودخانهها بسیار است و در زمستان این منابع تعطیل میشود و کمتر آب مصرف میشود، بنابراین مصرف آب بهاندازه تابستان نخواهد بود. همین آبی که وجود دارد، فرصت مییابد که وارد سد شود. همچنین دما پایین است و تبخیر بهاندازه تابستان نیست، در پاییز بارندگیهایی داریم و حجم دبی رودخانهها از این پایینتر نیست و بهتدریج رشد میکند ولی دو، سه هفتهای فاصله داریم. اگر این چنین باشد و در دو، سه هفته قطعی آب نداشته باشیم بعد از آن مساله قطعی در اراضی شمالی نداریم ولی در اراضی جنوبی کماکان هم فاصله بارندگی تا شروع بارش زیادتر است و هم منابع آبی محدود است، مشکلزاست. کمااینکه در خیلی از استانها همچون فارس، کرمان، سیستانوبلوچستان، هرمزگان، بوشهر و... با تانکر آبرسانی به روستاها انجام میشود.»
تغییرات اقلیمی و آینده بحرانی ایران
وظیفه در پاسخ به این سوال که وضعیت موجود از قبل پیشبینیشده بود یا نه، گفت: «پیشبینیها عمدتا فصلی است، پیشبینیها شامل روزانه، هفتگی، ماهانه و فصلی است. همه اینها اگر بهصورت کلی مشاهده شود، کمااینکه رسما در جلسات بیان میشود و هفتهنامه و ماهنامه داریم که به هیات دولت ارائه میشود و همه این وضعیت پیشبینی شده است. بارشهای کمتر از نرمال پیشبینی و ارائهشده است، کموبیش با همین پیشبینیهاست که در این وضعیت آب به این شکل است. اگر این پیشبینیها صورت نمیگرفت، وضعیت میتوانست بدتر از این شود؛ مثلا با مدیریت نسبی که وجود دارد و تا حدی سختگیرانه است، اقداماتی انجام شد مثلا امسال برنج در خیلی از استانها کاشته نشد تا آب ذخیره شود. ممکن است بهصورت غیرقانونی این کار صورت گیرد ولی بهصورت قانونی ممنوع بوده است. بهخاطر همین پیشبینیها این اقدامات انجام شده و پیشبینیها بهصورت فصلی است و احتمال خطا وجود دارد، بهخصوص بهصورت منطقهای خطا وجود دارد، چون ناشناختههایی برای پیشبینی فصلی قابلملاحظه است. کماکان این پیشبینیها تا حد زیادی یعنی حداقل تا ۷۰-۶۰ درصد قابلاعتماد هستند و براساس همین تصمیمگیری در مدیریت آب و کشاورزی اعمال میشود ولی در چشمانداز کوتاهمدت بهدلیل عدم قطعیتها مثلا بهار قابلپیشبینی نیست. روند کلی کمآبی در ایران و خاورمیانه چیزی است که ۵۰ سال گذشته دادهها را بررسی کنیم شاهدیم بحث گرمایش زمین و تغییر اقلیم در سطح جهانی هم معضل بزرگی است و جزء بحثهای سیاسی طراز اول دنیاست. اقلیم کشور ما جدای از اقلیم جهانی نیست، طی ۵۰ سال گذشته دو درجه دمای کشور افزایش یافته و این افزایش دما باعث تبخیر و تعرق بیشتر و نیاز آبی بیشتر میشود. همچنین بیلان یا میانگین بارش کشور از ۵۰ سال گذشته تاکنون، به ۲۳۵ میلیمتر رسیده است. حدود ۴۰-۳۰ میلیمتر از بارش متوسط کشور کم شده و این چیزی جز تغییر اقلیم و گرمایش زمین نیست که اثرات را به اینگونه در منابع آبی در دسترس گذاشته است و براساس پیشبینیهای قطعی به نظر میرسد این روند ادامه دارد. گرمایش نیز ادامه دارد، چون منابع آلاینده یا گازهای دی اکسیدکربن و متان در جو درحال افزایش است. اگر امروز سطح آنها افزایش یابد، تخمین میزنیم تا ۵۰ سال آینده گرمایش زمین ادامه داشته باشد که بهخاطر گازهای موجود در جو است. همچنین کشورها سیاستهای خود را در کنترل منابع آلاینده جو و گازهای گلخانهای بهصورت عملی آنطور که باید پیش نبردهاند، خیلی از کشورها ازجمله کشور ما تعهداتی که دادهاند را بهنوعی بهدرستی اجرا نکردهاند. تولید برق و مصرف انرژی از سوختهای فسیلی مهمترین دلیل افزایش گازهای گلخانهای است.»
غلبه بر خشکسالی با بارورسازی ابرها سرابی بیش نیست
اخبار و گزارشهای مربوط به مساله کمآبی را که میخواندم، یکی از سوالات و البته ادعاها برای جبران کمآبی سناریوی نخنمای بارورسازی ابرها بود. درباره این سناریو وظیفه توضیح داد: «ابدا چنین نیست. باروری ابرها در هیچجای دنیا رافع نیاز آبی مورد انتظار نیست، چه پروژههای عملیاتی و چه پروژههای تحقیقاتی که اجرا شد، آنطور که باید پاسخ نداده است. یکسری المانهایی در طبیعت وجود دارد که ما نمیتوانیم بر آنها فائق آییم، بهخصوص در منطقه خشکی همچون ایران هم خیلی جوابگو نیست. شاید در جاهایی که پرباران است، بهخصوص کشورهایی که در حاشیه دریا قرار دارند، وقتی رطوبت از دریا میآید فاقد هستههای تراکم در غلظت مناسب است و میتوان ابرها را بارور کرد و غلظت هستههای تراکم را بالا برد و بارندگی را افزایش داد ولی در کشور ما که در حاشیه کویر است و مملو از ذرات غباری است که از خاک توسط باد بلند میشود، این موضوع خیلی امیدوارکننده نیست. ممکن است در جاهایی برخی مواقع جواب دهد ولی این بهطورکلی نباید امیدوارکننده باشد که از طریق کمآبی را حل کنیم. این موضوع قابلاعتنا نیست که بخواهیم به آن بها دهیم ولی میتوانیم بهصورت مقطعی در برخی مناطق استانها آن را اجرا کنیم و درصدی بارش استان را درجاهایی که کوهستانی هستند، تغییر دهیم، ضمن اینکه در کشور ما وقتی رطوبت از غرب وارد میشود، از شرق خارج میشود. اگر شما بخشی از رطوبت را در بالادست این جریان از جو بگیرید واقعا کسی میتواند در پاییندست این رطوبت را دریافت کند؟ فرضا رطوبت را در آذربایجان بگیریم در خراسان با کمبود رطوبت مواجه نمیشویم؟ اینها سوالاتی است که هنوز کسی به آنها پاسخ جدی نداده است و این فکر که با بارور کردن ابر میتوان بر این مشکل غلبه کرد، سرابی بیش نیست.»