دیپلماسی ما دچار بلاتکلیفی و چندوجهی عمل شده که از یکطرف نشاندهنده ضعف کادر دیپلماتیک و از طرف دیگر تاثیرپذیری است که کادر دیپلماتیک ما از فضای داخلی دارد. یعنی همانهایی که دیروز میگفتند مذاکره بد است، الان خودشان در همان جایگاه قرار گرفتهاند. اگر این اظهارنظرها را قدری بالا و پائین میبرند به خاطر اینکه هنوز در تفکر قبلی مذاکرات هستند و بعضا رسانههای راستگرا نیز همین اندیشه را دارند که اصلا احتیاجی به مذاکره نیست و براساس قدرت نظامی در برابرآمریکا خواهیم ایستاد.به همین دلیل بازار ارز نوسان چندانی نداشته چون خیلی اعتمادی به مذاکرات و هیات مذاکرهکننده ندارد. درواقع بازار ارز بیش از اینکه تحت تاثیر مذاکرات قراربگیرد، تحت تاثیر بازار بورس قرار گرفته و اقتصاد ما هم در یک حالت سرگیجگی به سر می برد. بنابراین هر دو، یعنی هم سیاست و هم اقتصاد دچار یک نوع سرگردانی در آستانه مذاکرات هستند.
درحقیقت از آنجا که دیروز مذاکرات را بد میدانستند و امروز خودشان وارد میدان دیپلماتیک شدهاند، واقعیت را از مردم پنهان میکنند که چه تصمیمی دارند. ولی به خاطر اینکه فضای داخلی را از دست ندهند، ناچارند که یک بازیگریهای اینچنینی داشته باشند. ولی هیچ راهی وجود ندارد و اگر مذاکرات با شکست مواجه شود، آنوقت باید منتظر دلار 40 هزار تومانی باشیم و از طرف دیگر با این فشار اقتصادی جامعه به شرایط سختتر نزدیک میشود و از طرف دیگر فضای منطقهای که هر روز دارد التهاب بیشتری پیدا میکند، راهی بهتر ازمذاکره وجود ندارد و برای اینکه مذاکره کنیم، باید سطح انتظارات را کاهش دهیم.
همین آزادسازی سه و نیم میلیارد دلار از پولهای ایران که منبع آن شفاف نیست، روی قیمت دلار تاثیر موثری نداشته است.
سه شرط وزارت خارجه تقریبا هیچکدام قابل تحقق نیست. درحقیقت راهی مطلوب ترجز اینکه وارد مذاکرات شویم، باقی نمانده که با نیت حل مشکلات مذاکرات آغاز شود.
دیروز وزیر امور خارجه آلمان هم از اعمال همان تحریمهای آمریکا علیه ایران درصورتی که در مذاکرات همراهی نشود، خبر داد. درواقع هر روز دارد فشار زیادتر میشود.
بدون احیای برجام مشکلات اقتصادی به طور مناسب حل نخواهد شد.
سفرهای آقای باقری کنی به فرانسه، آلمان و انگلیس نشان داد که ایران تمایل به مذاکره دارد ولی ممکن است در این ملاقاتها شرط و شروطهایی هم گذاشته باشند که فعلا هیچکدام منتشر نشده است. ولی تمایل به مذاکره و تعیین روز آن نشاندهنده این است که هیچ راه درستی جز مذاکره نیست.
درواقع برخلاف اینکه گفته میشد شش دور مذاکره قبلی را قبول ندارند، باز هم غربیها نپذیرفتند و مذاکرات دور هفتم خود را آغاز خواهند کرد. در داخل نغمه مخالفت خوانده میشود ولی در خارج نرمش بیشتری نشان میدهند، برای اینکه فضای داخلی را تا حدودی از التهاب بیندازند.