«همان گونه که ۱۲ ساعت قبل از گفتوگوی تلویزیونی رییسجمهوری در شامگاه یکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ نوشتم، قابل حدس بود که چه سؤالاتی مطرح خواهد شد و چه پاسخ هایی میشنویم مگر این که مجری ابتکار به خرج دهد.
اجرای گفتوگو با مرتضی حیدری نبود و این بار بر عهدۀ مهدی مهدیقلی بود که آن ابتکار را دانسته یا ناخواسته به خرج داد. چه، درست در گرماگرم سخنان آقای رییسی که از مشکلات هنگام تحویل دولت سخن میگفت و یادآور شد «پرداخت حقوق مردادماه کارکنان نیز دچار مشکل شده بود و به علاوه هر ماه ۱۰ هزار میلیارد تومان بابت تعهدات قبل باید پرداخته شود و بدون استقراض از بانک مرکزی این کار را انجام دادیم» ناگهان آقای مهدیقلی گفت: «چگونه بدون استقراض از بانک مرکزی این کار انجام شد.» رییسجمهوری چنین پاسخ داد:
«باید به داشتههای کشور توجه کنیم و بدانیم برای تامین بودجه نیاز به راههای مختلفی است. یکی از درآمدهای دولت مالیات است. باید از این درآمد بهدرستی استفاده شود. فرار مالیاتی امروز همه را رنج میدهد. افرادی هستند که درآمد سرشاری دارند و از مالیات فرار میکنند. مولدسازی داراییهای دولت منبع درآمد دیگر دولت است. دولت باید زمین و امکانات را به کار بگیرد. در قانون آمده مازاد آن چه در اختیار دولت است واگذار و تبدیل به پول شود و به مصرف برسد. امکاناتی امروز وجود دارد که به آن توجه نشده است و دولت باید نسبت به همه آنها توجه کند. با این کار میتوانیم کشور را بدون این که اقدامات دولت آثار تورمی داشته باشد، اداره کنیم.»
اما مجری نپرسیده بود چه برنامههایی برای تأمین بودجه دارید؟ بلکه پرسیده بود در این سه ماه چگونه اتفاق افتاد؟ اشارات رییسجمهوری به درآمد مالیاتی، فروش داراییها و کاهش هزینهها به عنوان سه راهکار جبران کسری بودجه البته درست است اما مهدیقلی پرسیده بود، در این سه ماه چه شد؟ آیا حقوق کارکنان با مالیات بیشتر، فروش داراییها و کاهش هزینه ها تأمین شد؟ پاسخ منفی است. چون رییسجمهوری به عنوان سه قابلیت و راهکار از آنها نام برد؛ نه آن که بهصراحت بگوید با این منابع. راهکارهای دیگری چون فروش اوراق، استقراض از بانک مرکزی و پرداخت بدهی به داخلیها با واگذاری زمین و مواردی از این دست هم هست اما سؤال چیز دیگری بود. بدون استقراض چگونه ممکن شد؟
پیشتر عبدالناصر همتی، رییس کل بانک مرکزی در دولت حسن روحانی، در واکنش به سخنان رییس کل بانک مرکزی در دولت کنونی گفته بود: «کاهش اندک رشد پایه پولی در ماههای اخیر نیز به خاطر استفاده حدود دو میلیارد دلار از همان ذخایر ارزهای مسدودی قبلا خریداری شده در عراق و چین، برای واردات واکسنهای کرونا و نهادههای کشاورزی بوده است که به دلیل رفع محدود مسدودیت و فروش آن توسط بانک مرکزی موجب برگشت ریال آن به بانک مرکزی شده است.»
بدینترتیب میتوان حدس زد اگر از محل استقراض از بانک مرکزی نبوده باشد، به خاطر امکان استفاده از ارزهای مسدودی و صادراتی بوده است و کاش آقای مهدیقلی سؤال قبلی خود را ادامه میداد و کامل میکرد و میپرسید: «آیا ارزهای مسدودی و صادراتی آزاد شده و امکان استفاده از این منابع فراهم آمده است؟» پاسخ «بله» یا «نه» و حتی «کمی تا قسمتی» به این پرسش به اندازۀ تمام سؤال و جوابهای دیگر ارزش تحلیل داشت اما اتفاق نیفتاد؛ هر چند همان پرسش اول هم اگر نبود این اشارات میسر نمیشد.
این اشاره هم ضرورت دارد که تأکید و پرداختن به «مهمترین پرسش» به این معنی نیست که گفتوگو نکات دیگری نداشت؛ چرا که دست کم سه نکته قابل ذکر است:
اول «نمادیندانستن» حضور رییسجمهوری در سفرهای استانی در عین لازمبودن آن. دوم تعهد به چهار چوب «برجام». پیشتر احساس میشد علاقهای به استفاده از این ترم سیاسی وجود ندارد و تنها از خنثیسازی و سپس رفع تحریمها گفته میشد و سوم این که بعید است به آقای رییسی انتقاد شود که چرا در کوران مذاکرات از وضعیت اقتصادی گفته؛ چرا که معتقدند روحانی علامت ناتوانی مخابره میکرد و رییسی پالس توانایی میفرستد.
[جدای از اینها آرزو میکنیم اگر ناشی از آزادسازی منابع ارزی بوده، ادامه یابد و با توافق شرافتمندانه و رفع تحریمها نگرانیهای اقتصادی و شتاب تورمی کاهش پیدا کند و اگر هم راهکارهای دیگر جواب داده، توضیحات بیشتر ارایه شود.]