متن کامل بیانیهی انجمن صنفی فیلمنامهنویسان به شرح زیر است:
«امروز که این خطوط نوشته میشوند، سینمای ایران یکی از بحرانیترین دورههای خود را به لحاظ تولید اندیشه و کیفیت متن سپری میکند. به قطع در وقت انتقاد از محصولات سینمای ایران، از سمت مسئول تا سینماگر، شنیده و خواندهاید که مشکل سینمای ایران فیلمنامه است. آنچه اما از شما پنهان میکنند، فشار دو اهرم «سانسور» و «کمدانشیِ حاکم بر روند تولید» در سینمای ایران است که هر روز بیش از پیش کمر فیلمنامهنویسان حرفهای را خم کرده و طی آن روند و مسیر حرفهای فیلمنامهنویسی مختل شده است.
این یک هشدار به هر آن کس است که سینمای ایران را دوست دارد؛ چرا که اگر خطابمان به سیاستگذاران و مسئولان باشد، که خود یا درگیر تهدید و بازبینیاند یا ترجیح میدهند میزهای خود را با سرشاخنشدن با هر دردسری حفظ کنند. و اگر خطاب به سینمای ایران بنویسیم، که بخشی از جریان مؤثر خود آن، از مسببان اصلی حذف اندیشه از تولیدات و البته حذف فیلمنامهنویسان حرفهای از صحنه، چه صنفی و چه حرفهای، هستند.
به علاقهمندان حیات سینمای ایران هشدار میدهیم: امروز شوراهای نظارتی با دیدگاههای کاملاّ ایدئولوژیک، هم جریان فیلمنامهنویسی سینمای جریان اصلی را نابود خواهند کرد و هم بخش خلاقانهی سینمای هنری و تجربی را. تجربهی اعمال شدید سانسور بر محتوا، سریالها را تبدیل به کالاهای مصرفی کرده و کاویدن فیلمها با ذرهبین نگاه نشانهیاب، باعث تولیدات بیخاصیت و ایجاد رعب در دل تولیدکنندگان شده و خواهند شد؛ پس اگر فیلمها و سریالهای نمایشخانگی بیکیفیت و کممخاطب هستند در وهلهی اول تصویبکنندگان و بررسهای فیلمنامه، بعد از آن مدیرانی که دستور به تولید دادهاند و در مرتبهی بعد سرمایهگذاران و تولیدکنندگانی که تن به سانسور یا خودسانسوری و سپس بازتولید دوباره و دوبارهی تولیدات بیدردسر گذشته میدهند باید جوابگوی این محصولات باشند، و نه نویسنده و صاحب اندیشهای که از طرح اولیهاش در روند اعمال سلیقهها جز سایهای باقی نمانده است.
در این روزگار که اغلب تهیهکنندگان حرفهای سود را در تولید محض جستجو میکنند و به گونهای شرمآور، حتا متون تولیدی خود را نمیخوانند [چون برایشان اهمیت ندارد] سخن گفتن از ضعف فیلمنامه در سینمای ایران شوخی دردناکیست و ما هشدار میدهیم که با کنار گذاشتن نویسندگان حرفهای که بالطبع برابر این جریانها مقاومت کرده و میکنند و حاصل آن سپردن نگارش به افراد کمتجربهی سفارشینویس، سینما، تلویزیون و نمایش خانگی با هم از بین خواهند رفت؛ چرا که هیچ جامعهای، با حذف نویسندگان خود و میداندادن به سانسور و کمدانشی، سرنوشت بهتری پیدا نکرده است. میراث بهجامانده از سینمای ایران در خطر است، و جز برای عدهای که از حاکمیت شرایط کنونی سود میبرند، این باید به منزلهی یک هشدار نگرانکننده باشد.