طی چندسال اخیرتحریمهای نفتی یکی از اهرمهای مهم آمریکاییها برای فشار به ایران بوده و آنها همواره تلاش کردهاند با انواع ترفندها و جریمهها مانع از فروش نفت ایران و وصول درآمدهای ناشی از آن شوند.مقامات کاخ سفید حتی در مقطعی مدعی شدند با اجرای سیاست فشار حداکثری میخواهند فروش نفت ایران را به صفر برسانند که البته این خواب و رویا هیچگاه تعبیر نشد و ما در بدترین شرایط تحریمی هم توانستیم صدها هزار بشکه نفت بفروشیم.
گزارشها و اظهارات نشان میدهد که کارت آمریکاییها در تحریم فروش نفت ایران دیگر سوخته و کارایی ندارد و مذاکره کنندگان ما نباید موضوع لغوتحریمهای نفتی را مثابه امتیاز جدید از سوی آمریکاییها قلمداد کنند چراکه ما در شرایط فعلی و بدون لغو تحریمهای مذکور به خوبی موفق شده ایم این ابزار فشار را از کار بیندازیم و نه تنها نفتمان را به میزان بالایی بفروشیم بلکه حتی پولش را هم به طور کامل دریافت کنیم.
این موضوع یکی از مصادیق عینی شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران است که چندی قبل سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رسما به آن اعتراف کرد و گفت: کارزار فشار حداکثری دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا علیه تهران یک شکست فاحش بوده است.ترامپ همچنین وعده داده بود که با اعمال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی، جامعه بینالملل را علیه ایران متحد کند که اینگونه نشد و عکس تمامی این موارد محقق شد.
در عین حال این سیاست و موفقیت دولت در فروش نفت بدون مذاکرات هستهای به مذاق غربزدگان و برخی مدعیان اصلاحات خوش نیامده و آنها میکوشند همچنان با پررنگ کردن موضوع تحریمهای نفتی، مشکلات اقتصادی را تماما به گردن تحریمها بیندازند.
آنچه یقینی است اینکه با مذاکره نمیتوان مشکلات اقتصادی را حل کرد و اگر هم گشایشی از این ناحیه ایجاد شود - همانند سال ۹۴ و۹۵-عمدتا به نفع واردات رقم خواهد خورد که سود چندانی عاید اقتصاد و مردم نخواهد کرد یعنی تولید کنندگان داخلی با انبوه واردات کالاها زمین گیر و مستاصل میشوند و پس از چندی با ته کشیدن دلارهای آزاد شده بازهم گرفتار دورباطل تورم شدید و رکود خواهیم شد.چاره کار همان اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخلی همراه با نظارت جدی است.