آفتابنیوز : آفتاب-سرویس ورزشی: علی کریمی اولین بازیکن معترض به سیاستهای فدراسیون فوتبال نیست و بیشک آخرین بازیکن هم نخواهد بود ولی آنچه به اثبات رسید، میزان انتقادپذیری فدراسیون بود که بلافاصله این بازیکن شایسته را تا اطلاع ثانوی از همراهی تیمملی محروم کرد.
در اینکه فدراسیون جدید نتوانسته در این مدت موفق عمل کند، شکی نیست و اگر فدراسیون نشینها ادعا کردهاند که برخلاف گفتههای کریمی، فدراسیون و فوتبال ایران در مسیر پیشرفت است، این اعتراض آنها وارد نیست چرا که هنوز موفقیتی برای فدراسیون کفاشیان به ثبت نرسیده که اعضای هیات رئیسه اینچنین به دفاع از خود برخواستهاند.
از زمانیکه کفاشیان بر صندلی فدراسیون تکیه زده، چندین اتفاق حساس در فوتبال کشور رخ داده که اگر مروری ساده بر آنها داشته باشیم، در خواهیم یافت، تصمیمات اتخاذ شده در همین مدت اخیر هم چندان از چاشنی اعتماد برخوردار نبوده و فدراسیون صلابت لازم را نداشته است.
برخی از این موارد در زیر مرور میکنیم.
1- مربی خارجی: ضعفهای آشکار فدراسیون در انتخاب مربی خارجی بر هیچکس پوشیده نیست. هر یک از اعضای هیات رئیسه از نامهای بزرگی برای نشستن بر روی نیمکت تیمملی کشورمان یاد کردند ولی برهمگان ثابت شد که قدرت اجرایی فدراسیون تا چه اندازه است.
داستان باور نکردنی آنها تا آنجا پیش رفت که چندین مربی مریض و محجورمانده، کاندیدای هدایت ملیپوشان ایرانی شدند و البته هیچیک مورد قبول افکار عمومی ایران قرار نگرفتند.
آنها در آخرین تکاپوهایشان به کلمنتهای رسیدند که کارنامهاش کمی قابل دفاع بود ولی همه دیدند چه ماجراهایی اتفاق افتاد و چه شاهکارهایی از هیات رئیسه سرزد. بیشک هنوز هم حرفهای ناگفته بسیاری در خصوص ماجرای کلمنته وجود دارد که شاید روزی مطرح شود.
2- مربی داخلی: وقتی زور فدراسیونیها به مربیان خارجی نرسید و از آمدن آنها ناامید شدند دوباره به گزینههای داخلی روی آوردند تا تکلیفی را که بر دوش داشتند ادا کنند!
تکلیفی که به نظر سنگین میآمد و کفاشیان و زیر مجموعهاش باید راهحلی برای این بحران مییافتند. لیگ در بالاترین حساسیت قرار گرفته بود و گزینههای احتمالی فدراسیون هم از بین مربیانی بود که بیشترین درگیری را در لیگ داشتند.
انگار اجماع فدراسیونها بر روی قطبی قطعی شده بود و فقط یک اعلام رسمی مانده بود تا سرمربی سرخپوشان پایتخت بر سکان رهبری تیم ملی هم تکیه بزند.
کارنامه قطبی هم در این سالها قابل دفاع مینمود و البته تحول در تیمی مانند پرسپولیس بسیاری را شگفت زده کرده بود.
قطبی با این رویا میخواست به شیراز و زادگاهش سفر کند ولی به یکباره ورق برگشت و فدراسیون بیثباتیاش را به اوج رساند و انگشتهای اشاره به سمت «علی دایی» نشانه رفت، آنهم بعد از آن مصاحبه جنجالیاش در برنامه «فردوسیپور» .
اگر «عادل» هیچوقت رابطه خوبی با سرمربی تیم ملی نداشت و حتی اشک دایی را در آلمان در آورده بود، ناخواسته بزرگترین خدمت تمام زندگیاش را به «اسطوره» کرد و دایی با شاهکار فدراسیون سرمربی تیم ملی شد.
3- سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا:
صحبتهای صفایی فراهانی در مورد سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا به یکباره بر روی تلکسهای خبری آمد و بسیاری از هواخواهان فوتبال را در سکوتی عجیب فرو برد.
اگر چه در ماجرای سهمخواهی باشگاهی ما در آسیا مشخص نیست چه اتفاقاتی رقم خورده و تقصیرها متوجه چه کسانی است ولی حال که کفاشیان و زیر مجموعهاش بر این کرسی تکیه زدهاند، نگاهها متوجه آنهاست.
ما میتوانستیم در لیگ قهرمانان آسیا سهمیه بیشتری داشته باشیم و این بر کسی پوشیده نیست ولی آنقدر درگیر حواشی بودیم که از متن عقب ماندیم. البته در این بین باید این نکته را هم فراموش نکنیم که کمتر تیم باشگاهی ما شرایطی که مورد نظر AFC است را دارد و همان بهتر که با این شرایط فعلی آسیاییتر نشویم.
4- وضعیت لیگهای داخلی: بهتر است در مورد لیگ یک و لیگهای پائینتر کمتر اشارهای داشته باشیم که شرایط در این لیگها فاجعهآمیز است و اکثر تیمها فقط برای «بودن» حضور دارند.
اصلا همین که این تیمها هنوز عرصه را خالی نکردهاند، خود جای بسیار تعجب است . با این اوضاع و احوال و کیفیت های اجرایی و امکاناتی، ماندن و ادامه دادن فقط عشق میخواهد و دیوانگی!
اما لیگ برتر... بیانصافی است اگر از ذکر این نکته غافل شویم که نسبت به تمام دوران فوتبال ایران نحوه برگزاری لیگ برتر تفاوتی آشکار داشته و از نظم و مقرراتی بهتر برخوردار شده است. اما صرف برگزار کردن لیگ ملاک نهایی نیست و مسندنشینان فدراسیونی باید بپذیرند اشکالات فراوانی در همین لیگ امسال دیده شد که قابل گذشت نخواهد بود.
شاخصترین نکته وضعیت داوریهاست که چندان مساعد نبود و اکثر تیمها نسبت به بر باد رفتن امتیازات حساسشان در قضاوتهای اخیر داوری گلهمند و حتی شاکی بودند و این کارنامه فدراسیون را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
اگر چه «عنایت» بارها به دفاع از داوری پرداخته و کارنامهاش را قابل دفاع میداند ولی همه میدانیم وضعیت داوری در لیگ هفتم چندان رضایتبخش نبوده است.
نکتهای بسیار دیگری در در خصوص وضعیت فوتبال ایرانی و لیگ برتر وجود دارد که اگر اشاره شود سخن به درازا خواهد کشید و طوبانی شدن کلام مخاطب را گمراهتر خواهد کرد.
حالا در این شرایط «علی کریمی» در موضعی انتقادی در مورد فدراسیون حرفهایی زده که چندان به مذاق مسندنشینان خوش نیامده و او را در آستانه بازیهای حساس تیم ملی در مقدماتی جام جهانی مغضوب فدراسیون ساخته است.
کریمی فقط انتقاد کرده و انتقاد پاسخ میخواهد نه حذف صورت مساله! فدارسیون نباید در مورد مسائل مطرح شده توسط علی کریمی موضعی دفاعی بگیرد و سعی کند با حذف این بازیکن ارزشمند از پاسخ دادن طفره برود.
کریمی به عنوان یک فوتبالیست موفق، سالهای بسیاری را در لیگهای مختلف تجربه کره و با سنجیدن شرایط موجود، مسائلی را مطرح کرده و حالا فدراسیون به جای پاسخ دادن دوباره به حاشیه رفته است.
کفاشیان باید بپذیرد فدراسیون موفقی را هدایت نمیکند و هنوز برگزرینی در تاریخش به ثبت نرسیده است. که زیر دستانش اینگونه سخنان کریمی را تاب نمیآورند و اقدام به حذف او می کنند.
این مساله طبیعی است که هیچ فدراسیونی بدون اشکال نیست و کفاشیان و زیر مجموعهاش باید به جای تصمیماتی این چنینی عجولانه و غیرمنطقی پاسخی در خور آماده کنند و با ارائه آمار و ارقام از موفقیتها به دفاع از کارنامه خود بپردازند.
امیدواریم کریمی از تیررس آتشبار فدراسیون نجات یابد چرا که این مساله میتواند آغاز حواشی بسیاری در سطح ملی باشد و حتی واکنشهای بینالمللی را هم بدنبال داشته باشد.
اظهارات آقاي كريمي بخش كوچكي از يك واقعيت و سوء مديريت بزرگ است.
باور و اظهارات علي باور و بينش ماست.
او دوست داشتني تر از گذاشته شده است.
Toomare Hemayat az Ali Karimi
www.alikarimi-2008.blogfa.com
با اون سابقه درخشان کریمی ومحرمیتهای نه چندان دوری که داشته
یادمون نرفته که همین بازیکن توگوش داور هم زد
واخلاقش هم که برای همه معلومه......