عجیب نیست که کلمه «آب» از دو حرف اول الفبا تشکیل شده است. شاید این ماده اعجاب انگیز پشت اسم رمزش به ما میفهماند که همه چیز حیات، با آب شروع میشود. ارزش آب و چالش کمآبی، بر هیچکس پوشیده نیست. آبی که نماد دمیدن روح زندگیست، پیوندی ناگسستنی با نوروز، جشن باستانی ایرانیان دارد. اقلیم نیمه خشک ایران باعث شده تا ارزش آب در نظر ایرانیان دوچندان باشد. شاید اگر به محیط زیست فکر کنید، اولین چالشی که مثل آب خوردن به یاد میآورید، «آب خوردن» باشد.
امسال شعار روز جهانی آب که هرساله ۲۲ مارس (۲ فروردین) گرامی داشته میشود، به آبهای زیزمینی اختصاص یافته است؛ «آب زیرزمینی، آشکار ساختن نادیدنی». این شعار به این معناست که آب زیرزمینی نادیدنی است اما تاثیر آن همه جا قابل مشاهده است. خارج از دید ما، زیر پای ما، آب زیرزمینی گنجی پنهان است که زندگی ما را غنی میکند. تقریبا همه آب تازه مایع در دنیا آب زیرزمینی است. همانطور که تغییرات شدیدتر میشود، آب زیرزمینی اهمیت بیشتری پیدا میکند. آب زیرزمینی با اینکه دیدنی نیست اما نباید از ذهنها پاک شود.
وضعیت آب زیرزمین در ایران چگونه است؟
محسن موسوی خاطرنشان میکند: آبهای زیرزمینی به دو نوع دینامیک و استاتیک تقسیم میشوند. آبهای دینامیک تجدیدپذیر هستند اما آبهای استاتیک تجدیدناپذیرند. آبهای دینامیک روی استاتیک قرار گرفتهاند. ما تنها مجاز به بهره برداری از منابع دینامیک هستیم چرا که تجدید پذیرهستند و تجاوز به آبهای استاتیک غیرمجاز است چرا که این آبها متعلق به نسلهای آینده است. در ایران همه آب دینامیک مصرف شده است و نیمی از آبهای استاتیک نیز مورد بهره برداری قرار گرفتهاند.
وی اضافه میکند: شارژ کردن و جایگزینی منابع آب استاتیک بسیارسخت و زمانبر است حتی ممکن است نیم قرن به طول بینجامد. منابع دینامیک بهسادگی قابل تجدید هستند. نمونه واقعی بهرهبرداری درست از آبهای دینامیک سیستم قنات است که گذشتگان از آن استفاده میکردند اما در سالهای گذشته ۹۰۰ هزار چاهی که نیمی از آنها غیرمجازند، در کشور زده شد و انگلوار خون منابع آبی ما را مکید، به همراه مصرف بی رویه، بهره برداری غیراصولی و کاشت محصولات کشاورزی آببر سبب شد تا خسارتی عظیم - که در طول تاریخ چندهزارساله کشور ما بیسابقه است - اتفاق بیفتد.
موسوی ادامه میدهد: برداشت از آب زیرزمینی مربوط به منطقه بهره برداری است. کشور ما از ۱۲ اقلیم موجود در دنیا، ۱۱ اقلیم را دارد. لذا برای ایران و هر منطقه آن نمیتوان یک نسخه نوشت. به علت مصرف بالا در کشور، باید استفاده از آب زیرزمینی در همه مناطق محدود شود اما وضعیت در برخی مناطق فلات مرکزی مانند اصفهان، مشهد، قم، تهران، کرمان، یزد، شیراز، فارس و همدان بهشدت حاد و بغرنج است. برداشت بیش از حد در فلات مرکزی باعث شده تا هرساله فرونشست وحشتناک زمین به مقدار ۲۰ سانتیمتر که حدود ۱۰۰ برابر استاندارد جهانی است اتفاق بیفتد. مقایسه میزان فرونشست در ایران با میانگین جهانی که دو میلی متر در سال است، دهشتناک است.
وی اضافه میکند: اخیرا در سه استان شمالی بهخصوص استان گلستان نیز موضوع آبهای زیرزمینی وارد شرایط سختی شده است. در مازندران نیز احتیاط لازم است اما در استان گیلان میتوان بهطور محدود از آب زیرزمینی بهره برد. هرچند به علت مصرف بالا توصیه میشود که به جای بهرهبرداری مصرف کاهش پیدا کند. در حوضه ارومیه هم مصرف آبهای زیرزمینی و هم مصرف آبهای سطحی بالاست. استانهایی مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان نیز از نظر آب زیرزمینی فقیر هستند. در سیستان اصلا آب زیرزمینی وجود ندارد.
چقدر از سهم آبمان را مصرف کردهایم؟
اصلی ترین راه برای حفظ آب، کنترل مصرف است این در حالیست که مصرف آب در کشور ما در حوزههای کشاورزی، صنعت و حتی مصارف خانگی بالاست.
موسوی درباره مصرف آب در کشور میگوید: ما مجاز هستیم که ۷۰ درصد آبهای زیرزمینی و سطحی تجدیدپذیر را مصرف کنیم. چه بهتر که این عدد به ۶۰ درصد برسد اما هم اکنون در برخی مناطق مثل فلات مرکزی ما از ۱۰۰ درصد هم فراتر رفتیم این درحالیست که برخی کشورهای دنیا ۲۰ تا ۴۰ درصد از این منابع را مصرف میکنند. ما آبهای زیرزمینی دینامیک را بلعیده و به سراغ منابع استاتیک رفتهایم.
قانونی که چشمی از آن «آب» نمیخورد
وی ادامه میدهد: در ماده ۳۵ برنامه ششم بر این مسئله تاکید شده که باید ۱۱ میلیارد متر مکعب به سمت تالابها روانه شود. کل آبهای سطحی ما ۳۷ میلیارد متر مکعب است که طبق قانون باید یک سوم آن به سمت تالابها و رودخانهها جاری شود تا بتواند منابع آب زیرزمینی را احیا کند. همانطور که انتظار میرود، هیچکس این قانون را اجرا نکرده است و به نظر میرسد قصدی هم برای اجرای آن وجود ندارد.
آبهای ژرف، هزینهبر
نکته جالب این است که علی رغم دست اندازی به زیر زمین، این بار آبهایی که در عمق چندکیلومتری زمین قرار دارند، مورد هدف قرار گرفته اند. این روزها در ژرفنای زمین نیز میتوانید ردپای موجود دوپا را ببینید.
موسوی درباره ایده آبهای ژرف اظهار میکند: درباره آبهای ژرف مطالعاتی شده که نشان میدهد از کوههای هندوکش به فاصله ۶۰۰ کیلومتری سیستان جریانی از آب زیرزمینی وجود دارد که به دریای عمان میرسد همچنین چشمههایی در دریای عمان مشاهده شده که دارای آب شیرین هستند بنابراین وجود آبهای ژرف از نظر زمین شناسی اثبات شده است.
وی افزود: موضوع اصلی و مهم درباره این آبها، این است که استحصال آبهای ژرف هزینه بسیار گزافی دارد. حفر یک حلقه چاه آب ژرف به همراه موتور پمپ و تامین برق آن ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان هزینه دارد این در حالیست که آب تولیدی آن ۱۰ لیتر بر ثانیه است همچنین این آب کمی شور است و باید برای مصرف شیرین شود. با توجه به هزینه گزاف تامین و استحصال، آب ژرف برای مصارف عمده توصیه نمیشود.
موسوی در پایان گفت: گفته شده که برای تامین آب زابل قرار است از آبهای ژرف استفاده شود، در حالی که زابل و ۵۰ شهر و ۷۰۰ روستای آن به ۳۰ میلیون متر مکعب آب نیاز دارند. محاسبه ای ساده نشان میدهد که برای تامین این آب ۱۰۰ حلقه چاه آب ژرف نیاز است و هزینههای استخراج این آب از عمق ۳۰۰۰ متری کمرشکن است. استفاده از این آبها باید به میزان یک یا دو چاه برای فعالیتهای معدنی در کارخانههای مس سیستان باشد.
با نگاهی جامع و کلی به ابرچالش آب که با توجه به تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی همه کشورهای دنیا را درگیر کرده است، در مییابیم که لازم است بیش از پیش به نحوه درست استفاده از منابع آبی توجه کرد تا به توسعه پایدار رسید.