افرادی که تلاش میکنند با گفتاردرمانی و نوشتاردرمانی، مردم را سرگرم کنند، ولی گفتهها و نوشتههایشان پشتوانه عملی ندارد، موجب ناامیدی مردم و بیاعتمادی میشوند.
در روزهای اخیر، چند تن از مسئولین خبر از افزایش صدور نفت ایران به میزان قبل از تحریم دادند. رسانه ملی نیز این خبر را با گزارشهای تفصیلی پشتیبانی کرد و در مجموع تلاش خوبی برای ایجاد امید در دلها به عمل آمد. عدهای بلافاصله این خبر و این تلاش را زیر سؤال بردند و خواستار آمار و ارقام شدند. آنان این نکته را هم مطرح کردند که اگر این ادعا صحت دارد، پولهای اینهمه نفت صادرشده که شما میگوئید پولش را هم دریافت کردهاید، چه شده و چه کاری با آن انجام دادهاید؟
هرچند از این ایراد و سؤال، بوی تلاش برای ایجاد تردید در افکار عمومی میآید، ولی دولتمردان باید همواره برای مواجهه با این قبیل تردیدافکنیها و پاسخ دادن به چنین سؤالهائی آمادگی داشته باشند. جهان امروز، جهان ارتباطات است و کسی نمیتواند خود را متکلموحده بداند و انتظار داشته باشد مردم هرچه را او میگوید بپذیرند و هیچکس سخن او را زیر سؤال نبرد و یا از او مطالبه سند و مدرک برای اثبات ادعاهایش نکند.
ارائه آمار و ارقام نیز در صورتی که تحولی عملی در زندگی و معیشت مردم ایجاد نکنند بیفایده است. راه چاره اینست که دولتمردان به پیدایش تغییرات ملموس در عرصه اقتصادی نجات یافتن مردم از گرانیها و خارج شدن معیشت از تنگناهای تورم و افزایش قیمتها استناد کنند.
اگر چنین تغییراتی در عرصه اقتصادی پدید بیاید بطوری که مردم بتوانند کاهش قیمتها و افزایش قدرت خرید خود را احساس کنند، علاوه بر اینکه به سخنان مسئولین اعتماد میکنند و در وجود آنها امیدواری پدید میآید، به تلاشهای تردیدافکنانه این و آن نیز اعتنا نخواهند کرد. در چنان وضعیتی، مردم حتی به صحنه مبارزه علیه کسانی که بخواهند خدمات مسئولین را نادیده بگیرند وارد میشوند و تلاشهای آنها را خنثی خواهند کرد.
در شرایطی که قیمتها هر روز افزایش مییابند و خبری از کنترل بازار کالاها و خدمات نیست و قشر محروم جامعه صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارد، سخن از بازگشت صدور نفت به میزان قبل از تحریم و دریافت پول آن گفتن فقط میتواند نوعی گفتاردرمانی باشد که همه میدانند جواب نخواهد داد.