در این گزارش آمده است: با توجه به اهمیت جایگاه خانواده در حفظ و انسجام اجتماعی تأکیدات فراوانی در اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تحکیم و تعالی این نهاد مهم بیان شده است. از طرفی، با توجه به اهمیت نقش زنان در حفظ و تعالی جامعه و نهاد خانواده توجه به مطالبات آنان ضروری به نظر میرسد. زنان خانه دار حدود ۶۲ درصد از جمعیت زنان (به طور کلی) و حدود ۸۰ درصد از جمعیت زنان متأهل را تشکیل میدهند. قطعاً چنین جامعه آماری وسیعی برنامهریزیهای جزئی ناظر به ابعاد مختلف را میطلبد.
در این گزارش تصریح شده است: ایده بیمه اجتماعی زنان خانهدار یکی از برنامههایی است که مبتنی بر مطالبات زنان در زمینه حمایت های اجتماعی مطرح شده و بیش از ۲۰ سال از اولین اقدامات در این راستا میگذرد. با این حال از سال ۱۳۷۸ تاکنون این حمایت با توفیق چندانی روبهرو نبوده و زنان خانهدار تنها در قالب بیمه حِرف و مشاغل آزاد با حداقل حمایت دولت میتوانند از خدمات بیمهای برخوردار شوند.
در بخش دیگری از گزارش مرکز پژوهش های مجلس خاطرنشان شده است: تفکیک زنان خانهدار براساس گروههای سنی نیز نشان میدهد که بیشترین تعداد زنان خانهدار شهری و روستایی در گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ سال قرار دارند و حدود ۶ درصد از زنان خانهدار اعلام شده از سوی مرکز آمار را «افراد هرگز ازدواج نکرده» تشکیل میدهند.
در ادامه این گزارش، با اشاره به بار مالی بیمه زنان خانهدار بیان شده است: از آنجایی که بار مالی حمایت از حدود ۲۱ میلیون زن خانهدار برای دولت بسیار قابل توجه به نظر میرسد و نمیتوان نگاه آرمانی و غیرواقعگرایانه در زمینه حمایت حداکثری دولت از زنان خانهدار داشت، بر این اساس میتوان تفکیک و اولویتگذاری بر مبنای سن بیمهپردازی، تجرد یا تأهل، دهک خانوار و مواردی از این دست در تصمیمگیری یاد شده را وارد کرد. سن بیمهپردازی زنان خانهدار در حال حاضر بین ۱۸ تا ۵۰ سال در نظر گرفته میشود و بنابر سرشماری سال ۱۳۹۵ کل کشور در گروه سنی ۵۴ ـ۲۰ سال زنان خانه دار شهری دارای همسر، حدود ۱۰ میلیون بوده و یک میلیون زن خانهدار شهری بدون همسر هستند. اولویتگذاری میتواند هریک از این ملاحظات را لحاظ کند.
در این گزارش با بیان این نکته که استدلال مدافعان بیمه زنان خانهدار بیشتر حول حمایت از مادری بیان میشود، لذا لحاظ کردن تعداد فرزندان در این تصمیمات و اولویتدهی براساس آن نیز ضروری خواهد بود، آمده است: از سویی بنابر قانون برنامه ششم توسعه دولت مکلف به بیمه کردن زنان خانهدار با حداقل سه فرزند شده است. از حدود ۱۱ میلیون زن خانه دار شهری بازه سنی ۲۰ تا ۵۴ سال، ۵۶ درصد حداکثر دو فرزند و حدود ۳۹ درصد حداقل سه فرزند دارند. بنابر ماده (۲۱) قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت»، زنان خانهدار روستایی دارای سه فرزند و بیشتر ذیل صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر تحت پوشش بیمه قرار خواهند گرفت. بر این اساس برای بخشی از جامعه هدف ما در قانون فوق تدابیری دیده شده است.
در ادامه گزارش مرکز پژوهش ها تاکید شده است: البته در زمینه کار کردن زن بیرون از منزل تغییر نگرشی وسیعی رخ داده و از سال ۱۳۵۳ تاکنون حدود ۴۹ درصد تغییر نگرشی در جهت کاهش مخالفت وجود دارد و در سالهای گذشته از مخالفت ها با کار کردن زنان بیرون از منزل کاسته شده است. با این حال نمیتوان کتمان کرد که الگوی مرد نانآور ـ زن خانهدار همچنان به عنوان الگوی غالب در کشور ما و حتی جهان به شمار میآید.
در این گزارش مهمترین چالشهای اجرایی بیمه زنان خانهدار مواردی از جمله محدودیت منابع دولت و فقدان اختصاص بودجه و اعتبارات پایدار، عدم اجماع در برنامهریزی و رویه ها، تأکید صرف بر مدل بیمهای در حمایت از زنان خانه دار، اولویت قائل شدن برنامهریزان بر حمایت دولت از سرپرستان خانوار و خصوصاً مردان فاقد بیمه اجتماعی در خانواده، فاقد درآمد بودن زنان خانه دار و مانند آن دانسته شده و آمده است: به طور کلی تصمیم همهجانبه درخصوص بیمه زنان خانهدار با موانع بسیاری روبرو است؛ بنابراین میتوان با اولویتگذاری صحیح جامعه هدف را واقعیتر پیشبینی کرد و با توجه به امکانات واقعی دولتها ملاحظات لازم را در نظر گرفت.
در این گزارش با استفاده از روش تحلیل ثانویه و مطالعه اسنادی، علاوه بر توصیف وضعیت موجود و پرداختن به ابعاد بیمه زنان خانهدار، دادهها و آمارهای مهم مرتبط با آنان و نگرشسنجیها را در این زمینه استخراج کرده و در نهایت با تحلیل دیدگاه صاحبنظران و کارشناسان این حوزه به جمعبندی پرداخته شده است.