شهابالدین مایل هروی، فرزند این پژوهشگر افغانستانی زبان و ادبیات فارسی درباره وضعیت پدر خود گفت: ایشان افسردگی داشت، که الحمدللّه برطرف شده است، اما الان به خاطر شرایط دیگری شش ماه است که به دور از کتابخانه و کارهای علمیشان در یکی از مراکز نگهداری سالمندان در مشهد بستری هستند؛ در واقع چارهای نداشتیم و مجبور شدیم ایشان را در این سرای سالمندان در مشهد بگذاریم.
او در ادامه با بیان اینکه حمایتی که از نجیب مایل هروی انجام میشد، ادامه پیدا نکرده و آنها مجبور به گرفتن این تصمیم شدهاند، مدعی شد: چند تن از اهل قلم و استادان مشهد، صحبتهایی خلاف واقع داشتند که از استاد مایل در مشهد حمایت میشود؛ واقعیت این است حدود سه سال و نیم شهرداری مشهد اجاره منزلی را که برای ایشان تهیه شده بود، میپرداخت و ایشان در مشهد مستقر بودند. شهرداری پرداخت این اجاره را قطع کرده است. ایشان مریض بود. افسردگی میآمد و میرفت. چند دکتر برایش انتخاب کرده بودم که با آنها مشورت کردم، گفتند این مریضی، مریضیای است که میآید و میرود و با ایشان ماندگار است، اما ایشان هوشیار است و میتواند کارهای علمیاش را انجام دهد.
فرزند نجیب مایل هروی افزود: اگر ایشان را در سرای سالمندان گذاشتهایم برای این بود که دیگر حمایتی از او نشد. نگذاشتهایم که در این شش ماه سر و صدا راه بیفتد، زیرا دوستان از من گله میکنند و میگویند دنبال اهداف سیاسی هستی. من از حق و حقوق مردی صحبت میکنم که ماهیانه ۵۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی برای ایشان تعیین شده است، آنقدر در بوق و کرنا کردند که بازنشستگی مایل هروی حل شد، اما با چقدر؟ با ۵۰۰ هزار تومان! ما انتظار داشتیم اگر به منزل استاد میآیند بگویند به پاس زحمات شما مبلغی روی آپارتمانی که دولت قبلی به استاد داده میگذاریم، تا خانهای در مشهد برای او فراهم کنید که کتابهایش جا بشود. آن آپارتمان را هم مجبور شدم وکیل بگیرم تا بگیرم. استاد گفت ارزش ندارد، ول کن. اما من گفتم با توجه به مصوبه هیئت وزیران مردم خیال میکنند خانه را دادهاند. پیگیر شدم و آپارتمان را گرفتم. آپارتمان در جای خوب شهر است، اما طبقه چهارم است و چهارهزار جلد کتاب استاد در این آپاتمان جا نمیشود. مجبور شدم سرپناهی را در گلبهار (۴۰ کیلومتری مشهد) بگیرم تا ایشان را بیاورم. ایشان به کتابخانه خود وابسته است و میگوید من جای خواب نداشته باشم، اما کتابهایم جای امنی داشته باشد. با پزشک او که صحبت کردم گفتند از نظر آب و هوا این شهر خوب است، اما اگر خدای نکرده اتفاقی بیفتد، با توجه به اینکه این شهر مرکز درمانی ندارد، تا به مشهد برسانید، دیر خواهد شد. الان من و برادر معلول ذهنی و جسمیام در گلبهار مستقر هستیم و مجبور هستم هفتهای یکی دوبار این مسیر را تا خانه سالمندان مشهد بروم و به او سر بزنم و جویای احوالش شوم.
او درباره وضعیت چاپ کتابهای نجیب مایل هروی نیز گفت: ایشان مقداری کار کرده است، اما وضعیت نشر به گونهای است که اصلا وضعیت کتابهایشان مشخص نیست. با ناشر نمیشود صحبت کرد. چند کتاب مهم ایشان در دست نشر نی است و اقدامی برای تجدید چاپ کتابها نمیکند، چند کتاب در انتشارات طرح نو دارد که خب کسی جوابگو نیست و مثلا کتاب «جامی» چند سال است چاپ نشده و میگویند وضع فرهنگ همین است و اینطور نیست کتاب چاپ شود.
آخرین عکس از نجیب مایل هروی که فرزندش اول اردیبهشتماه از او گرفته است.
نجیب مایل هروی متولد سال ۱۳۲۹ شهر هرات است. او دوره دبستان و دبیرستان (تحصیلات ابتدایی و متوسطه) را در شهر کابل به پایان رساند و در سال ۱۳۵۰ وارد دانشگاه فردوسی مشهد شد. از سال ۱۳۵٧ تا ۱۳٦۰ نیز به فهرستبرداری در کتابخانه آستان قدس رضوی مشغول بود. پس از آن، شروع به کارهای تحقیقاتی برای تهران کرد. اما زمانی که بنیاد پژوهشهای اسلامی تأسیس شد، در سال ۱۳۶۵ به این بنیاد پیوست و به پژوهش در زمینه نسخهشناسی پرداخت.