ایران دومین کشوری است که بیشترین تعداد مهاجران و پناهجویان افغانستانی را در دهههای گذشته داشته است. تقریباً ۹۶ درصد از پناهجویان ثبتشده در ایران افغانستانیها هستند و سه درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهند. زنان افغانستانی به نسبت جوان هستند و نیمی از آنها در سنین باروری قرار دارند. به همین دلیل این جمعیت آسیبپذیر برای تضمین سلامت مادر و کودک و کاهش پیامدهای نامطلوب، نیازمند مراقبتهای باروری و زایمان مقرون بهصرفه هستند.
در ایران از سال ۱۳۹۵ همه افغانهایی که به صورت رسمی ثبتنام شدهاند، میتوانند بیمه سلامت دریافت کنند و بیمهشدگان افغانستانی میتوانند از خدمات درمانی بیمه سلامت مشابه شهروندان ایرانی استفاده کنند؛ ولی وضعیت افغانستانیهای فاقد مدرک مشخص نیست. با وجود اینکه بیمه سلامت برای افغانستانیها نیز مراقبتهای اولیه زایمان را پوشش میدهد، ولی به نظر میرسد که بیشتر زنان افغانستانی از بیمه سلامت برخوردار نیستند. همچنین برخی از خدمات ثانویه دوران بارداری مانند آزمایشهای غربالگری و سونوگرافی قبل از زایمان در برخی مراکز درمانی و بیمارستانها، تحت پوشش بیمه سلامت عمومی قرار نمیگیرند.
با توجه به اینکه ایران دومین کشور دارای بیشترین تعداد پناهنده و مهاجر افغانستانی در جهان است، مطالعهای در مورد مراقبتهای زایمانی و موانع دسترسی مناسب زنان افغانستانی به این خدمات، انجام نشده است. به همین دلیل پژوهشگران با انجام یک مطالعه موانع دسترسی به این خدمات را در ایران مورد بررسی قرار دادند.
برای انجام این مطالعه، پژوهشگران به سه مرکز سلامت اجتماعی که بیشترین تعداد مراجعهکننده افغانستانی در تهران را داشتند، مراجعه کردند و با ۳۰ زن باردار افغانستانی مصاحبه حضوری انجام دادند. مصاحبهکنندگان دو دانشجوی دو زبانه فارغالتحصیل مامایی افغانستانی بودند و هر مصاحبه یک ساعت طول میکشید. در این مصاحبهها سؤالاتی در خصوص نگرانیها و موانع تجربهشده برای مراقبتهای دوران بارداری مطرح شد. مصاحبهها پس از پیادهسازی، مورد تحلیل قرار گرفت و مقولههای مشابه دستهبندی شدند.
این زنان در بازه سنی ۱۸ تا ۴۳ سال قرار داشتند و تقریباً نیمی از آنها بیسواد بودند. کمتر از یکچهارم از آنها شاغل بودند و نیمی از آنها حداقل پنج سال در ایران اقامت داشتند. اکثر این زنان همسر افغانستانی داشتند (۲۶ نفر) و تنها چهار نفر از آنها با مرد ایرانی ازدواج کرده بودند. تنها چهار نفر از این شرکتکنندگان که مهاجر قانونی بودند، بیمه سلامت داشتند و تقریباً یکسوم از آنها (۹ نفر) به صورت غیر قانونی مهاجرت کرده بودند.
شایعترین مسائلی که در این مطالعه توسط زنان افغانستانی عنوان شده، مشکلات مالی و نبود بیمه درمانی مقرون به صرفه با پوشش کافی برای خدمات مراقبتهای دوران بارداری، بهویژه آزمایشهای تشخیصی غربالگری بود. وضعیت برای افغانهای فاقد مدرک حتی بدتر است، چرا که آنها معمولاً به دلیل ترس از دستگیری و اخراج به جای مراکز دولتی به مراکز خصوصی مراجعه میکنند.
همچنین علاوه بر این مشکلات، مسائلی از قبیل رفتار پرسنل، مشکلات حملونقل، انگ و تبعیض، نگرانیهای فرهنگی، مسائل حقوقی و مهاجرتی نیز به عنوان دیگر دلایل استفاده ناکافی آنها از خدمات مراقبتهای دوران بارداری ذکر شده است.
بیشتر شرکتکنندگان در این مطالعه بیمه درمانی نداشتند و جدا از اینکه برخی از آنها به صورت غیر قانونی در ایران حضور دارند و نمیتوانند از بیمه استفاده کنند، این بیمه در خصوص برخی از خدمات دوران بارداری مانند غربالگری، سونوگرافی تشخیصی و آزمایشها، پوشش مناسبی ندارد. با توجه به همین موضوع بیشتر ایرانیها از شرکتهای بیمه خصوصی با پوشش بیشتر و بازپرداخت بهتر استفاده میکنند، ولی پناهندگان و مهاجران افغانستانی نمیتوانند از این بیمهها استفاده کنند.
مشکلات حمل و نقل نیز یکی دیگر از موضوعات مهمی بود که برخی از این شرکتکنندگان مطرح میکردند. محدودیتهای مالی، وضعیت را برای افرادی که در مناطق دورافتاده زندگی میکنند، سختتر میکند. این موضوع میتواند با محدود کردن دسترسی افراد به مراقبتهای بهداشتی، بر سلامت مادر و کودک تاثیر بگذارد.
شواهد نشان میدهد که وجود تبعیض درکشده، احساس رهاشدگی و انزوا در میان مهاجران و پناهندگان، میتواند تاثیر خود را در کیفیت زندگی و رضایت درکشده فرد در جامعه میزبان منعکس کند. در این مطالعه برخی از شرکتکنندگان تجربیات تلخی را گزارش کردند که در آن احساس تبعیض و انگ داشتند و این موضوع بیشتر به دلیل ملیت آنها بوده است. این موضوع به نظر میرسد بیشتر به دلیل نداشتن صلاحیت فرهنگی پرسنل بهداشتی است. همچنین مانع زبانی میتواند منجر به ارتباط نادرست و تجربیات تلخ رها شدن و انزوا شود. ولی معمولاً مانع زبانی در ایران مطرح نیست. چرا که افغانستانیها میتوانند به فارسی روان صحبت کنند. به همین دلیل پژوهشگران این مطالعه توصیه میکنند که برای ارتقای صلاحیت بین فرهنگی پرسنل بهداشتی که به جوامع افغانستانی در ایران خدمت ارائه میکنند، تلاش شود.
یکی دیگر از موانع مهم برای دسترسی پناهندگان افغانستانی به مراقبتهای دوران بارداری بهویژه در بخش دولتی، ترس از اخراج بود. به همین دلیل آنها ترجیح میدهند که از بخش خصوصی این خدمات را دریافت کنند، ولی هزینههای بخش خصوصی بسیار بیشتر از توانایی این جمعیت فقیر است و همین موضوع میتواند دسترسی آنها را محدودتر کرده و منجر به عوارض و ناتوانی بیشتر آنها شود. بر همین اساس پژوهشگران این تحقیق میگویند که گسترش خدمات بهداشتی برای مهاجران و پناهندگان غیرقانونی (حداقل برای زنان باردار) باید در اولویت مسئولان سلامت قرار گیرد تا بارداری ایمن و سالم و همچنین سلامت فرزندان آنها تضمین شود.
محققان این مطالعه اظهار کردند که این مطالعه محدودیتها و اشکلاتی نیز داشته است. از جمله اینکه حجم نمونه کوچکی داشته و نحوه انتخاب افراد در تحقیقات کمی، ممکن است بازنمایی درستی از نتایج نباشد. به گفته این پژهشگران، دسترسی به زنان باردار افغانستانی که تمایل به شرکت در مطالعه داشته باشند، محدود بود و آنها نمیتوانستند زنان با پیشینههای مختلف را جذب کنند. بهویژه امکان مصاحبه با زنان دارای موقعیت اجتماعی-اقتصادی ضعیف، با وضعیت غیرقانونی و زنان دارای خانوادههای مسلمان سختگیر، کمتر بود. چرا که شوهران آنها اجازه شرکت در مصاحبه را نمیدادند. همچنین با توجه به اینکه این مطالعه در مراکز سلامت انجام شد، دسترسی به افرادی را که امکان استفاده از مراقبتهای بارداری ندارند و آنهایی که نمیخواهند از این مراقبتها استفاده کنند، محدود میکند و همین موضوع میتواند باعث سوگیری شود. این پژوهشگران میگویند که دسترسی به این جمعیت مخفی در ایران، واقعا سخت است.
این اولین مطالعه در ایران است که به بررسی نگرانیها و موانع مراقبتهای دوران بارداری در زنان باردار افغان میپردازد و یافتههای این تحقیق، بر ضرورت مراقبتهای دوران بارداری در دسترس و مهمتر از همه مقرون به صرفه برای زنان افغان در ایران تاکید میکند.
ارائه یک بیمه درمانی مقرون به صرفه با پوشش مناسب خدمات مراقبتهای دوران بارداری، میتواند بار مالی را کاهش دهد، دسترسی به مراقبتهای دوران بارداری را تسهیل کند و سلامت مادران و فرزندان را در میان این جمعیت آسیبپذیر تضمین کند. به نظر میرسد که وضعیت مهاجران و پناهندگان غیرقانونی افغانستانی بحرانیتر است و باید توسط آژانسهای بینالمللی و مقامات بهداشتی، مورد توجه قرار گیرد. موضوعاتی مانند ترس و نگرانی از اخراج، حداقل باید برای مادران افغانستانی غیرقانونی حذف شود تا امنیت و سلامت مطلوب مادر و کودک تضمین شود.
در انجام این تحقیق، امید دادرس، Masahiro Kihara و Takeo Nakayama پژوهشگران گروه انفورماتیک سلامت دانشگاه کیوتو ژاپن، زیبا تقیزاده و لیلا علیزاده از مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران، فاطمه دادرس از گروه زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی تهران، سیداحمد سید علی نقی از مرکز تحقیقات HIV/ایدز دانشگاه علوم پزشکی تهران و Masako Ono-Kihara از واحد بینرشتهای بهداشت جهانی مرکز ترویج آموزش و تحقیقات بینرشتهای دانشگاه کیوتو، با یکدیگر مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه به صورت مقاله علمی با عنوان «"خوب است، اما من توان پرداخت آن را ندارم... " موانع بالقوه مراقبتهای دوران بارداری کافی در میان زنان افغان در ایران: یک مطالعه کیفی در جنوب تهران» در نشریه «BMC Pregnancy and Childbirth» منتشر شده است.