در این نامه آمده است: ما این نامه را مینویسیم تا نگرانی رو به رشد خود بر سر مذاکرات جهت احیای پایبندیها به برجام و بازگشت آمریکا به برجام را نشان دهیم. این توافق وارد شرایطی شده است که در آن تهدید از دست رفتن پیشرفت واقعی که در چند ماه گذشته جهت بازاعمال دستاوردهای عدم اشاعه هستهای به دست آمده بود، وجود دارد. در این زمان که همکاری فراآتلانتیکی بیش از همیشه برای پاسخ دادن به تهاجم روسیه به اوکراین حیاتی است، اشتباه بزرگی است که رهبران اروپایی و آمریکایی فرصت جلوگیری از وقوع بحران هستهای در خاورمیانه را از دست بدهند.
در ادامه این نامه ذکر شده است: برجام موفق بود. دیپلماسی چندجانبه پیوسته که در آن امضاکنندگان به طور مستقیم در جریان مذاکرات دخیل بودند، باعث حصول توافقی شد که به پیشبرد اهداف عدم اشاعه هستهای کمک میکرد. حفظ منافع توافقی که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی ذخایر اورانیوم غنیسازی شده ایران را محدود میکند، برای میزان غنیسازی این کشور سقف میگذارد و بازه زمانی برای انباشت مواد شکافتپذیر - که میتواند برای ساخت تسلیحات احتمالی از آنها استفاده شود - را افزایش میدهد، دلیل آن است که دول اروپایی تصمیم بیپروای دولت ترامپ جهت خروج از توافق بدون ارائه جایگزین را رد و سخت تلاش کردند تا در پی خروج آمریکا از توافق در سال 2018، برجام را زنده نگه دارند.
این چهرههای اروپایی در نامه خود نوشتند: راهبردی که ایالات متحده به مدت بیش از دو سال پس از خروج از توافق تنها بر پایه "فشار حداکثری" دنبال کرد نتیجهای جز تشدید فعالیت هستهای، نزاع منطقهای خطرناک و محرومیتهای اقتصادی برای مردم ایران به دنبال نداشت. میراث این اشتباه راهبردی را میتوان با دهها تن اورانیوم غنیسازی شدهای که ایران از آن زمان انباشت کرده، هزاران سانتریفیوژ پیشرفته درحال چرخش و کاهش سریع زمان گریز هستهای ایران اندازهگیری کرد. رئیسجمهور بایدن به درستی متوجه شد که برای اصلاح مسیر نیاز به بازگشت دوجانبه به تعهدات ذیل توافق هستهای 2015 از سوی ایران و ایالات متحده وجود دارد.
در ادامه نامه عنوان شده است: از آوریل 2021، مذاکرات وین به طور دردآور اما سازندهای پیشنویس سندی را مهیا کرده که پیشرفتهای هستهای ایران را در ازای رفع تحریمهای اعمالی آمریکا در زمان دولت ترامپ که مغایر با برجام هستند، معکوس میکند. همانطور که جوزپ بورل ماه گذشته گفت "متن نهایی دراصل آماده و بر روی میز آست".
این مقامات اروپایی نوشتند: تنها دو سناریو در پیشرو وجود دارد. در یکی از این سناریوها آمریکا فورا نشان میدهد که رهبری قاطع نیازمند انعطاف است تا اختلاف سیاسی ( و نه هستهای) باقیمانده با تهران را حلوفصل کند. در سناریوی دیگر مشارکتکنندگان وارد حالت پات فرسایشی میشوند که نه تنها به نفع هیچ یک از طرفین نیست بلکه میتواند به چرخهای از تشدید تنشهای هستهای منجر شود. ما میدانیم که سیاست بر سر برخی مسائل از جمله حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی خارجی - که مطابق با گزارشات آخرین مشکل باقیمانده میباشد - دشوار است. با اینکه به طور حتم این قانونگذاران آمریکایی هستند که جزئیات را تعیین میکنند، ما باور داریم که راههایی برای بهرهبری از منافع ضدتروریسم این تصمیم در حین موافقت با خواسته طرف ایرانی وجود دارد و پیگیری کامل این راهها الزامی است. ایران نباید انتظار داشته باشد که توافق هستهای به اختلافات گستردهتر تهران و واشنگتن پاسخ دهد. دو طرف باید با این فهم که عواقب راهبردی شکست در این گفتوگوها خطیر و ژرف خواهد بود، به مرحله نهایی مذاکرات وارد شوند.
در انتهای این نامه آمده است: ما این توافق را بر پایه تجارب قدیمیمان در دیپلماسی و سیاستمداری، کاملا میسر میدانیم. ما از رئیسجمهور بایدن و سران ایران میخواهیم که از خود در حل مشکلات حیاتی مرتبط با رژیم عدماشاعه هستهای جهانی و ثبات منطقهای انعطافپذیری نشان دهند و به طور موفقیتآمیز مذاکرات را به پایان برسانند.