این نویسنده و پژوهشگر در پی درگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن، درباره فعالیتهای این نویسنده، شاعر، مترجم، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: استاد عزیزمان دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن یکی از برجستهترین استادان ادبیات معاصر هستند، ایشان در زمینههای مختلف برجستگیهای خاص داشتند. امروز و دیروز که ذکر خیرشان زیاد شنیده میشود، نام فرزند ایران بر او گذاشته شده است؛ ایراندوستی و علاقه بسیار شدید به ایران و فرهنگ و هویت و آینده آن اولین زمینه کاری اوست و بخش عمدهای از آثارش را جستارهایی در این زمینه تشکیل داده بود و با عنوان ایران آمیخته بود؛ مثلا «ایران و تنهاییش»، «ایران را از یاد نبریم» و «به دنبال سایه همای». میتوان گفت بخش اول کارنامه اسلامی ندوشن را پرداختن به کلیات فرهنگ، تمدن و هویت ایرانیان تشکیل میدهد. ایشان شخصیت برجسته و بینظیری بود که در طول زندگی ایران را از یاد نبرد و همیشه نگران ایران بود.
او سپس با بیان اینکه بخش دیگر آثار اسلامی ندوشن شناسایی و معرفی «شاهنامه» فردوسی و شخصیت فردوسی بوده، گفت: کتاب «داستان داستانها» یکی از کتابهای کلاسیک در این زمینه است و از گذشتههای دور نوشته شده است. آثار دیگری که در این زمینه و در زمینه ادبیات تطبیقی داشت باعث شد چند نسل پای مکتب ایشان بنشینند و از طریق نوشتههایش با «شاهنامه» و فردوسی و ارزش آن آشنا شوند.
شمسالدینی خاطرنشان کرد: دکتر اسلامی یکی از پیشتازان ترجمه در ایران بودند؛ به عنوان مثال یکی از مشهورترین آثار ایشان که بارها و بارها چاپ شده کتاب «شور زندگی» زندگینامه ونسان ونگوگ است و کتاب «ملال پاریس و برگزیده از گلهای بدی» که شامل شعرهای شارل بودلر است. اسلامی ندوشن مانند پلی میان دو فرهنگ عمل کرده و آثار برجستهای از فرهنگ اروپایی را به فارسیزبانان معرفی کرده است.
او در ادامه گفت: مشهورترین بخش هویتی دکتر اسلامی، صداقتی است که داشتند و به خرج دادند و زندگینامه چهارجلدیای از خود به نام «روزها» به جا گذاشتند؛ او در این کتاب از قدیمیترین یادبودها و خاطرات خود نوشته و به نوعی در این زمینه پیشتاز بودند، پیش از او زندگینامهنویسی مخصوص شخصیتهای سیاسی و رجال برجسته مملکت بود و ایشان به عنوان فرد فرهنگی، دست به این کار زد. کتاب «روزها» در اوایل دهه ۱۳۶۰ منتشر شد تا ۱۳۹۱ که جلد چهارم آن چاپ شد؛ در این کتاب بخش بزرگی از تاریخ و فرهنگ معاصر ما از زاویه دید ایشان بررسی و تحلیل شده است. دو جلد اول مربوط به زندگی او در یزد و ندوشن و تحصیلات مقدماتی است، جلد سوم سفرش به اروپا و بازگشتش و جلد چهارم مربوط به سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ است که با یک دقت نظر و نکتهسنجی دلایل سقوط حکومت پهلوی را در کتاب نوشته است. او کارنامه پرباری داشت از جستار و مقاله و پژوهش تا شعر و ترجمه.
این پژوهشگر افزود: نکتهای که نباید فراموش شود این است که او از پیشتازان شعر معاصر بود و کتابهای «چشمه» و «گناه» و رباعیات «بهار در پاییز» از سرودههای اوست. او در چند زمینه نثر برجسته بود و توانایی داشت و به این دلیل گاهی او را با تسامح استاد نثر و سلطان نثر هم میگفتند.
پیام شمسالدینی درباره دلایل چندوجهی بودن فعالیتهای اسلامی ندوشن که او را به فردی جامعالاطراف تبدیل میکرد، نیز اظهار کرد: این موضوع به نسلی از استادان ادبیات فارسی برمیگردد، آنها جویندگانی بودند و پرسشهایی داشتند و به دنبال پاسخهای آن میگشتند و سعی میکردند خودشان در زمینههای مختلف پاسخ را مطرح کنند. جامعالاطراف بودن خصیصه نسل اوست، چیزی است که میشود در همنسلانش هم مشاهده کرد. متأسفانه در این سالها بنا به دلایلی و تخصصگرایی بسیاری از نویسندگان و استادان دانشگاه ما دست از این جامعالاطراف بودن برداشته و به سمت یک تخصص رفته و هرکدام متخصص یک زمینه شدهاند؛ ایشان دکتری حقوق گرفته بودند و آثاری در این زمینه داشتند، کتابهایی درباره حقوق بشر و پیروزی و آینده دموکراسی نوشته و در زمینه ادبیات جویندگی و حس کوششگری داشتند و سعی میکردند خودشان به پاسخ سوالاتی که نسلشان با آن روبهرو بود، برسند.
او سپس درباره اینکه آیا قدر اسلامی ندوشن و فعالیتهایش شناخته شد نیز گفت: شخصیت اسلامی ندوشن شخصیت پاک و منزه و آرمانیای بود، هیچگاه به آسانی اجازه نمیداد که مثلا قدردانی و مجلس بزگداشتی برایش برگزار شود، ولی با این حال میشود گفت با توجه به استقبالی که نسل جدید از آثار او دارد، تا حدودی قدرش شناخته شده و به عنوان استاد برجسته او را خوب شناختهاند. در این مدت بازتاب خبر درگذشت او را که بررسی کردم متوجه شدم جامعه ما به خوبی او را میشناخت و جایگاه و منزلت ایشان را به خوبی میدانست. در سال ۱۳۹۱ به بهانه جلد چهارم کتاب «روزها» بزرگداشتی برای او برگزار شد. همچنین در سال ۱۳۸۴، سه روز متمادی در شهر یزد و ندوشن و دانشگاه یزد و انجمن شاهنامهپژوهان و انجمن ادبی استادان یزد نشستهایی برگزار شد و چند جلد کتاب در این زمینه به چاپ رسیده است که نسان میدهد ایشان توانسته بود پیوندی بین نسلها برقرار کند. امیدوارم قدر ایشان بیشتر شناخته شود و درگذشت ایشان موجب فراموشیاش نشود.