حمید خاورزمینی با بیان اینکه مشاهده می شود برخی افراد در تمام شئون زندگی بر روی تعدادی از اعداد حساسیت های خاص دارند، افزود: به عنوان مثال همواره بر روی اعداد فرد حساسیت های خاصی وجود داشته و دقت و توجه مردم چه از بُعد مادی، چه غیرمادی به آنها بیشتر است حتی در ادیان هم نمازهای سه گانه، پنج گانه، ذکرهای هفت گانه و گرایش به اعداد فرد دیده می شود.
خاورزمینی ادامه داد: در گذشته اعداد وسیله ارسال پیام های فوق سری و محرمانه تلقی می شدند به طوریکه بسیاری از رموز نامه نگاری های مرموز که قرار بوده به صورت پنهان باشد و محرمانه تلقی شود، خیلی وقت ها با حروف ابجد انجام می شده همانطور که در فضای مجازی تبدیل حروف به اعداد را به عنوان کدگذاری پیام ها می شناسیم و این پدیده جدیدی در بین مردم نیست.
وی تصریح کرد: با ورود ما به دنیاهای جدید یعنی عبور از ابزار سنتی به ابزار مدرن و سپس فرامدرن همچنان نقش اعداد حفظ شده است؛ به عنوان مثال در دوران سنتی، شیعیانی که در دوران حکومت خلفا زندگی می کردند "یاعلی" را با زبان اعداد به "۱۱۰" تبدیل کردند که این موضوع در دوران مدرن هم اتفاق می افتد به طوریکه شماره تلفن های سه رقمی ضروری که ۱۱۰ هم جزوشان است، به عنوان یک پدیده بین المللی مورد استفاده قرار می گیرد و در دنیای پست مدرن در کدگذاری ها و فرمول های مورد استفاده جایگاه خود را دارد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به مقدس بودن برخی اعداد در بین تمام ادیان و فرهنگ ها همچون عدد هفت مطرح کرد: در جامعه شناسی رویکرد و اهمیت بیش از حد به اعداد تحت عنوان "بتواره" معرفی شده است به طوریکه مثلاً اگر پلاک خودرویی هفت عدد هفت داشته باشد، این پلاک منحصربفرد و نایاب می شود و در نتیجه ارزش بسیار زیادی پیدا می کند.
وی اظهار کرد: گاهی اهمیت اعداد خاص خیلی زیاد می شود به طوریکه این پدیده در "وبلنیسم" یا طبقه "تن آسا" اهمیت پیدا می کند. طبقه تن آسا دربرگیرنده افرادی است که از بالاترین جایگاه اقتصادی-اجتماعی برخوردار بوده که حتی با بالاترین طبقه جامعه هم فاصله دارند و زندگیشان براساس سبک هایی بنیان نهاده شده که بگویند ما تافته جدابافته هستیم.
خاورزمینی ادامه داد: این موضوع را وبلن در قرن ۱۹ در نیویورک تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که این افراد می خواهند به خاطر ثروت های بسیار زیادی که دارند بین خود و دیگران فاصله ایجاد کنند، می خواهند شبیه دیگران نباشد، می خواهند به جای فاصله های طیفی، فاصله از نظر آماری شبه اسمی پیدا شود که بگویند ما شما نیستیم، ما جداییم. اگر بخواهیم با مثال فیزیکی این موضوع را روشن کنیم یعنی می خواهند خندق و کانالی بین خود و جامعه داشته باشند و به شکلی مصرف کنند که نشان دهند با ما رقابت نکنید، در مصرفگرایی کاری کنند که دیگران نتوانند و بقیه رقابت های اجتماعی را بین خودتان داشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: در پدیده های وبلنیسم و شبه وبلنیسم یکی از ویژگی های افرادی که به سمت اعداد رُند می روند، با رقم هایی خرید و فروش می شود که برای خیلی از مردم طبقات بالای جامعه هم قابل دسترسی نیست و این کاملاً به یک بت و بتواره تبدیل می شود و با آن قدرت خود را نشان می دهند که من می توانم عدد رُند خیلی خاص داشته باشم. این پدیده موجب تشدید تمایل افراد جامعه به رُندگرایی می شود.
این جامعه شناس با اشاره به اهمیت اولیه نحوه شکل گیری اعداد در زندگی به ویژه اعداد رُند و فرد مطرح کرد: داشتن اعداد رُند یک پدیده لاکچری و گاه فوق لاکچری است به طوریکه لاکچری ها را قشری از جامعه امکان تهیه اش را دارند اما فوق لاکچری را یک نفر و در نهایت ۱۰ نفر بتوانند تهیه کنند و اینکه چرا خانواده ها به این سمت و سو تمایل دارند مسئله دیگری است. افراد عادی با خود می گویند که مثلاً من به عنوان آدم عادی نمی توانم عددی رُندی برای موبایلم داشته باشم و با هزینه آن ۱۰ها مشکل زندگی ام را می توانم حل کنم.
وی اضافه کرد: در واقع این موضوع برای کسانی است که می خواهند در دنیای پست مدرن خود و هویت خود و میزان مصارفشان را فرای افراد دیگر نشان دهند و معرفی کنند چراکه در دوران پست مدرن میزان مصرف و نوع آن جایگاه اجتماعی افراد را نشان می دهد.
خاورزمینی تصریح کرد: با توجه به اینکه همه افراد دوست دارند شماره های رُند داشته باشند اما نمی توانند و حتی اگر شرایط برایشان فراهم شود ارزش ماهوی اش به اندازه قیمت بازاری آن نیست، ماهیتش در حد یک شماره است.
وی با اشاره به اینکه خاص بودن را همه دوست دارند اما تعدادی زیادی شرایطش را ندارند، بیان کرد: بنابراین این افراد به دنبال عدد رُند دست یافتنی همچون تاریخ تولد و ایجاد مشابهت با افرد خاص می روند و در حال حاضر به انجام هر کاری از عملیات پزشکی برای تعیین زمان زایمان گرفته تا تلاش برای اینکه فرزندشان در زمان موردنظر گواهی تولد دریافت کند، دست می زنند. ممکن است از آنها بپرسید این همه تلاش برای ایجاد شباهت برای چیست، این موضوع را انکار کنند اما در ناخودآگاه آنها منحصربفرد شدن وجود دارد.
وی افزود: این مسئله در ادبیات دنیای پست مدرن و در طبقات فرودست کشورهای شمال به "بورژوار ماب شدن" اطلاق می شود، یعنی بورژوار نیستند اما می خواهند شبیه سرمایه داران قرون ۱۸-۱۹ میلادی در اروپا شوند. وقتی خودروسازی در دنیای مدرن به وجود آمد، همه دوست داشتند اتومبیل داشته باشند که آن زمان فراگیر نبود اما از دهه ۷۰ میلادی به بعد شرایطی پیش آمد که حتی کارگران ماهر هم خودرو داشتند هر چند هزینه استفاده از آن به قدری گران شده که گاهی به عنوان کالای لوکس از آن استفاده می کنند و آن زمان احساس بورژوار ماب به آنها دست می دهد. در حقیقت مدل مصرف این خودروها شبیه به مصرف سرمایه داران قرن ۱۸ و ۱۹ شده اما این کارمند و کارگر متعلق به اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ است.
این جامعه شناس مطرح کرد: همین بورژوار مابی موجب ایجاد برندهای تقلبی و فیک می شود و اقبال به اعداد رُند هم در راستای همین موضوع است به طوریکه افراد با خود می گویند فلان ماشین و شماره پلاک را که نمی توانم داشته باشم اما می توانم فرزندم را در فلان تاریخ به دنیا بیاورم.
وی در ادامه به پدیده زندگی های فانتزی اشاره و مطرح کرد: بخشی از این پدیده به فانتزی های ذهنی افراد برمی گردد، اینکه مثلاً افراد در ذهنشان بگویند چه خوب بود تاریخ تولدم ۱/۱/۱ بود و چون برای خودش امکان پذیر نیست، برای فرزند و نوه اش که می تواند چنین آرزویی داشته باشد که این موضوع حاشیه ها و تبعاتی دارد.
خاورزمینی به داستانی اشاره کرد و افزود: قبل از انقلاب دوره ای بود که به شدت مردم به سمت اعداد رُند می رفتند، در واقع مُد بود، آقایی در تهران سعی می کرده به خواسته همسرش همه چیزش رُند باشد، شماره تلفن منزل، شماره پلاک منزل و ماشین و ...، در راستای تهیه یکی از شماره های رُند مجبور به انجام تخلفی می شود اما دستگیر شده و به زندان می رود، زمانی که همسرش برای ملاقات می رود با دیدن شماره رُند زندانی اش یک مرتبه ذوق زده می شود.
وی با بیان اینکه مدگرایی در مقاطعی رخ می دهد، خاطرنشان کرد: در همین راستا پدیده چشم و هم چشمی که اساساً در ایران و کشورهای شرقی بیشتر از جاهای دیگر است، بیشتر نمود پیدا می کند به طوریکه این موضوع در بین زنان و مردان ایرانی زیاد است و در زنان در قیاس با مردان بیشتر به چشم می خورد اما باز بیش از حد متعادل و نرمال جهانی است یعنی مردان ما هم به دنبال چشم و هم چشمی هستند، برای نمونه اختلافات و رقابت های بین باجناق ها یک نمود از چشم و هم چشمی های مردانه است.
وی اضافه کرد: وقتی چیزی مد می شود در کنار آن افکار و آرزوهای فانتزی و بحث پدیده وبلنیسم مد می شود و آدم ها بدون شناخت و کورکورانه تقلید می کنند، شاید آن موضوع زمانی اصلاً اهمیت نداشته اما در مدگرایی افراد بدون شناخت و آگاهی سعی در تقلید دارند و این موضوع به تهی شدن درون انسان ها برمی گردد.
خاورزمینی مطرح کرد: در دوران مدرن مارکس وبر، جامعه شناس و فیلسوف آلمانی از دیوار آهنینی سخن به میان می آورد که انسان را اسیر و از خودبیگانه می کند. در دوران پست مدرن نیز فلاسفه اجتماعی اکثرا اذعان دارند که تهی شدن نه تنها انسان بلکه جهان را از واقعیت ها دور کرده و به جایگزینی نمادها به جای واقعیت اشاره دارند.
وی مطرح کرد: اعداد به جای واقعیت، نماد مصرف بوده و در بت واره های جهان مادی نقش دارند. توجه به عدد پدیده جدیدی نیست و از ابتدا بوده و در مراحل زیستی انسان همیشه تأثیرات خود را داشته و به عنوان امر مهم بوده است، منتها در دنیای پست مدرن بعضی ناممکن های قبل با علم و تکنولوژی ممکن شده به طوریکه در حال حاضر تعیین زمان زایمان و تاریخ امکان پذیر است یعنی تکنولوژی کمک می کند شما به اعداد موردنظر برسید.
خاورزمینی در تأیید تولید نابرابری اعداد اظهار کرد: متفکرین چه در حوزه شهری چه در حوزه اجتماعی و اقتصادی معتقدند نظام نابرابری موجود در جهان را نمی توانیم تغییر دهیم به طوریکه یکی از آنها می گوید "من می دانم ما نمی توانیم نظام سرمایه داری و تبعاتش را از جهان حذف کنیم اما می توانیم آن را محدود کنیم، جلویش دست انداز و مانع بگذاریم که سرعتش را بگیریم".
وی بیان کرد: نظام سرمایه داری با ابزارهای گسترده و مختلف سیاست های خود را به اشکال مختلف پیاده می کند و قابل حذف شدن نیست، فقط باید موانع قوی تری درست کنیم تا سرعتش را بگیریم.
خاورزمینی با بیان اینکه اهمیت به اعداد یک مسئله اجتماعی نیست بلکه مُد شدن یک پدیده اجتماعی محسوب می شود که تبعاتی همچون افزایش شکاف اجتماعی را در پی دارد، خاطرنشان کرد: افزایش اعداد رُند در آغاز قرون بیشتر خود را نشان می دهد اما نباید بگذاریم اعداد به انسان هویت دهند البته از قدیم الایام این تصور بوده که اعداد در برخی وقایع اهمیتش از خود آدم ها مهمتر است، مثلاً جایگاه هفتمین فرزند اهمیتش از خود آن فرزند بیشتر بوده است.
وی با تأکید بر اینکه هر جا انسانیت فراموش شود هر چیزی جایش را می گیرد مثلاً عدد، یادآور شد: گاهی اعداد پیام رسان هستند اما گاهی آنقدر اعداد مهم هستند که به آنها بیشتر توجه می شود تا خود پدیده!
وی با رد این نظریه روانشناسی که برخی افراد به خاطر درگیر نکردن افکارشان از اعداد رُند استفاده می کنند، بیان کرد: تأمین هزینه یک عدد رُند بسیار سنگین تر از به خاطر سپردن آن است، در واقع برخی می خواهند با چنین توجیهاتی این عمل را کارکردی کنند.
به گفته خاورزمینی، اعداد در گذشته هم وجود داشته به طوریکه برخی اعداد را به عنوان نمادهای جادویی می شناختند، جادوگرها و رمال ها از اعداد استفاده می کردند چراکه خیلی وقت ها جای واقعیت را می گیرد و اینک واقعیت را به اعداد مرتبط می کنند.
وی توجه به اعداد را نماگر مسائل و مشکلات دانست و مطرح کرد: به عنوان مثال تب یک نماگر است که وضع درونی بیمار را نشان می دهد، این تب ممکن است فی نفسه خطر خاصی نداشته باشد اما اوضاع بدی را خبر می دهد. در واقع گرایش افراطی مردم به اعداد نشان می دهد الگوهای فرهنگی ما از سمت کیفیت گرایی به سمت کمیت گرایی می رود و به نوعی نشان دهنده مدگرایی هم هست.
این جامعه شناس یکی از دلایل فانتزی گرایی و لاکچری گرایی را اوج مصرف گرایی دانست که در دنیای پست مدرن رواج بیشتری دارد و خاطرنشان کرد: به علاوه تهی شدن جامعه از ارزش های معنایی از دیگر دلایل به شمار می آید و نشان می دهد جامعه به اعداد توجه می کند تا معانی، در حقیقت باورهای کیفی به باورهای کمی تبدیل می شود که این خطرناک است.