«معرفی کادر فنی جدید باشگاه سپاهان برای لیگ بیستودوم، همه را به وجد آورده است. یک گروه حرفهای در اصفهان مستقر شدند که همه آنها کارنامهدار هستند و برای موفقیت آمدهاند. سرمربی تیم ژوزه مورایس است که اصولا با دستیاری ژوزه مورینیو شناخته میشود. او عناوین بسیار مهمی در کنار مورینیو به دست آورده که شامل قهرمانی با اینتر و پورتو در اروپا میشود. خودش هم سابقه قهرمانکردن الهلال و چومبوک را در عربستان و کره جنوبی دارد.
بعد از معرفی مورایس، همه به حسن انتخاب باشگاه سپاهان اعتراف کردند اما انتصاب دستیاران او، موج تحسینها را پررنگتر هم کرد. هوگو آلمیدا، مهاجم سابق و مطرح تیم ملی پرتغال، دستیار اول مورایس است. او سابقه ۵۷ بازی برای تیم ملی پرتغال و به ثمر رساندن ۱۹ گل را دارد و به خودی خود اگر سرمربی یک تیم ایرانی میشد هم کسی تعجب نمیکرد اما او در اصفهان دستیار مورایس شده است. مربی دروازهبانها و بدنساز جدید سپاهان هم چهرههای شناختهشدهای هستند؛ پائولو سانتوس و ژوائو پدرو که سوابق مفصلی دارند و قبلا در تیمهای دیگر نیز با سرمربی سپاهان کار کردهاند.
حضور چنین کادر قدرتمندی در ایران مایه خوشحالی همه اهالی فوتبال است. علاوه بر اینکه خود سپاهان تیم مهم و ریشهداری است، ارتقای سطح فوتبال باشگاهی کشور به سود همه تمام میشود. این وسط فقط یک سوال ساده وجود دارد؛ اینکه اگر محمدرضا ساکت، مدیرعامل فعلی باشگاه سپاهان، میتوانست چنین کادری را برای یک تیم باشگاهی به ایران بیاورد، چرا انتخاب او و همکارانش در دوران حضور در فدراسیون فوتبال برای تیم ملی، طماع فرصتطلبی مثل مارک ویلموتس بود؟ بله، میدانیم که آن زمان ساکت دبیر کلی را به ابراهیم شکوری واگذار کرده بود و امضای او پای انتخاب ویلموتس نیست اما در بسیاری از تصاویر مربوط به نخستین حضور مربی بلژیکی در ایران، ساکت کنار دست او دیده میشود؛ مردی صاحب نفوذ در فدراسیون وقت که ای کاش در فرآیند انتخاب سرمربی تیم ملی هم به اندازه سپاهان دقت و وسواس به خرج میداد.»